فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔴 یک توصیه شنیدنی در مورد امام عصر(عج)
🎙 #ابراهیم_افشاری
#مهدویت
1_1055074449.mp3
4.05M
♡••
#حامدجلیلۍ
نورِزمـانہ...
-فِيأَنفُسِكُمْأَفَلَاتُبْصِرُونَ-
〰〰〰〰〰〰〰〰
ﺩﺭﻭﺟﻮﺩﺧﻮﺩﺷﻤﺎﻧﻴﺰﺁﻳﺎﺗﻰﺍسٺ،ﺁﻳﺎﻧﻤﻰﺑﻴﻨﻴﺪ؟!
من یقین دارم
چشمی که به نگاه حرام عادت کند خیلی چیزها را از دست میدهد
چشم گناهکار لایق شهادت نمیشود...
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
من یقین دارم چشمی که به نگاه حرام عادت کند خیلی چیزها را از دست میدهد چشم گناهکار لایق شهادت نمیشود
کانال کسی نرفته کربلا ؟
لطفا اگر به نجف رفتین از مزار اقا هادی برای ما عکس بفرستین
😭شهیدے ڪه گوشت بدنش رو خوردند!
🌹شهید احمدوڪیلے در جریان عملیات آزادسازے شهر سنندج توسط حزب ڪومله به اسارت گرفته شد.
😳دشمنان براے اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند😭
با دستگاه هاے برقے تمام صورتش را سوزاندند😭
بعد از آن پوست هاے نو ڪه جانشین سوخته شد همان پوستهاے تازه را ڪنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند😭
او مرتب قرآن زمزمه میڪرد😭
سرانجام اورا داخل دیگ آب جوش انداختند 😭
و همان جا به دیدار معشوق شتافت😭
ڪومله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولیهایش دادند😭
و مقدارے را هم خودشان خوردند😭!
چه شهدایے رفتند تا ما الان در آسایش بمونیم.
ولے ڪسانے توے این مملڪت مسئولند ڪه حاضر نیستند حتے نام ڪوچه ها بنام شان باشد.
شهدا شرمنده ایم
شهید #احمد_وڪیلی
شادے ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
ای جانباز ....
زخم هـــای تنت
ستارہ دنباله داری است
که یادآور نادیدہ های آسمان ڪربلاست
#عباسهـای_روحاللہ
💖✨💖
#خاطرات_شهدا
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
ابراهیم استخاره كرده بود؛ خوب
آمده بود. همه را خبر كردیم. پای
مجسمه كسی نبود. دور تا دور
ستون مجسمه لاستیك گذاشتیم
كه اگر مأمورها آمدند، آتش بزنیم.
ولی خبری نشد. آن روز مجسمه ی
شاه را با هر زوری بود، از جا كندیم
و كشیدیمش پایین.
📚یادگاران، جلد 2 كتاب
#شهید_محمد_ابراهیم_همت،
ص 14
یا زهرا
#چشم_هایتان کلاس درسی ست...
که باید پای نگاه هایشان
بنشینیم وبیاموزیم!
که چگونه میشود...
#دنیا تا این حد
در نظر به #پایین بیفتد!
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
#عشق_چمران
🔵لیلی و مجنون🔵
آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند، عصر بود و من در اتاق عمليات نشسته بودم که ناگهان در باز شد و مصطفی وارد شد!
تعجب کرده بودم. مرا نگاه کرد و گفت: "مثل اينکه خوشحال نشدی ديدی من برگشتم؟ من امشب برای شما برگشتم."
گفتم: "نه، تو هيچ وقت به خاطر من برنگشتی. برای کارت آمدی."
با همان مهربانی گفت: "... تو می دانی من در همه عمرم از هواپيمای خصوصي استفاده نکردم ولي امشب اصرار داشتم برگردم، با هواپيمای خصوصی آمدم که اينجا باشم."
گفتم: "مصطفی من عصر که داشتم کنار کارون قدم می زدم احساس کردم اينقدر دلم پُر است که می خواهم فرياد بزنم. احساس کردم هر چه در اين رودخانه فرياد بزنم، باز نمی توانم خودم را خالي کنم. آن قدر در وجودم عشق بود که حتی تو اگر می آمدی نمی توانستی مرا تسلی بدهی."
خنديد و گفت: "تو به عشقِ بزرگتر از من نياز داری و آن عشق خداست. بايد به اين مرحله از تکامل برسی که تو را جز خدا و عشق خدا هيچ چيز راضی نکند. حالا من با اطمينان خاطر می توانم بروم...."
👈شهيد مصطفی چمران
📚نيمه پنهان ماه، ص۴۴
📌#برای_قاتلم
✅زندگینامه و خاطرات زیبای از #سردار_شهید_علی_محمدیپور
🌱آوازه اش از روستاهاي جنوب رفسنجان تا روزي كه آخرين سنگر داعش فتح شد، همه جا شنيده مي شد.
🌼حاج قاسم در بوكمال سوريه به وصيت اين جوان روستا زاده اشاره كرد و گفت: نگرش ما در مقابل دشمن داعشي همان وصيت شهيد حاج علي محمدي پور است. آنجا كه وصيتش را براي قاتلش اينگونه نوشت:《اي برادر عراقي كه به دنبال من مي گردي تا مرا بكشي. بدان و آگاه باش كه اگر خداوند اجازه دهد در قيامت اول كسي كه شفاعت مي كنم تو خواهي بود.》
✨اما علي محمدي پور كه فرمانده گردان از لشكر ثارالله و از ياران حاج قاسم به شمار مي آمد، حكايت فراوان و باورنكردني دارد!
او ره صدساله را يك شبه طي كرد و الگوي هزاران انسان خداجو گرديد.
او به خاطر تقوايش آنچنان شد كه گويي از همه چيز خبر دارد! در روزهاي آخر، در جمع رفقا نشست و يك به يك برايشان گفت كه كدام شما شهيد يا جانباز و يا اسير و يا... مي شويد.
🦋حاج علي هنوز هم مشغول است. بعد از شهادت بيشتر از قبل حضور دارد و مشغول گره گشايي از كار بندگان خداست. صدها كرامت از او نقل شده...
📙#برای_قاتلم
🌹#سردار_شھید_علی_محمدیپور
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عفافگرایی
🎥پیامد عدم رعایت عفاف
♨️ عاقبت افرادی که دستورالعمل خالق هستی و حدود #حلال_و_حرام تعیین شده از سمت #خداوند_حکیم را بیهوده دانسته و خودشان نسبت به حد و مرز #پوشش و #روابط خانواده خود اقدام میکنند، چندان دلپذیر نخواهد بود!
#پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
👤استاد #رائفی_پور
هدایت بشریت تا آخرالزمان دست ابا عبدالله(ع) است
#مهدویت
در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد.
روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله
روز جمعه بود. به آقا متوسل شد...
جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند.
🌷یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت!
مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند.
وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود.
وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود!
📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. خاطرات روحانی شهید مصطفی ردانی پور.
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🔹پایه غیرت و حیا🔹
👈اگه میدونستی حتی توجه به تغذیه حلال #مادر باردار یا مجالسی که شرکت میکنه ،یا نوع #موسیقی که در این دوران گوش میده چقدر میتونه تو آیندهی جنین اثر داشته باشه‼️
👈دیگه تازه تو بیست سالگی بعد از آسیب دیدن فرزندت نمیپرسیدی چکار کنم پسرم #باغیرت باشه یا دخترم #باحیا ⁉️
☝️چون تربیت از دوران جنینی و شیرخوارگی نوزاد شروع میشه ... نه در دوران جوانی ‼️
#پویش_حجاب_فاطمے
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔴🔵 چرا امام زمان نمیآیند؟
🌺 پاسخ :
🔷حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:
♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس.
روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.
پرسيدند چه طور شد؟
🔴 گفت: راست مطلب اين كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي فرمايند: بيا! مي خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم.
🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد.
🔺گفت: فرموده اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛
معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز #آمادگي براي آمدن امام زمان(ع) نداريم.
🌕 به راستی خود ما اکنون آمادگی لازم برای آمدن امام زمان را داریم ؟؟؟
#مهدویت