«وقتی سردرگمی به خدا توکل کن»
خیلی خوبه که تو هر شرایطی می تونیم رو خدا حساب کنیم. اون هیچوقت ما رو تنها نمیزاره اینو مطمئن باشین!🌸🍃
تنها بھ آنان که خدا را میبینند شهادت
مۍدهند؛ نه بھ آنان که تنها خدا را
میدانند ꔷ͜ꔷ! ❲ کتاب شاهد بیاورمـ ❳
✨ روز جمعه بود که خدمت اقای بهشتی رسیدیم.
🌸 یکی از دوستان گفت: یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و از شما تقاضای ملاقات کرده.
🌱 آقای بهشتی گفتند: من برای روزهای جمعه برنامه دارم .
↫ باید به امورات خانواده بپردازم.
↫ به بچه ها دیکته بگم و تو درساشون کمک کنم .
↫ در کارهای منزل هم ،کنار خانمم باشم.
✫ البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق میکنه.
📚سیره شهید بهشتی ص 70
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🔰حجاب #آقایون❗️
🔸نمیدونم چرا بعضی ها فکر کردن حجاب
و حیا فقط مال خانم هاست🤨
آقای عزیزی که با شلوارک گل گلی میای
فروشگاه،😒
یا لب ساحل هرجور راحتی
میگردی!🚶♂️♂😶
یا تیشرت و شلوار خیلی جذب میپوشی !😏
🔸 باید بدونی در آیات حجاب اول به
مردان توصیه شده بعد به خانم ها...
👌درسته حدود پوشش متفاوته
🔸 اما به این معنی نیست شما آقای عزیز هرجور دلت خواست بزنی بیرون،پس توام موظفی برادرِ من،توم باید رعایت کنی،توشیعه ی امیرالمومنینی،حجاب فقط مختص خانم ها نیست😉
علی وار زندگی کن😊
#پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق یعنی این میری که بیاریش
خودش میاد میبرتت ..💔
لحظه ی شهادت شهیداحمدغلامی🌿
#شهادت\#شهیداحمدغلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوست_دوستیابی
👈اهمیت دوست وهمراه خوب
#درسی_از_حاج_قاسم
🌸🍃
#خـداےخـوبِ_ابراهـیم 🌿
" وقتی میدید برخی از رفقا سرگرم این دنیا و بازی های دنیایی شده اند ، خیلی دلش می سوخت . خودش اهل ورزش و بازی بود ، اما بازی های دنیا را جدی نمی گرفت . وقتی میدید که برخی ها چطور برای قرمز و آبی فریاد می زنند ، دلش می سوخت که چرا گوهر عمر را اینگونه هدر می دهند . در مسابقات کشتی هیچوقت نتیجه برایش مهم نبود .
ناراحت شد و گفت : آخه امشب هم بازی؟! ابراهیم هیچگاه وقتش را پای تلویزیون تلف نکرد . حتی کتابهایی برای مطالعه انتخاب میکرد که علم و معرفتش را افزایش دهد . یکبار در شب ۲۳ ماه رمضان با هم به مسجد می رفتیم. رفقای زیادی را دیدیم که در محل مشغول فوتبال بودند. می خواست بازی دنیا او را فریب ندهد چرا که خدای خوبش می فرماید :
إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۚ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ
زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی است . و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید ، پاداشهای شما را می دهد و اموال شما را طلب نمی کند .
(محمد/۳۶)"
شهید روح اله صحرایی در تاریخ ۶۲/۱۰/۲۴ در روستای پلک سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شدند. دو تا برادر بودند که روح اله فرزند دوم خانواده بود. در دوران کودکی پر جنب و جوش بودند و در نبود پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند، در خانه پدربزرگ زندگی می کردند.
دوران ابتدایی را در مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کردند و از اول راهنمایی شروع به نماز و روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراندند و از همان زمان فعالیت خود را در مهدیه آمل شروع کردند و با علاقه در مراسمات مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بودند ولی با علاقه به سربازی رفتند و در ارتش خدمت کردند، چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها باید مرد شد.
🌷آشنایی با سیره و خاطرات شهدا🌷
🇮🇷
یکی از چیزهایی که خیلی بدش میآمد غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و سنتهای غلط حساس بود، اگر مهمانی میرفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت میشد و میگفتند: با یک نوع غذا هم سیر میشدیم. وقتی چیزی میخرید توجه میکرد که فروشنده فرد مومن و حلال خور باشد، از فروشنده بیحجاب خرید نمیکرد، هر چند ارزانتر هم میفروخت، در مورد خمس خیلی دقت داشت، تاریخ خمسی مشخص داشت و حسابی باز کرده بود و پولهایی که خمس به آنها تعلق نمیگرفت را به آن حساب واریز میکرد، در تاریخ خمسی به انبار میرفت و خمس برنج و مایحتاج سالیانه ای که اضافه کرده بود را حساب می کرد. وقتی به کسی قرض میداد سعی میکرد کسی متوجه نشود، حتی من.
به همه ائمه ارادت داشتند، ولی اکثر شهدا به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی دارند و به حضرت رسول(ص) هم ارادت زیادی داشتند و بخاطر همین اسم محمد رسول را برای پسرمان گذاشتند و به نقل از دوستانش در لحظه جان دادن یا رسول الله گفتند و عروج کردند.
عاشق و مطیع محض رهبری بودند، در وصیت نامه شان سفارش میکنند که دست از ولایت فقیه برندارید، می گفتند: هر وقت آقا اشاره ای بکنند برای جهاد حتی منتظر اجازه شما نمیشینم و میروم. اگر همه مردم یک طرف رفتن و آقا یک طرف، به سمتی برو که حضرت آقا رفته است. یکبار وسط سخنرانی آقا که از تلویزیون پخش می شد، حضرت آقا سرفه ای کردن و آقا روح الله به زبان محلی خودمان گفتند: جان ته کلشه دا. یعنی: جان، فدای سرفه ات شوم.
پوتین های سنگین دوران سربازی ارتش را پوشید و چند میله آهنی بیست سانتی را زیر جوراب به پاها بست و لباس زیاد پوشید و توی جیبهایش سکه های ۲۵ و ۵۰ تومانی را جاسازی کرد، تا وزنش را به وزن ایده آل سپاه برساند و بالاخره با زحمت زیاد در سپاه قبول شد.
به نقل از همسر شهید
سلام علیکم
ممنونم از دوستانی که این چند روزه با بنده همدردی کردند، صبوری کردند و مثل همیشه کانال شهدا را حمایت کردند با حضور و تبلیغشان، اجرتون با خود خدا و شهدا🌸🌸🌱🌸🌹
و خدا یار نگهدار عزیزانی که لفت دادن 🌸🌱
Fadaeian_Ramazan1400_Shab19_6.mp3
17.69M
#سیدرضانریمانی
" دنیا به چه دردی میخوره؛
وقتی دقیقه شده برام اسارت•°'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهــدا❤
اگر پـرنـده هم مـے خواهیم باشیم
پرنده هاے آسمانے باشـیم ! مثل شهــدا🕊
4_532581687075312437.mp3
2.37M
🎵بچه مذهبی بودن به این خصلتـــــ هاستـــــ !
🔻مسجدی بودن به نــــــــــماز خوندن نیستـــــ ! هیئتی بودن به نوحه سرایی نیستـــــ !
🔻روایتـــــ خاطراتـــــ شهید ابراهیم هادی
#استاد_پناهیان
#شهید_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. • .
بسـم الله الـرحمن الـرحیـم
.
💠 الان ڪه این نامه را برایت مےنویسم، شب قـدر است و شب شهـادت حیـدر کـرار (ع) و در فضاے ملڪـوتے بین الحرمین - صبر و مصیبت و تحمل مشڪلات و سختےها، بینالحرمین- دو مظلـومه، دو شهیـده،
یڪے خانم زینب ڪبـرے (روحے فداها) و دیگرے بنتالحسین، خانم رقـیه (سلامالله علیها) هستم و به یادتم.
🌷نمےدانے بارگـاه ملڪـوتے ۳ ساله امام حسین الان هم چقدر غـریب است؛
در محل یهودےها، در مجاورت ڪاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابےهاے وحشے و آدمڪـش.
🌷چه بگویم از اوضاع اینجا ؟!
تاریخ دوباره تڪرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آلسفیان بار دیگر آلالله را محاصـره ڪردهاند؛ هم مـرقد مطهـر خانـم زینب ڪبری و هم مرقـد مطهر دردانه اهل بیت، رقیـه (سلامالله علیهما).
ولے این بار تـن به اسارت آلالله نخواهیم داد،
چرا ڪه به قول امـام(ره) مـردم ما از مردم زمان رسـولالله بهترند.
◼️فرازے از نامه شهید محمود رضا بیضائے که شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) در سوریه برای همسر معززش نگاشته .
.
#خاطــره🎞
پدر شهید :🗣
بابک آدمی بود که همیشه پرسش داشت 🙂، از اون جوانان بی سوال و [بی توجه به موضوعات] نبود، 🦋
ذهنی بسیار کنجکاو ، ذهنی بسیار فعال و انسان بسیار جستجوگری بود . 😌🙃
یعنی بابک غیر ممکن بود ، غیر ممکن بود که یه چیزی رو بدون اینکه روش مطالعه کنه بپذیره، آگاهانه یه چیزی رو میپذیرفت.😸😻
روش تحقیق میکرد ، وقت میگذاشت و بعد میپذیرفت یا درموردش ادعا میکرد.
#شهیدبابڪنورے❤️
🔹آخرین ڪلام
#شهید_بهشتی قبل از لحظه شهادت
دوستان
#بوی_بهشت می آید!
دکتر بهشتی پشت تریبون قرار گرفت و در بخشی از سخنان خود گفت:
«ما اجازه نمی دهیم که استعمارگران برای ما چهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند.تلاش می کنیم که کسانی که متعهد به مکتب هستند انتخاب شوند.ما باید کاری کنیم که رئیس جمهور آینده ی ما مهره ی آمریکا نباشد»
وقتی سخن به اینجا رسید ناگهان شهید بهشتی گفت:
« #دوستان_بوی_بهشت_می_آید》
که ناگهان صدای انفجار و ریختن آوار،فضای جلسه را به هم ریخت و...
📚منبع : خاطرات حجه الاسلام فردوسی پور مرکز اسناد انقلاب اسلامی
●➼┅═❧═┅┅───┄
💎شهید والا مقام سردارعلی چیت سازیان
💠لباسهای خیس به تنشان سنگینی میكرد ستون گردان دم ارتفاع قامیش و زیر پای عراقیا بود همهمه بسیجی ها میان رعد و برق و شق شق باران گم شده بود حالا گونیهایی هم كه عراقیا پلهوار زیر كوه چیده بودند، از گل و لای لیز شده بود و اسباب دردسر...🌨
💠بچه ها از كت و كول هم بالامیرفتند كه از شر باران خلاصی یابند و خودشان را داخل غار بزرگ زیر قله برسانند
انگار یه گونی، جنسش با بقیه فرق داشت لیز و سر نبود بسیجیها پا روش میذاشتند، میپریدند اونور آب و بعد داخل غار...
اما گونی هر از گاهی تكان میخورد
💖 شاید اون شب هیچ بسیجی نفهمید كه #علی_آقا پله شده بود برای بقیه...
یكی دو نفر هم كه متوجه شدند دم غار اشكهاشون با باران قاطی شده بود.
«علی آقابه معنای واقعی كلمه مالك نفسش بود»
باشهداگم نمی شویم ،یادعزیزشهید چیت سازیان که ازسیم خاردار نفسش گذشته بود، صلوات