eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
962 دنبال‌کننده
428 عکس
552 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ امام حسین علیه السلام سیاه‌پوشان ماه محرّم سربه‌زیر آمده این سینه‌زنِ سربه‌هوا توبه‌ام را بپذیر و ببرم کرب‌وبلا دیده بر پرچمِ تو دوختم و سوختم و .... مانده این حسرتِ دیرینه بر این سینه خدا خیلی از سینه‌زنان در حرمت مهمانند باز جا ماندم از این قافله‌یِ عشق چرا ؟! خوش بر احوالِ غلامی که به چشمش دیده شده تعویض حسین جان پرچمِ سرخ و سیاه جانِ عالم به فدایِ نخِ مشکیِ عَلم رخصت از مادرتان خواسته‌‌ام بسمِ‌اللّه دیگر امسال در این روضه‌یِ تو می‌میرم تَهِ گودال چه آمد به سرت ؟! واویلا قصّه‌یِ خنجرِ کُند و قتلِ صبر و خواهر روضه‌یِ پیرُهن و زمزمه‌یِ وا اُمّاٰ من بمیرم به سرِ یار چه‌ها آوردند ؟! مانده عریان بدنِ بی‌سرِ او در صحرا أَیُّهاَالنّاس کسی نیست کمی جمع کند روضه را ریخت‌وپاشی شده اینجا .... آنجا نعل‌ها عطرِ شهیدم جابه‌جا می‌کردند لَعل‌ها ندبه‌سرایند بیا آه بیا 📄حرم سیدالکریم علیه السلام ۱۴۰۳/۴/۱۱ @sehreashk
غزل شب اول محرم.png
حجم: 17.57M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام در وفا و شجاعت از این ایل بعد از عبّاس مسلمِ ابنِ عقیل رقصِ شمشیرِ او شبیهِ عمو لایقِ لاٰ فَتاٰیِ جبرائیل‌‌‌ برقِ چشمش چنان ابوفاضل در مصافِ نفاق عزرائیل‌‌‌‌ ظاهراً تشنه و گرسنه ولی ..... آب و نان می‌دهد به میکائیل‌‌‌ او رجزخوان که می‌شود اِنگار که دَمیده به صور اِسرافیل کنجِ‌‌ دِنجی زِ مسجدِ کوفه دلِ ما را به عشق کرده دخیل روزِ محشر هم او همهِ‌کاره‌َست چون امامش کند وصی وُ وکیل اختیاری به آب لب نزده قبل از عبّاس مسلمِ ابنِ عقیل بر رویِ دار ندبه می‌خواند سرِ سردار تا وصالِ خلیل 📄۱۴۰۳/۴/۱۲ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی مدح حضرت زینب سلام اللّه علیها‌‌ به لطفِ حضرتِ حق مکتبی‌ام مُبرّا از تبِ لاٰ مذهبی‌ام حسینی‌ام حسینی‌ام حسینی به اربابم قسم که زینبی‌ام 📄۱۴۰۳/۴/۱۵ @sehreashk
IMG_20240707_180658_938.png
حجم: 17.61M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت زینب سلام اللّه علیها‌‌ هر واژه از هر آیه از کوثر فقط زینب در کربلا زهرا که نه حیدر فقط زینب یک آسمان ماتِ مَرامِ اُمِّ‌کلثوم است او که خودش فرمود که خواهر فقط زینب اللّهُ‌اکبر از اذانِ ظهرِ عاشورا تفسیرِ تکبیرِ علی‌اکبر فقط زینب در هر قنوتِ خود دعاگویِ امامش بود اُمّیدِ اصحاب است در محشر فقط زینب آرایه‌یِ دین و قیام و صبر و ایثار است کرب‌وبلا با جلوه‌ای برتر فقط زینب آوازه‌یِ صحنِ حسینی رایةُالعبّاس شیرازه‌هایِ رایةُ‌الحیدر فقط زینب زیباترین ذکرِ ظهورِ حضرتِ مهدی شیواترین آوایِ این دلبر فقط زینب 📄۱۴۰۳/۴/۱۵ @sehreashk
IMG_20240708_173429_544.png
حجم: 17.64M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام اللّه علیها کنجِ ویرانه علمدارِ حرم خواهم شد دخترم عزّتِ بیتِ پدرم خواهم شد آهِ سردم یَقه‌یِ توطئه را می‌گیرد یارِ او با غم و سوزِ جگرم خواهم شد شام را کرب‌وبلایِ دگری خواهم کرد نینواییِ دو چشمانِ ترم خواهم شد کاخ را با نفسم بر سرشان می‌ریزم وَ تقاصِ سرِ بالایِ سرم خواهم شد نوه‌یِ حیدرم و آیِنه‌یِ زهرایم آبرویِ اسداللّهِ حرم خواهم شد کفِ پایم پُرِ خار است ولی در روضه خارِ چشمِ عدویِ ستمگرم خواهم شد پایِ سر عمرِ گلِ سرخ به سر می‌آید اوّلین شهیده‌یِ طوفِ حرم خواهم شد عمّه‌جان ندبه بخوان تا به وصالش برسیم من که مهمانِ یَمِ شاهِ کرم خواهم شد 📄۱۴۰۳/۴/۱۷ @sehreashk
غزل شب چهارم محرم .png
حجم: 17.66M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت چهارم محرّم دو شیرپسرِ حضرت زینب سلام اللّه علیها رسیده کار به جایی که جار می‌زند اِی وای دَم از غریبی و غم‌ها نگار می‌زند اِی وای رسیده کار به جایی که اضطراب گرفتم عدو کنایه به آوایِ یار می‌زند اِی وای حسین گفت غریبم سپاه خندید و ..... چقدر زخمِ زبان روزگار می‌زند اِی وای کفن به جسمِ عزیزانِ خود اگر کردم چو مار نیش به ما هر سوار می‌زند اِی وای دو تا عزیزِ دلم رهسپارِ معرکه کردم میانِ معرکه تا که غبار می‌زند اِی وای امان از آن نفسی که کسی زِ بی‌کسیِ خود .... به تنگ آمده دارد هَوار می‌زند اِی وای چه سخت جسمِ گلانم به سمتِ خیمه می‌آید وَ چنگ بر جگرِ داغدار می‌زند اِی وای به سمتِ پیکرِ گلها نیامدم که نبیند که چشمهایِ پر از ندبه زار می‌زند اِی وای 📄۱۴۰۳/۴/۱۸ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابنِ حسن علیه السلام آن گل که در آغوشِ پاکت پا گرفته پرپر شده بر رویِ سینه جا گرفته دستم سپر شد تا کمی زنده بمانی این باوفایی روضه‌یِ سقّا گرفته چشمَم سیاهی می‌رود سیلی نخورده بابا دوباره ذکرِ یازهرا‌‌ گرفته جسمِ من و تو زیرِ سُمِّ اسب‌ها بود وقتی که دست‌وپا زدی و پا گرفته .‌‌‌‌‌.... یک گوشه از گودال روضه‌هایِ مادر نیزه تمامِ حجمِ گردن را گرفته حاجت‌روا شد هر که ذکرِ یاحسن جان در روضه‌یِ گودالِ این آقا گرفته بیچاره خواهر پایِ نیزه ندبه خوانده بیچاره دختر خاکِ این سر را گرفته 📄۱۴۰۳/۴/۱۹ حرم سیدالکریم علیه السلام @sehreashk
IMG_20240711_182747_063.png
حجم: 17.58M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت ششم محرّم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام دیر آمدی برگ وُ بَری باقی نمانده در زیرِ سم‌ها پیکری باقی نمانده مومِ عسل بسته دهانم را عموجان نایی برایِ دلبری باقی نمانده سرپنجه‌ها آنقدر مویم را کشیدند از کاکلم مویِ سری باقی نمانده زیرِ سُمِ اسبِ حرامی قد کشیدم دشمن نگوید لشکری باقی نمانده آنقدر سرنیزه به پهلو وُ پرم خورد پر می‌کشم امّا پری باقی نمانده از یادگارِ مجتبی چیزی به غیر از .... این روضه‌هایِ مادری باقی نمانده سرنیزه مثلِ میخِ دربِ خانه تیز است دارم یقین که گوهری باقی نمانده افتاده در بر رویِ مادر آه بعدش .... روضه چه بوده کوثری باقی نمانده می‌سوخت زهرا ناله می‌زد وای مهدی برگرد دیگر حیدری باقی نمانده خواهر پس از آن ساربان آمد زیارت انگشت یا انگشتری باقی نمانده 📄۱۴۰۳/۴/۲۰ @sehreashk
IMG_20240712_174056_249.png
حجم: 17.7M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل هفتم محرّم مدحِ حضرت علی‌اصغر علیه السلام دستِ خالیِ گدا پر می‌شود در این سَرا روضه روزی می‌دهد بر کلِّ عالم بی‌صدا پایِ درسِ مرجعِ تقلیدها هر کس نشست آخرش فهمید دارد هر چه دارد از شما محشری برپا شود پلکی اگر بر هم زَنی وَ قیامت می‌کند طفلِ رضیعِ نینوا چه گِره‌هایِ بزرگی واٰ شده با دستِ او کودکی مثلِ عموجانَش شده مشکل‌گشا شهپرِ قنداقِ او درمانِ درد وُ داغِ دل محورِ اَرض و سَما شد شیرخوارِ خیمه‌ها می‌زند بر سینه و سر فاطمه از غصّه‌ات می‌دهد پاداشِ اهلِ گریه فردا مرتضی اربعینی می‌شوم در روضه‌یِ طفلِ رباب می‌روم با مهدیِ زهرا نجف تا کربلا 📄۱۴۰۳/۴/۲۱ @sehreashk110
غزل شب هشتم.png
حجم: 17.78M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام پریشان می‌کنی بابایِ خود از بس پریشانی چه پیکاری؟! چه میدانی؟! چه جانانی؟! عجب جانی ببین تازه‌جوانم پیر شد در روضه‌ات بابا چرا دَرهم شدی اینقدر در صحرایِ حیرانی به هر سویی نظر انداختم دیدم نشانت را ببین حُبِّ علی دارد در این صحرا چه تاوانی !!! پرِ تو مثلِ زهرا وُ سرِ تو مثلِ مولا شد برایم روضه‌یِ مادر پدر را خوب می‌خوانی انارِ سرخِ من افتادی و شد دانه‌هایت پخش تفحُّص می‌کنم این دانه‌ها را در بیابانی به رویِ بوریایی چیدم امّا نامرتّب شد علی تمثالِ تو شد مثلِ گودالِ پریشانی چه آورده به روزم نیزه وُ شمشیر وُ تیر وُ سنگ چه کرده با تنت قیچی؟! که با این چشمِ بارانی .... برایت روضه می‌خوانم میانِ ندبه می‌گویم بیا اِی منتقم بر دردِ ما تنها تو درمانی 📄۱۴۰۳/۴/۲۲ @sehreashk110