یادم نمی‌رود که چه شد یادتان که هست آه‌ی کشید شاه و دل آسمان شکست آئیـنه‌یِ حرم تَرَکی خورد پشتِ در در کوچه پیشِ دیده پس از یک تکان شکست پهلو گرفته بود کنار ابوتراب طوفان رسید و کشتی این داستان شکست شد بسته چشم دلخوشی شـیرِ کردگار اشک است شاهدم که گل باغبان شکست امروز طعنه‌های مدینه دل عـلی... فردا سرَش به ضربتی از کوفیان شکست مادر که رفت مانده پسر با همان سری که روی نیـزه دور ُو بَـرِ ساربان شکست این جا سری شکسته شد و کـُنج قتلگاه در زیر سُمِّ اسب پَر ُو استخوان شکست حرف از غـریبِ مادر و گودالِ دِشنه شد آه‌ی کشید عرش و دلِ ندبه خوان شکست به مناسبت شهادت #حضرت_فاطمه_سلام‌الله‌علیها #حسین_ایمانی #فاطمیه @Aaayenehh

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ فکری به حالِ زارِ غریبِ حجاز کن جانِ علی برایِ علی دیده باز کن حرفی بزن عزیزِ دلم زار و مضطرم رحمی نَما به حالِ من و این دو دخترم ای مادرِ رسولِ خدا در غم و عذاب این دخترِ سه‌ساله‌یِ تو این ابوتراب جارو زدن به خانه شده کارِ دخترت زانو بغل گرفتن و غم کارِ همسرت او غصّه‌دارِ چادرِ خاکی و بسته‌ات‌ من داغدارِ پهلو وُ دستِ شکسته‌ات او فکرِ مجتبی و تب و بغضِ در گلو من یادِ شاهِ تشنه‌لب و خنجرِ عدو غصّه به نامِ ما شده انگار فاطمه شد روضه‌خوانِ تو در وُ دیوار فاطمه دیوار تکیه‌گاهِ علی را نگاه داشت یاسی که شد شقایق و رنگی سیاه داشت حالا برایِ غسل و کفن آمدم ولی .... گل کرده لاله بر کفنِ همدمِ علی با من نگفتی از وَرمِ بازویت چرا ؟! خونابه می‌چکد گلم از پهلویت چرا ؟! تابوتِ تو به شانه‌یِ من جا گرفته وای دنیا تمامِ دلخوشی‌ام را گرفته وای از این به بعد حیدر و این کودکانِ زار چشم‌انتظارِ راهِ شب و آه بر مزار ذکرِ لبِ من و حَسَنین است و دختران آوایِ العجل به غم و ناله و فغان می‌آید آنکه منتقمِ دردِ حیدر است حکمِ تقاصِ کینه و لبخندِ مادر است صبحِ ظهور و مرگِ شبِ تار می‌رسد کعبه به گوش باش که دلدار می‌رسد #مثنوی #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت فاطمیه رزقِ دو عالم از نفست می‌رسد ولی ....‌ کشته مرا نفس‌نفست همدمِ علی بانویِ خانه لرزشِ زانویِ من مَشو کمتر بِلرز سنگرِ مستحکمِ علی گردانده رو مدینه‌ای از بی‌کسِ غدیر دیگر تو رو مَگیر و مَرو مَحرمِ علی این خاکهایِ چادرِ تو حرف می‌زنند از کوچه و کبودی و از یاسِ خَم علی باغِ فدک‌ بهانه شده تا تو تا شوی ای بغضِ این گلویِ پُر از ماتمِ علی سیلی به رویِ تو زده و پشتِ پا زدند اهلِ‌ سقیفه بر حرم و پرچمِ علی حامیِ حیدری و در آتش پرَت شده سدِّ بلا و سوختنم شبنمِ علی تنها دوایِ دردِ تو نجوایِ العجل چاه و صدایِ آه و شفا مَرهمِ علی #غزل #روضه #فاطمیه #مدینه #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها مسیری که در فاطمیه هویداست ولایت‌مداریِ اعلایِ زهراست تمامیِ حکمِ غدیر و تولّا همین بی‌قراریِ زیبایِ زهراست ببین کوثری مَحو در متنِ قرآن ببین مصحفی مستِ معنایِ زهراست سراپا علی پای تا سر علی بود علی جلوه‌یِ قدر و اِحیایِ زهراست دلِ فاطمیه پر از غصّه‌هایِ ..... غریبی و غمهایِ آقایِ زهراست ببارید ای دیده‌ها چون دلِ چاه پر از آهِ مولایِ تنهایِ زهراست دلِ شب علی دلبرش را به دوشَش گرفت و دلش غرقِ غمهایِ زهراست از این پس علی مانده و خانه‌داری .... که تصویری از قدُّ و بالایِ زهراست همان زینبی که رسولِ بلایاست وَ یک بوسه‌اش اوجِ رویایِ زهراست از این پس حسین و شب و تشنه‌کامی اِلیٰ قتلگاهی که آوایِ زهراست ..... حسینم غریب است و مادر ندارد وَ اینجایِ روضه همان جایِ زهراست سرِ نیزه سیبی به سرخیِ خونی .... که جریانش از سینه تا پایِ زهراست همان سیبِ سرخی که شبهایِ جمعه پر از عطرِ پاکی پر از نایِ زهراست #غزل #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت فاطمیه زبانِ حالِ مولا شهری برایِ بردنِ من صف کشید آه قلبِ تو در هوایِ علی می‌تپید‌‌ آه دستِ طناب و گردن و دستِ ابوتراب آهِ غریبِ قائله‌‌ را می‌شنید ماه ماهی که جایِ پنجه‌یِ طوفان به چهره داشت خورشید می‌کشید به سویِ امید گاه گاهی که کین به شکلِ غلافی شد و گرفت دامانِ آسمان و به ضربی برید راه راهِ حرم سیاه شد و حرصِ روزگار در کوچه با طمع به اسارت کشید شاه شاهِ ولا ولیِ خدا مَحرمی نداشت آهِ دلِ شکسته‌یِ حیدر خرید چاه چاهی که رأفتش سر از این شهرِ فتنه بود با روضه‌یِ غریبیِ ما آفرید آه #غزل #فاطمیه #روضه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور فاطمیه ( نوحه‌‌یِ زمینه ) ( یازهرا انسیةُالحورا صدّیقه‌یِ کبری همنفسِ مولا اُمِّ‌اَبیها ) /۴/ رو لبِ آسمون روضه‌یِ مادره روزایِ تلخیه روزایِ آخره یاورِ فاتحِ ....‌ خیبر تو بستره‌‌ نیمه شب مادرِ زینب می‌سوزه تو تب می‌خونه یارب بی‌تابِ مرگه‌ دیواره عصاشو تاره چشمو می‌باره اینا آثارِ ..... کوچه‌یِ تنگه ( یازهرا     انسیةُالحورا       صدّیقه‌یِ کبری همنفسِ مولا       اُمِّ‌اَبیها  )  /۴/ دربی که نیم‌سوزه میخی که خونیه دلی که می‌سوزه قدّی کمونیه‌ خونی که می‌ریزه یاس ارغووُنیه‌ می‌خونه قطره‌یِ بارون اشکِ چشامون دلِ پریشون از غمِ حیدر می‌خونه برایِ دختر روضه‌یِ بی‌سر میونِ بستر این روزا مادر ( یازهرا     انسیةُالحورا       صدّیقه‌یِ کبری همنفسِ مولا       اُمِّ‌اَبیها  )  /۴/ قصّه‌یِ فاطمه غصّه‌یِ مَردیه‌ روضه‌یِ زمزمه اشکا وُ عهدیه‌ عهدی که تا دَمِ دیدنِ مهدیه مادره چشم‌انتظارِ یار منتظرِ دلدار می‌رسه ذوالفقار واسه تقاصِ یاس دلبره آسمونی آقا با روضه‌یِ سقّا میاد آی عاشقا بگید دخیل عبّاس یا عبّاس ( مولا ابوفاضل /۳/ ) /۴/ #فاطمیه #شور #نوحه_زمینه #مدینه #حسین_ایمانی @sehreashk

تسلیت می‌گویم آقا مادرت از دست رفت

پرشکسته‌ترین کبوتر رفت نیمه‌شب رویِ شانه مادر رفت بی‌‌قرارِ علی قرارِ علی یارِ بی‌یاوریِ حیدر رفت زهرا زهرا مرو مرو با نوای حاج حسن خلج #فاطمیه #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت فاطمیه درِ آتش‌گرفته می‌داند که در آتش که بود و پرپر شد ما شنیدم و او تماشا کرد لحظه‌ای را که سینه سنگر شد هیزم و آتش و فشارِ در لگد و میخ و سینه‌یِ مادر روضه‌هایِ شهادتِ محسن روضه‌ای بی‌شروع آخر شد کارِ زهرا رسیده آنجا که فضّه باشد عصایِ دستش آه بندِ اهلِ سقیفه در کوچه قسمتِ دستهایِ حیدر شد قصّه‌یِ الغدیر رویا بود به اسارت امیر را بردند حامیِ دینِ حق به ضربِ غلاف آیه‌هایِ کبودِ کوثر شد امرِ پروردگار صبر است وُ جایِ نفرین زبانِ دین روضه بیت‌الاحزان به پا وُ مادرمان گریه کرد و کمی سبک‌تر شد قصّه‌یِ سایه‌بانِ ویران و سایه‌بان‌هایِ سرخ و سوخته را مردِ خیبر شنید و آه کشید تبِ این روضه صدبرابر شد زخمِ پهلو وُ رو وُ بازو وُ غربت و بی‌کسی و تنهایی جمع شد با عذابِ خونابه حاصلش ناله‌هایِ بستر شد ذکرِ اَمَّن‌یُجیب و دارو در حالِ مادر نداشت تأثیری نیمه‌شب‌ها دعایِ نافله‌خوان اَجل و دیدنِ پیمبر شد وارثِ خانه‌دارِ زخمیِ خانه‌یِ درد و غصّه زینب بود ارثِ او چادری پر از خاک و کفن و بوسه‌ای به حنجر شد فاطمیه رسید آنجا که سفری کرد رویِ نیزه سری کربلا گریه کرد وقتی که دَمِ زهرا غریبِ مادر شد #فاطمیه #روضه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت فاطمیه هر روز چند سال تو را پیر می‌کند دنیا چه با امیرِ زمین‌گیر می‌کند هر لحظه‌ای که می‌گذرد روضه‌ای جدید در زندگیِ فاطمه تصویر می‌کند هر چه بگویم از غمِ بانویِ دین کم است رخسارهِ کُلِّ واقعه تفسیر می‌کند غم در گلویِ فاطمیه بغض می‌شود در کوچه‌ای که منظره تغییر می‌کند هر جا شغالِ فتنه ببیند مَجال هست قصدِ شکارِ عدل و دلِ شیر می‌کند یک روز وُ یک دهه نَه .... خدا کُلِّ سال را با اشکهایِ فاطمه تقدیر می‌کند شالِ سیاهِ گردنِ ما وا نمی‌شود وقتی سوارِ معرکه تأخیر می‌کند خیره به راهِ منتقمت چشمِ کعبه تا ..... آن جمعه‌ای که گوش به تکبیر می‌کند #غزل #روضه #فاطمیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی @sehreashk

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت عاشورایی روضه‌یِ گودال چه می‌بینم از رویِ تَل یاحسین بمیرم تو افتادی از پا؟! حسین به بالا و پائین رَود نیزه‌ها چرا در همان یک گوُلِه جا؟! حسین شده سینه‌ام تنگ ظالم گذاشت به رویِ تنت چکمه‌اش را حسین شده بوسه بر حنجرت کارگر چرا می‌برد از قفا ؟! یاحسین چرا با لگد جابه‌جا می‌کنند؟! گلم را در این صحنه اعداء حسین هنوز از تنت جان نرفته شده نگاهِ که‌ها بر حرم وا !!! حسین ببین لرز‌ه‌یِ دختران را که دست..... به معجر نهادند و سرها حسین من و کاروانِ پریشان تو سرت رویِ نی رفته بالا حسین بخوان با من از رویِ نی العجل بیا طالبِ داغِ دلها حسین #غزل #روضه #کربلا #گودال #امام_حسین_علیه_السلام #حسین_ایمانی @sehreashk @sehreashk110