eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 〽️با عصای زير بغل توی كوچه راه مي رفت. مدام به آسمان نگاه می كرد و سرش را پايين می انداخت رفتم جلو و ازش پرسيدم: آقا ابرام چی شده!؟ 🌀اول جواب نمی داد. اما با اصرار من گفت: هر روز تا اين موقع حداقل يكی از بندگان خدا به ما مراجعه می كرد و هر طور شده مشكلش رو حل می كرديم اما امروز از صبح تا حالا كسی به من مراجعه نكرده! می ترسم كاری كرده باشم كه خدا توفيق خدمت را از من گرفته باشه...
یادم افتاد در جایی خواندم که شخصی به نزد آیت‌الله شاه‌آبادی، استاد حضرت امام آمد و گفت: من از نماز خواندن لذت نمی‌برم. به برخی گناهان هم علاقه دارم! آیا ذکری هست که... آیت‌الله شاه‌آبادی بلافاصله گفت: شما موسیقی حرام گوش می‌کنی؟ طرف یک‌باره جا خورد و حرف ایشان را تایید کرد. آیت‌الله شاه‌آبادی بلافاصله می‌گوید: ذکر لازم نیست. موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقه‌مند و در نتیجه از نماز دور و بی‌علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم می‌کند. ۲
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ تقوای ِ‌ابراهیٓم هر وقت مۍدید بچہ ها مشغول هستند مرتب مۍگفت : بفرست ! و یا بہ هر طریقۍ بحث را عوض مۍڪرد .
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ ☘یکی از دوستان آقا ابراهیم نقل می کرد که: سال ها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیله‌ای ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعالیت‌های فرهنگی حفظ کنیم؟ 🌃همان شب ابراهیم را در خواب دیدم. تمامی بچه‌های مسجد را جمع کرده و می گفت: «از طریق تشکیل هیئت هفتگی  بچه ها را حفظ کنید.» بعد در مورد نحوه کار توضیح داد ما هم این کار را انجام دادیم. ابتدا فکر نمی کردیم موفق شویم. ولی با گذشت سال ها، هنوز از طریق هیئت هفتگی با بچه‌ها ارتباط داریم. ✨مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه‌های محل نیز به همین صورت بود. او پس از جذب جوانان محل به ورزش، آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: «وقتی دست بچه‌ها توی دست قرار بگیره مشکل حل می شه. خود آقا نظر لطفش را به آنها خواهد داشت.»
🌱 من یقین دارم که آن ها نمرده اند فقط با حریر نازڪی از جنس نور✨ از ما جدا شدھ اند.... پرباز ڪرده اند تا بھشت....
┅═✼🕊✼═┅ 🍀مشاور دانا ❁═══┅┄
نعمت فقط برف و باران نیست... گاهی خدا “رفیقی”نازل می کند، زلال تر از باران… گاهی دلگرمی یک دوست آسمانی آنقدر معجزه می کند که انگار خدا در زمین کنار توست..!
┅═✼🕊✼═┅ ✋ +داش‌ابرام! شھادت خودش‌زیباترینه؛ اون‌وقت زیباترین‌شھادت دیگه‌چیه؟! -زیباترین‌شھادت اینه‌ڪه‌جنازه‌ۍآدمم‌برنگرده!
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «مواظب انقلاب باشید!»
🌷🌷 ابراهیم مجروحی را از بالای کوه روی دوش میگیرد و به درمانگاه می‌رساند. ولی حاضر نمی‌شود به او نامش را بگوید! مجروح او را با شخص دیگر اشتباه میگیرد. مدتی بعد برای شخص مراسم میگیرند تا با هدایای مادی از عمل او تقدیر کنند، او ابراهیم را به آنها معرفی میکند. اما ابراهیم حاضر نمی‌شود کاری را که خالصانه برای خدا انجام داده، با هدایای دنیایی عوض کند. او میدانست پاداش خدا باقی و پایدار است، برای همین تمام کارهایش را فقط برای رضای خدا انجام می‌داد... «آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا و زینت آن است. و آنچه نزد خداست بهتر و پایدار تر است. آیا نمی اندیشید؟!»[قصص،60] ❁═══┅┄
✳ چیزی نشده، پیش میاد! یک بار در حین انجام مسابقات تمرینی، ابراهیم مشغول کشتی گرفتن با هم‌وزن خودش بود. حریف ابراهیم ناخواسته با سر به صورت ابراهیم کوبید. زیر چشم ابراهیم باد کرد و سیاه شد. حریف ابراهیم ترسیده بود و نگران شد. ✅ بارها دیده بودم که این مسائل، مقدمه‌ای برای دعوا و ... می‌شد. اما ابراهیم با آن روحیه‌ی که داشت جلو رفت و صورت حریفش را بوسید! عجیب بود که او به حریفش روحیه می‌داد و می‌گفت: «چیزی نشده، توی ورزش پیش میاد!» ❤️ این‌ها چیز کمی نیست. ما بارها برخلاف این مطلب را شاهد بودیم. خلاصه اینکه برای ابراهیم، تعریف دیگری داشت. 📚 ۲ ❤
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد. به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می اشویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم