🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
ما را خدا به عشق حسین آفریده است
از او کریم تر همه عالم ندیده است
ریزه خور عطای حسینیم تا ابد...
اینلطف فاطمهست که بر ما رسیدهاست
🌺فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت ارباب بر شما مبارک باد🍃🦋💐
@sayed_reza_muosavi92
🌺🍃🌺
🍃🌸🍃
🌸هر گل خوشبو کہ گل یاس نیست
🌸هر چے تلالو کند کہ الماس نیست
🌸ماه زیاد است و برادر بسے
🌸هیچ یکے حضرت عباس نیست
🌺ولادت با سعادت حضرت
ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز
مبارک باد🌺
@sayed_reza_muosavi92
روز جانباز گرامی باد
سید رضا موسوی
در منطقه شلمچه در سال ۱۳۶۵
بر اثر بمباران شیمیایی به درجه جانبازی
نائل گردید.
#شهید_سید_رضا_موسوی
#جانباز_شیمیایی
@sayed_reza_muosavi92
بهـ🌸ـار ...
هوا را تازه می کند؛
تـ❤️ـو ...
جانم را...
برای من،
تـ❤️ـو ...
از هر بهـ🌸ـاری، بهاری تری شهید ...
#سال_نو_مبارک
#عیدتون_شهدایی
@sayed_reza_muosavi92
🌷مژده اے دل کہ شبِ
🌷نیمہ ے شعبان آمد
🌷بر تنِ مرده و بےجانِ
🌷جهان، جان آمد
🌺🍃میلاد با سعادت
منجۍ عالم بشریت
حضرت ولےعصر(عج)
برتمام جهانیان مبارڪ🍃🌺
#السلام_علیڪ_یا_بقیة_الله
@sayed_reza_muosavi92
بسم رب الشهدا و الصالحین
🌷مظلومیت در اوج امکانات
در یکی از دفعاتی که سید رضا در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان بستری بودند به عیادت ایشان رفتیم.
در آنجا صحبت این شد که سید رضا را به بیمارستان خاتم الانبیاء تهران انتقال دهیم همه کارها انجام شده بود و مشکل ما فقط آمبولانس بود که همه پیشنهاد کردند به بنیاد شهید هماهنگ شود
پس از چند مرتبه تماس و پیگیری گفتند که آمبولانس داریم ولی راننده نداریم که من از کوره در رفتم و عصبانی شدم و با لحنی تند با آن شخصی که یکی از مسولین بنیاد بود برخورد کردم و تماس را قطع کردم.
شهید سید رضا از این برخورد بنده ناراحت شد و به من گفت:شما نباید با ان بنده خدا این طوری صحبت کنید آنها وظیفه ای ندارند و ماهم توقعی نداریم و تا حالا خیلی به اینها زحمت فراوان داده ایم و شرمنده شان هستیم.
فردای ان روز برادر سیدرضا با خودروی شخصی در حالیکه کپسول اکسیژن بزرگی را عقب ماشین عقب قرار داد شهید سیدرضا را با مظلومیت تمام به تهران انتقال دادند.
در طول مسیر سید محمد(برادر شهید)خیلی مضطرب و ناراحت بودند و شتاب زده حرکت میکردند که مبادا کپسول اکسیژن در طول مسیر تمام شود.
راوی:سیدجعفر موسوی/داماد برادر شهید
@sayed_reza_muosavi92
بسم رب شهدا
در یکی از دوره هایی که شهید سیدرضا در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران بستری شده بود مصادف با ماه مبارک رمضان بود
ایشان با اینکه بیمار بود در ضمن اینکه مسافر هم بود و محیط،محیط بیمارستان بود و اکثرا روزه نبودند در وقت صبحانه و ناهار خیلی مراعات میکردند و معذب بودند
بطوریکه صبر میکردند اتاق خالی شود و بعد پرده را می کشیدند و صبحانه یا ناهار را میل میکرد.
به ایشان میگفتم که شما بیمار هستید در ضمن اینکه مسافر هم هستید و همه اینجا متوجه این امر هستند پس چرا اینقدر معذب هستید و پنهان غذا می خورید؟
سید رضا فرمود شاید یکی از اینجا رد شود و روزه دار باشد لذا صحیح نیست و گناه دارد .
ایشان در تمامی مراحل زندگی به این نحو محطاطانه عمل میکردند و حرمت هارا پاس می داشتند.
راوی:سیدجعفر موسوی/داماد برادر شهید
@sayed_reza_muosavi92