eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
به هوش باشید و فرصت ها را غنیمت بشمارید و بدانید که هر چه به خدا نزدیک شوید باز کم است و کم کار کرده اید ، بچه ها کسی می تواند پا به جبهه جنگ با دشمنان و منافقین و استکبار و ... بگذارد که از جبهه درونی پیروز و سربلند بیرون آمده باشد . پس سعی کنید که در لحظه لحظه زندگی با خدا باشید و مبارزه با نفس را فراموش نکنید . 🌷 🌷
تفحص پیکرهای ۵۷ شهید دفاع مقدس ‌ فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: 🔹پیکرهای ۵۷ شهید دوران دفاع مقدس ‌طی ماه‌های اخیر در عملیات غرب و شمال‌غرب کشورمان و همچنین در خاک عراق کاوش شدند. 🔹ساعت ۹ صبح پنجشنبه پیکرهای این شهدا از مرز مهران مورد استقبال قرار خواهند گرفت. 🌷
40.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷بهانه ای برای اولین سالگرد ازدواج😭برسونین به دست انها که میگن نمی دونستیم چی کار می کنیم و کسانی که نمیدونن دارن چی کار می کنن😭ببینید امنیت مان را مدیون چه کسانی هستیم 😭 فقط قاتل این شهدا نبود، خیلی ها که فکر نمی کنند، در قتل این مدافعان ناموس و امنیت کشور شریک هستند، آنهایی که تشویق به اغتشاش کردن، آنهایی که در اغتشاشات شرکت کردند ، آنهای که در این فتنه ها آب به آسیاب دشمن می ریختند، آنهایی که هیزم برای این آتش فتنه، جمع کردند، آنهایی که ساکت بودند و... 🌷
⁉️ قبر پدر و پدربزرگ شهدای شاخص قائمشهری در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم علیه السلام آمل 📸 قبر مرحوم عبوالرسول بلباسی (پدر سردار شهید علیرضا بلباسی و پدربزرگ شهید مدافع حرم محمد بلباسی) که مدتی در شهرستان آمل زندگی می‌کرد، در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم علیه السلام آمل است. 🕊 سردار شهید علیرضا بلباسی فرمانده گردان امام محمدباقر(ع) لشکر ۲۵ کربلا که در عملیات کربلای ۸ در شلمچه در ۲۱ اسفند ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه به شهادت رسید و بعد از ۹ سال در سال ۱۳۷۴ در عملیات تفحص شهدا شناسایی شد. 🕊 شهید مدافع حرم محمد بلباسی برادرزاده سردار شهید علیرضا بلباسی متولد سال ۱۳۵۸ در شهرستان قائمشهر است. او اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ در خانطومان سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در مهرماه ۱۳۹۹ پس از تفحص و شناسایی وارد کشور شد و در زادگاهش به خاک سپرده شد. 🌹
●بچه اولمون قزوين به دنيا اومد. ماه های آخر بارداری رفته بودم قزوين، تا پدر، مادرم مواظبم باشن. در مورد اسم بچه قبلاً با هم حرفامونو زده بوديم. عباس دلش میخواست بچه اولش دختر باشه. ●ميگفت: "دختر دولت و رحمت واسه خونه آدم مياره..." قبل به دنیا اومدن بچه، بهم گفته بود: "دنبال يه اسم واسه بچه مون گرد که مذهبي باشه و تک از کتابی که همون وقتا ميخوندم پيدا کردم: سلما ●تو کتاب نوشته بود، سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختری زيبا که يزيد (لعنة الله عليه) عاشقش ميشه. اونم زهر ميريزه تو جامش. ●بهش گفتم که چه اسمی روانتخاب کردم. دليلشم براش گفتم. خوشش اومد. گفت: "پس اسم دخترمون ميشه، سلما گفتم: اگه پسر بود...؟ ●گفت: نه ، دختره. گفتم: حالا اگه پسر بوووود؟؟؟ گفت: حسين…اگه پسر بود اسمشو میذاریم حسین. بچه که دنيا اومد. دزفول بود. ●بابام تلفنی خبرش کرد. اولش نگفته بود که بچه دختره ، گمون میکرد ناراحت میشه. وقته بهش گفت، همونجا پای تلفن سجده شکر کرده بود. واسه ديدن من و بچه اومد قزوين. ●از خوشحالی اينکه بچه دار شده بود. از همون دم در بيمارستان به پرستارا و خدمتکارا پول داده بود. يه سبد بزرگ گلايل و يه گردنبند قيمتی هم واسم خریده بود. دخترم سلما دختر زيبايی بود. پوست لطيف و چشای خوشگلی داشت. عباس يه کاغذ درآورد و روش نوشت: "لطفاً مرا نبوسيد..."خودشم اونقده ديوونش بود که دلش نميومد بوسش کنه. ✍به روایت همسربزرگوار شهید 🕊🌷 🌷
🌹شهید بی‌تظاهر اما پر حضور و پر اثر/ ۲۷ آذر ۱۳۵۸ شهادت ♦️رهبرمعظم انقلاب: آن عزیز در زندگیش کم‌نمود و کم‌تظاهر اما پرحضور و پرتحرک بود. اسمش کمتر برده می‌شد اما آثارش خیلی جاها بود. یکی از آنها دانشگاه بود و یکی از آنها حوزه. ♦️ آنها که یاد آن عزیز را گرامی داشتند و با او انس گرفتند می‌دانند که حضور شهید مفتح در سالهای تاریک اختناق در پایگاههای مقاومت و معرفت و فرهنگ انقلابی، یعنی مساجد، یک حضور نمایان و کم‌نظیر بود، هر جا او بود پایگاه بود. همان وقتها معروف بود، معروف بود، که آثار شهید مفتح بود. ♦️اسم خود این عزیز کمتر آورده می‌شد. با این‌که آنها از برکات او بودند. حالا هم همانجور است، هفته‌ی «وحدت حوزه و دانشگاه» معروف است. مفتح لابه‌لای یادهای این هفته گم می‌شود، یادش فراموش می‌شود. این جزو افتخارات اوست که آثارش از اظهاراتش از منیت‌هایش همیشه بیشتر و مشهودتر بوده است. 🌷
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱به یاد حـــاج قـاســــــم 🎥دیدار صمیمانه شهید «حاج قاسم سلیمانی» با مادر یک شهید شهید حاج قاسم سلیمانی: شما بهترین عمر را کردید، خدا به شما توفیق داد که مادر، همسر و خواهر شهید باشید. 🌹
✳️ کسی منتظر ظهور است که منتظر شهادت باشد 🔻 اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه‌ی ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه‌ی عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. ✅ در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. 🖋 بخشی از وصیت‌نامه‌ی سردار 🌷 #
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صاحب این عکس می‌گوید ما حتی به طمع بهشت هم نمی‌جنگیم و آنچه برایش به جبهه آمدیم، فقط و فقط خداست. بشنوید... 🔹فرمانده گردان امام رضا در لشکر 14 امام حسین (اصفهان) که قبلا پایش را هم در جبهه‌ها از دست داده بود، نهایتا در کوران عملیات در وسط معرکه در جزیره ام الرصاص از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید. 🔹شهید «محمد زاهدی» 21 ساله، فرزند تقی و بتول 🌷
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکتب سردار سلیمانی یاران حاج قاسم 👈 ۳۰ سال است که بعد از شهادت پدرمان هیچ دست پدرانه ای بر سرمان کشیده نشده است.... 🎤 صحبت های جالب زینب خانم دختر حجت الاسلام شهید محمد شیخ شعاعی ، درباره ی شهید حاج قاسم سلیمانی، از روزی که سردار میهمان خانه شان بودند و زیباترین لحظات زندگی خود را پس از آسمانی شدن پدر را ساعت‌هایی می‌دانند که میزبان سردار دل‌ها بودند. تا روزی که در تشییع شهید حاج قاسم شرکت نمودند و بدترین روزهای او و خانواده های شهدا شد ... 🌷 پیکر معطر شهید شیخ شعاعی پس از ۲۹ سال سرانجام در سال ۱۳۹۴ به همراه غواصان دست بسته تفحص و تشییع شد. 🌷
🔸 روایتی از هـمسر یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ... چند تا پله می‌خورد و آن بالا پنج شهید گمنـام دفن بودند ... من از پلہ‌هـا بالا رفتم و دیدم کہ مصطفی حتی از پلہ‌هـا هم بالا نیامد !! پایین ایستادہ بود و با لحن تندی گفت : « اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ، می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید خودتان باید کارهای من را جور کنید». دقیقا خاطرم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود من فقط او را نگاہ می‌کردم ... گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستادہ بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌ کرد !! کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا حاجتــش را گرفت ... سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعــزام شد. مصطفی اصلا برای ماندن نبود نمی توانست بمــاند ... آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود ... ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 #