نزدیک ساعت سه صبح بود که اومد
یه نقشه هم دستش بود و خیلی خسته به نظر می رسید
ازش پرسیدم چیزی خوردی؟
گفت نه!
اون شب غذا نداشتیم
دلم براش سوخت
سوار ماشین شدم که برم و براش غذا بگیرم
جلوم رو گرفت و نذاشت برم
گفت این وقت شب نمی خواد بری دنبال غذا هر چی هست بیار می خوریم
چیزی نبود
کمی نان خشک آب زد و خورد
بعدش هم پاشد و رفت کارهاش رو انجام داد
گریه ام گرفته بود
کجای دنیا یه فرمانده لشکر تا ساعت سه گرسنه می موند؟
بعد هم با نون خشک...
#سردارشهیدحسن_باقری
📚 یادگاران
کجایند مسئولین بی ادعا
درود بر شهیدان راه خدا
دریغ از فراموشی راه لاله ها
لعنت بر خائنین به خون شهدا
#مکتب_دفاع_مقدس
#سرداران_عاشورایی
اگه بین بسیجی هاحرفی میشد، میگفت: برای این حرفها به هم تهمت نزنین این تهمتها فردا باعث تهمت های بزرگتری میشه. اگر از دست هم ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: خدایا این بنده ی توحواسش نبود؛ من از او گذشتم، تو هم از او بگذر. اینطور مهر و محبت زیاد می شود...
فرمانده قرارگاه کربلا
#سردارشهیدحسن_باقری
یاد عزیزش با صلوات
*﷽*
درمکتب شهادت
درمحضرشهدا
قرار بود فرماندهان سپاه اسلام به دیدار امام بروند. نرفت، گفت: اول شناسایی را تمام کنیم.
گفتند: حداقل به دیدار خانواده برو. بهبهان نزدیک بود؛ اما چهل کیلومتر که رفت. طاقت نیاورد و برگشت. فردا با حسن باقری برای شناسایی رفت. همانجا شهید شدند.
#سردارشهیدحسن_باقری
#سردارشهیدمجیدبقایی
#یاد_عزیزشان_باصلوات