1_10793783.mp3
4.18M
تحدیر (تندخوانی) #جزء_شانزدهم قرآن کریم
با صوت استاد معتز آقایی
زمان : 33دقیقه
#پست_اینستاگرام_زینب_سلیمانی
"نمیتوانم از حسین پورجعفری نام نبرم"
از برادر نزدیکتر از پدر دلسوز تر
▫️حسین آقای پورجعفری
کسی که بابا هر وقت میخواست وصفش را برای ما بکند یک جمله میگفت: مثل پروانه دور من میگردد...
▫️مگر میشود تو را از یاد ببریم وقتی ما نبودیم کنار بابا، شما به قول خود بابا همانطور که پدر دور فرزندش میگردد حسین پور جعفری دور من میگردد.
▫️شبها تا زمانیکه مطمئن نمیشدی بابا خوابیده نمیخوابیدی و صبحها قبل از بابا بیدار میشدی و دم در اتاق مینشستی.
همیشه جیبهایت پر بود از کشمش و توت خشک قدم به قدم از ترس گرسنهماندن فرماندهات، یارت، دست در جیب میکردی و در دهانش میگذاشتی.
▫️چگونه میتوان از تو یاد نکرد وقتی -با تمام اینکه میدانستی همسرت در اوج احتیاجش به تو هست- بابا ما را واسطه کند در سفر آخر -که برگشتی نداشت- بگوید حسین را منصرف کنید با من نیاید.
▫️با گفتن این جملهی ما به تو رنگ رخسارت دیدن داشت. ما را حلال کن که عشقت را نفهمیدیم فقط جوابت را شنیدیم که گفتی: یعنی من حاجی را وسط بیابان تنها بگذارم...!!؟
کاش بودی سراغ بابا را از تو میگرفتیم تو هیچ وقت ما را بیجواب نگذاشتی
سلام مان را به بابا برسان
✨✨
#زینب_سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_پورجعفری
#ویژگی_های_قرآنی_شهدا
🍃 همیشه با "قرآن کریم" 🍃
هرجا که بود، همواره با "قرآن" انس داشت. میدانست قرآن برای انسان مومن، شفا و رحمت است. وقتی می دید رفقایش بیکار نشسته اند و ممکن است به غیبت و ... گرفتار شوند، چند جلد "قرآن" می آورد و باهم مشغول خواندن و دقت در معانی "قرآن" می شدند. #ابراهیم همیشه در وسایل شخصی خودش یک جلد "قرآن" با ترجمه داشت.
🍂 ﷽ 🍂
" وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا "
" و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان ورحمت است، نازل میكنیم وستمكاران را جز خسارت نمیافزاید. "
🍃 اسراء_ 82 🍃
#قرآن_مبین
#کتاب_خدای_خوب_ابراهیم
🌸
🔹آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم دشمن پشت دیوار اتاق است.
🔹فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟
🔹حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. ناله تکفیری ها به گوش می رسید.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس دل بریدن از دنیا از شهید مجید قربانخانی
#عند_ربهم_یرزقون
🌷
شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی
✨این را هرگز فراموش نڪنید تا خود ࢪا نسازیم و تغییر ندهیم جامعہ ساختہ نمےشود..🌸
✨همیشہ ڪاࢪۍ ڪن ڪہ اگر خدا تو رو دید خوشش بیاد نہ مردم..🌸
🔺دکتر مریم کوچکی نژاد دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف و استاد دانشگاه نورث وسترن، از میان ۲هزار استاد از سراسر جهان، به عنوانِ یکی از چهل استاد برتر جوان در رشته مدیریت معرفی شد.
🔹اما این خبر هیچ گاه در صدر اخبار قرار داده نمی شود؛
🔻چون نباید یک بانوی با حجاب به عنوان الگوی یک زن موفق ایرانی برجسته شود.
🔻چون حجاب باید در ناخودآگاه دختران ایرانی مانع پیشرفت و کسب قله های موفقیت ثبت شود.
🔻چون چنین خبرهایی تمام زحمات امثال مسیح علی نژاد و پول هایی که خرج تضعیف حجاب شده برباد می دهد.
...وَاخْتِمْ لی بِخَيْر....
خداوندا....
عاقبت به خیرمان کن..❤
# دعای_ابوحمزه
#توخدای_منی
#طنز_جبهه
یه دور تسبيحی
نشسته بوديم دور هم كنار آتش و درددل میكرديم.
هر كی تسبيح داشت درآورده بود و ذكر میگفت.
تسبيح های دانه درشت و سنگين وقتی روی هم می افتادند صدای چريق چريقشان دل آدم را آب میكرد.
من هم دست كردم داخل جيبم كه ديدم تسبيحی نيست. از روی عادت دستم را بردم طرف تسبيح بغل دستيم تا تسبيح او را بگيرم كه دستش را كشيد به سمت ديگر.
گفتم: «تو تسبيحت را بده یک دور بزنيم».
كه برگشت گفت: « بنزين نداره، اخوی!» گفتم شايد شوخی میكند
به ديگری گفتم: «او هم گفت پنچره».
به ديگری گفتم:«گفت موتور🏍 پياده كردم»
و بالاخره آخرين نفر گفت: «نه داداش، يک وقت میبری چپ می كنی،
حال و حوصله دعوا و مرافه ندارم؛ تازه من حاجت دستم را به ديار البشری نمیدهم».
همه خنديدند. 😄😄
چون عين عبارتی بود كه خودم يادشان داده بودم.
هر وقت میگفتند: تسبيح يا انگشتر و مهر و جانمازت را بده، اين شعارم بود.
فهميدم خانه خرابها دارند تلافی میكنند.