eitaa logo
🌟سیرسلوک تاخدا🌟
6.8هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
176 فایل
⛔هرگونه کپی برداری از کانال کاملا آزاد و بدون اشکال شرعی میباشد درانتشار مطالب مذهبی کانال کوتاهی نکنید،هدف ما ترویج فرهنگ مهدویت میباشد. #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🔆 تبلیغات انصــــار 🔆
🚷خیانت و بی عقلی من😔 باشوهرو دوبچه ام زندگی آروم وخوبی داشتم تا اینکه چندسال پیش شوهرم گوشی هوشمند برای من وخودش خرید و وای فای منزلمان هم وصل کرد وهردومان وارد فضای مجازی شدیم وروز به روز فاصله من از شوهرم بیشتروبیشتر میشد وهیچوقت هم قبول نداشتم که من مجازی شده ام .😞 بعد از مدتی متوجه پیامهای گاه وبیگاه یکی از فامیلا شدم که اوهم ازدواج کرده ودوبچه هم دارن من روزهای اول بخاطر احترامی که برای او قائل بودم جواب پیامهایش را میدادم اما چیزی نگذشت که ابراز علاقه کردوگفت من همیشه حسرت داشتن زنی مثل تو روداشتم ومن هم به خودم افتخار کردم وخام حرفهای اون شدم طوری که یادم رفته بود اون یا نامحرمه و این کارم خیانته😔 از صبح زود که شوهرم میرفت سرکار تاشب با اون چت میکردم😭 یک شب به من اس داد بیداری عشقم؟ منم نوشتم آره زندگیم وخلاصه یکی اون گفت و ده تا من گفتم ...بعدش بهم اس داد که فردا خانومم خونه نیست صبح زود بیا خونه ما شاید من خواب باشم بعد از رفتن خانومم دروباز میذارم تو بیا تو... منم که از خدام بود حتی شده یک ساعتو با اون بگذرونم،صبح بعداز رفتن شوهرم بچه هامو سپردم به همسایه وآماده رفتن پیش عشقم شدم همه چی درست بود وقتی رفتم در باز بود وقتی که به اتاق خواب رسیدم یکدفعه دیدم😰😱......... 🚷ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/2876571763C8f43f0e9de
هدایت شده از 🔆 تبلیغات انصــــار 🔆
🚷خیانت و بی عقلی من😔 باشوهرو دوبچه ام زندگی آروم وخوبی داشتم تا اینکه چندسال پیش شوهرم گوشی هوشمند برای من وخودش خرید و وای فای منزلمان هم وصل کرد وهردومان وارد فضای مجازی شدیم وروز به روز فاصله من از شوهرم بیشتروبیشتر میشد وهیچوقت هم قبول نداشتم که من مجازی شده ام .😞 بعد از مدتی متوجه پیامهای گاه وبیگاه یکی از فامیلا شدم که اوهم ازدواج کرده ودوبچه هم دارن من روزهای اول بخاطر احترامی که برای او قائل بودم جواب پیامهایش را میدادم اما چیزی نگذشت که ابراز علاقه کردوگفت من همیشه حسرت داشتن زنی مثل تو روداشتم ومن هم به خودم افتخار کردم وخام حرفهای اون شدم طوری که یادم رفته بود اون یا نامحرمه و این کارم خیانته😔 از صبح زود که شوهرم میرفت سرکار تاشب با اون چت میکردم😭 یک شب به من اس داد بیداری عشقم؟ منم نوشتم آره زندگیم وخلاصه یکی اون گفت و ده تا من گفتم ...بعدش بهم اس داد که فردا خانومم خونه نیست صبح زود بیا خونه ما شاید من خواب باشم بعد از رفتن خانومم دروباز میذارم تو بیا تو... منم که از خدام بود حتی شده یک ساعتو با اون بگذرونم،صبح بعداز رفتن شوهرم بچه هامو سپردم به همسایه وآماده رفتن پیش عشقم شدم همه چی درست بود وقتی رفتم در باز بود وقتی که به اتاق خواب رسیدم یکدفعه دیدم😰😱......... 🚷ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/2876571763C8f43f0e9de
🚷 ⛔️ سعیدهستم.یک‌روزداشتم‌میرفتم‌سرکار.خانمی‌کنارخیابون‌ ایستاده‌بوددست‌تکان‌داد.دلم‌سوخت‌ایستادم‌وسوارشد.تو ماشین‌سرصحبت‌بازکردوگفت‌هرروزاین‌موقع‌میرم‌سرکارو خیلی‌منتظرماشین‌میمونم.میشه‌شماره‌بدی‌ویاشمارموداشته‌ باشی‌ومنوهم‌برسونی؟؟!نمیدونم‌چی‌شدقبول‌کردم.تواین‌ مدت‌ازخودشوخانواده‌اش‌وزندگیش‌برام‌ گفت،که‌شوهرش‌ مرده،یه‌پسرچهارساله‌داره‌وتوخونه‌ی‌پدریش بامادرش‌تنها زندگی‌میکنه.دوسال‌گذشت‌وهرهفته‌یکی‌دوبارهم‌توخونه‌اش‌ میرفتم.😔ولی‌یه‌چیزی‌ذهن‌منومشغول‌کرده‌بود‌‌هربارمیرفتم‌ خونه‌اش‌یه‌اتاق‌طبقه‌همکف‌بود‌که‌میگفت‌مادرم‌اونجاست‌و مریضه‌وتورونبینه‌بهتره.منم‌احساس‌میکردم‌دروغ‌میگه‌تااینکه‌ یه‌روزبه‌بهانه‌ی‌دستشویی‌رفتم‌پایین‌وازلای‌درنگاه‌کردم‌و دیدم...😱😭🚷ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/1197342737C96f2500464 کپی درتمام پیامرسانهاحرام❌