یه دوست #سنی داشتم هر دو تهران دانشجو بودیم و توی یه خوابگاه زندگی میکردیم با هم!
یک روز این دوستم داشت برمیگشت شهر خودشون برای تعطیلات توی راه که بود بهش زنگ زدم گفتم: « سریع برگرد خوابگاه که کار خیلی واجبی باهات دارم »
رفیق سنی من گفت : « الان تو راهم نمیشه »
هر چقدر بهش اصرار کردم بازم قبول نمیکرد و میگفت چن روز بیشتر تعطیلات نیست و بعد تعطیلات میااد!!!
آخر انقدر اصرار کردم که قبول کرد برگرده سه چار ساعتی طول کشید برسه خوابگاه.
وقتی برگشت بهم گفت : « کار مهمت چی بود ؟ »
گفتم : « هیچی , فقط خواستم بهت بگم دوستت دارم و تو دوست منی😐 »
دوست سنیم عصبانی شد و گفت : « فلان فلان شده مگه مرض داری این همه راه منو کشوندی که همینو بگی ؟؟؟ مگه آزار داری ؟؟؟؟ 😳😐»
بهش گفتم : « این همون حرفیه که شما درمورد پیامبر میزنید. میگید پیامبر ایــــــــــــــــــن همه مردم رو معطل کرد ,وقتی به غدیر خم رسید دستور توقف داد ,و گفت اونایی که جلو افتادن بگین برگردن و صبر کنید اونایی که نرسیدن برسن!!!
میگن انقدر هوا گردم بوده که مردم زیر شکم شتر پناه میبردند و عبا روی سرشون مینداختن . تعدادشون ۱۲۰ هزار نفر بوده . اون وقت پیامبر این همه ادم رو معطل کنه و رفته ها رو برگردونه که بگه علی فقط دوست منه ؟!مگه قبل این مردم نمیدونستن که پیامبر علی رو دوست داره؟😐
#منطقی_باشیم
#حق_با_علی_و_علی_با_حقه
#غدیری_ام_سقیفه_ای_نیستم
#اشهد_ان_علی_ولی_الله
عید غدیر بر شما مبارک🌹