eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
به سادگی... با کمترین هزینه... شما هم واقف بشین... و خودتونو از ثواب این کار محروم نسازید... برا ارسال ۱۰۰ جلد کتاب ترگل به اهواز منتظر کمک های شما هستیم😉🌹 هزینه کلی: 540 هزار تومان جمع آوری شده تاکنون: 200هزار تمن #اهوازیا_بسم_الله #هر_که_دارد_هوس_همراهی_ما_بسم_الله "وقف هادی" https://eitaa.com/vaqf_hadi
بسم الله الرحمن الرحیم
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ 📖 💢ترجمه همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است. سوره آل‌عمران (3) آیه 173 1397/9/1 14ربیع الاول 1440
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امام زمانی شو👇👇👇👇 #کانال_خواهم_امد http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
❣ ای نبض زمان،زمانه شده است برگرد ظهورتان کمی شده است ❤️سردار سپاه ، فرمانده ی ما سرباز پیر شده است 🌺
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا با صدای دلنشین اباذر حوائجی قرار هروز صبح😊🌹 @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
رو بہ شـش‌گـوشہ ترین عالم‌جهان🌎🌱 هرصبح‌ بردن‌نـام‌ حسین‌بن‌علےمیچسبد[❤️]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شنیدنی از کانال کمیل واقعا شنیدنیه... پیشنهاد دانلود https://eitaa.com/vaqf_hadi
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت پنجم 🔸 #پهلوان 🔷 #سیدحسین_طهامی (قهرمان وکشتی گیر جها
⭕️ 🔸قسمت ششم 🔸 🌷بازوان قوی💪 از همان اوایل نشان داد که او در بسیاری از ورزشها است یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره والیبال بازی کرد فقط اجازه سه ضربه به توپ را داشت . همه ما شاهد بودیم که چطور پیروز شد از آن روز را بیشتر بازی میکرد بیشتر روزهای تعطیل پشت آتش نشانی خیابان ۱۷ شهریور بازی میکردیم وخیلی ها که مدعی بودند حریفش نمیشدند اما بهترین خاطره والیبال بر میگردد به دوران جنگ در یک روز چند دستگاه مینی بوس🚌 برای بازدید از مناطق جنگی به گیلان غرب آمدند که مسول آنها رییس سازمان آقای داوودی بود او را از دبیرستان🏢 خوب میشناخت ومقداری لوازم ورزشی⚽️ به داد که هر طور میخواهد استفاده کند وگفت دوستان ما همه از رشته های ورزشی هستند کمی برای ورزشکارها صحبت کرد تا اینکه به زمین رسیدیم آقای داوودی گفت دوستان از هیئت تهران هستند نظرتون در مورد برگذاری فوتبال چیه ساعت سه بعد از ظهر مسابقه شروع شد پنج نفر یک طرف هم طرف دیگر که سه نفر از پنج نفر شان جزع ای بودند اینطرف هم مثل همیشه با پای برهنه وپاچه بالا زده وزیرپیراهنی که داشته بود کمتر کسی باور میکرد فوق الاده بود وبا ده امتیاز اختلاف برنده شد وآخر عکس یادگاری انداختند یکبار هم دوکوهه از تعریف کردیم ودوتیم درست کردیم از خواستیم تا به بازی بیاید اولش قبول نکرد ولی گفت به شرطی که شما یه طرف من یه طرف بعد بازی فرماندهان گفتند تا حالا اینقدر نخندیده بودیم ضربه ای که میزد سه نفر به هم برخورد میکردند برای گرفتن توپ و در پایان با اختلاف زیادی این بازی را هم برد http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
#عاشق_شهید_همت_بود. یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودرروی #خانمها باشم. طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه. حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت. #شهید_محمدحسین_محمدخانی شادی روحش #صلوات 🌷🌷 روزتون منور به لبخند شهدا
گفت #عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟! گفتم: از آن شهید گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش، خریدار بود (:
آرزوی قلبی آقا ابراهیم‌.‌‌‌‌.. 🌷🌷🌷🌷 پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات 🌷🌷🌷🌷
┅═🌼ঊঈঊঈ🌼═┅─ 🌿عبدالحسین، اول در سبزی فروشے کار مے کرد و مدتے هم در شیر فروشے بود. اما زود از آنجا بیرون آمد!... 💨مے‌گفت: سبزے‌فروش آشغال تحویل مردم مے‌دهد و شیر‌فروش آب قاطے شیر مے‌کند و مےفروشد!... 💢خیلی‌ها به او گفتند که اگر این کارها را نکنے رشد نمے‌کنے!و او هم مے‌گفت: نمےخواهم رشد کنم... 🔅یک روز صبح از خانه بیرون رفت. و شب که برگشت، متر بنّایے و کمے وسایل خریده بود صبح رفت براے کار بنّایے. 🔹وقتی آمد خیلے خوشحال بود! ده تومان مزد گرفته بود! به بچه نان که مے‌داد، مے‌گفت: از صبح تا الان زحمت کشیده ام! بخور! #نان_حلال_است. بالاخره هم بنّا شد. #شهید_عبدالحسین_برونسے🌷 📚کتاب خاکهاے نرم کوشک
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برای کسانی که انسانیت رو فراموش کردن و رگ غیرتشون واسه حیوونا بالا میگیره ولی برای مظلومیت مردمی که هر روز توسط امریکا و متحدانش و تروریستهای دست آموزشون سلاخی میشن حتی یکبار هم غیرتی نمیشن و انگار نه انگار اینها بشر هستن و اگه حقوق بشر واقعا حقوق بشره باید شامل حال مردم مظلوم یمن هم بشه http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
بر نور جمال پاک احمـ(ص)ـد صلوات بر عطر وجــود حَی سرمد صلوات بر وجه نکوی و خلق نیکوی رسول بر خاتم انبیاء محمــ(ص)ــد صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_154885948146974759.mp3
10.54M
🌹روایت شهید محمدحسین محمدخانی ..
🍃هرگـاه شب جمعه شهـدا را يـاد ڪرديد، آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع) یاد می‌کنند. #شادی_روح_شهدا_صلوات 🌷
#شب‌جمعست‌هوایت‌نکنم‌می‌میرم شب جمعه است و دلم در پی یک برگ برات السـلام حضـرت اربـاب ، " قتیل العبـرات"
🍃🌸 پرید اونکه بالش کمی زینبی بود خوشا دختری که دلش زینبی بود💔 نذار چادر از سر بیفته ، رها شه🌹 🍃 بذار آخرش با #شهادت تموم شه🕊 #دخترها_هم_شهید_مےشوند... #شهیده_زینب_کمایی (میترا) #یادش_باصلوات
📸۵ مرزبان آزاد شده به کشور بازگشتند 🔹۵ تن از آنان به نام‌های زبیر ریگی ،سعید نوتی زهی، رسول گمشادزهی، محمد معتمدی و مهرداد آبار آزاد و شب گذشته (چهارشنبه ۳۰ آبان) به کشور بازگشتند.
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت ششم 🔶 #ورزش کسی حریفش نميشد! وقتی پا به توپ می شد دیگر
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶 قسمت هفتم 🔶 سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود. مجتبی برای ادامه تحصیل به سراغ رشته های فنی رفت. سال ۱۳۶۱ در هنرستان شهید خیری مقدم در رشته اتومکانیک مشغول به تحصیل شد. ِ از همان روزهای اول تحصیل تلاش كرد تا به جبهه اعزام شود. اما هر بار که مراجعه می کرد بی نتیجه بود. سن و سال مجتبی کم بود. برای همین موافقت نمی کردند. من در همان محله بخش هشت و در مسجد دهقان زاده با او آشنا شدم. جوانی پر شور و نشاط و بسیار دوست داشتنی بود. بعد از مدتی به همراه چند نفر از رفقا تصمیم گرفتیم برای اعزام به جبهه اقدام کنیم. یک روز بعد از ساعت آموزشی مدرسه، رفتیم محل اعزام نیرو و ثبت نام کردیم.البته به این راحتی ها نبود. سن من و مجتبی كم بود. برای همين فتوكپی شناسنامه را دستكاری کردیم! يكي دو سال آن را بزرگتر كردیم. آن زمان علاوه بر كم بودن سن، قد و قامت ما هم كوتاه بود. ريشهای ما هم سبز نشده بود! البته وضعیت مجتبی بهتر از من بود. به هر حال کار ثبت نام ما تمام شد. سوار ماشین و راهی پادگان آموزشی منجیل شدیم. اما به ما گفتند: همه شما قبول نمی شوید. آنهایی را که سن و سال کمتری دارند، برمی گردانند.نزديك غروب بود كه رسيديم به پادگان آموزشی منجيل. يكي از برادران پاسدار آمد و ليست را گرفت. شروع كرد اسم ها را خواندن. چند نفری را به دليل كوتاه بودن قد و نوجوان بودنشان قبول نكرد. برای همين خیلی نگران شدیم. رفته رفته به اسم ما نزديك می شد. يكي از دوستان، كه جثّه درشتي داشت، كنارم نشسته بود. اوركت او را گرفتم و روي اوركت خودم پوشيدم. روي زمين شن و سنگريزه زياد بود. من و مجتبی همین طور كه نشسته بوديم شروع كردیم به جمع كردن آنها! در مقابل خودمان تپه کوچکي درست كردیم! تا اسم مرا خواند بلند شدم. رفتم بالای تپه ای كه ساخته بودم! سينه ام را جلو دادم و گفتم: بله😒 آن بنده خدا مرا برانداز كرد و گفت: بنشين خوبه، بنشين😊 سر از پا نمی شناختم، خيلي خوشحال شدم. مجتبی هم همین کار را کرد. او هم انتخاب شد و در پادگان ماندیم. اينچنين توانستیم به آرزوی بزرگمان كه حضور در جبهه ها بود برسیم. پدر مجتبی از روز اعزام او می گوید: یکی از روزهای پاییز بود. غروب آن روز هرچه منتظر شديم نيامد. از هر كه سراغ سيد مجتبي را می گرفتيم خبر نداشت. بالاخره فهميديم كه او به همراه چند نفر از بچه های همسايه و خواهرزاده ام، بعد از مدرسه به عنوان بسيجی به آموزشی جبهه اعزام شدند. بعد از پرسوجو فهمیدیم به پادگان منجيل رفته اند. چند نفر از همسایه ها وقتی فهميدند ناراحت شدند. به پادگان رفتند و فرزندانشان را برگرداندند! می گفتند نمی خواهيم بچه هايمان آسيب ببينند!« شايد حق هم داشتند. بچه های آنها مثل سيد مجتبي شانزده هفده سال بيشتر نداشتند. اما ما سيد را در اختيار انقلاب گذاشته بوديم. اجازه داديم سيد در راه امام و اسلام قدم بردارد. بعدها همان همسایه ها از حرفها و برخوردشان شرمنده شدند. http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed 🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄ 💔دلت ڪہ بگیـرد ... دواے دردت #شهید_گمنام است! ڪنار سردار بے پلاڪ ... فقط تو باشے و او و یڪ درد ِ دل حسابے دردِ دلے از جنس #چادرخاڪی مادر... #یاد_شهدا_با_صلوات🌷
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar