👆👆👆هشدار امام محمد باقر(ع) را خوندی؟!
اصلا هیچ توجه کردید بیشتر گناهانمون از زبانمونه؟
غیبت، تهمت، دروغ، بدزبانی، افشای راز، سخن چینی، مجادله، چاپلوسی و.....😱
حتی بیشتر مشکلاتمون در ارتباط با اطرافیان هم بخاطر اینه که کنترل زبان و مهارت های کلامی را بلد نیستیم😫
برای در امان ماندن از شر ورودی بسیاری از گناهان به جمع ما بپیوندید.
✅ما منتظران ظهور قراره که از روز عاشورا به مدت چهل روز مهارت های کلامی را در کنار هم یاد بگیریم و به کار ببندیم💪
از طرح جانمونی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3172335659C7dc453acb8
👌بعد از اتمام این مجموعه،تحول بزرگی درونتان احساس خواهید کرد😊
چند جمله انرژی بخش🌸
🌸خدا مرا دوست دارد چون
یک روز دیگر به من هدیه داده است
🌸خوشبختم چون یک روز دیگر میتوانم مهر دیگران را تجربه کنم و مهر بورزم
🌸من حالم همیشه خوبه چون
با وجود دو تا جمله بالایی غمی نمیمونه
🌸شاید مشکلاتی داشته باشم ولی همشو دوست دارم چون همونا هستند که منو شکل میدن
🌸من میخندم حتی در تاریکترین روز ها همیشه خدایی هست که منبع نور باشد و همیشه کسانی هستند که مارو به سمت نور بکشونند
🌸یکشنبه تون
سرشار از انرژی مثبت🌸
•| هر ڪسۍ یار ندارد🍃
•| بہ خودش مربوط اَستـ✋🏻
•| یارِ من بـاش حسین جان،♥️
•| ڪہ گداے تو منم
#السلام_علیڪ_یا_اباعبدالله🌹✤
چی لازم داری برای محرمت؟ 👇🏽👇🏽
@seiro_solook_ta_khoda
🥀🥀🥀
دخــتر اگــر یــتیـم شـود،پــیـرمےشـود
از زنــدگے بــدوݩ پـــدر،پـــیــرمےشــود
🥀🥀🥀
#محرم
#حضرت_رقیه
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
يکي از جهات ارتباط ميان امام مهدي و حضرت مسيح
ميان امام مهدي (ع) و حضرت مسيح (ع)، از جهات متعددي ارتباط است. يکي از اين موارد، مادر بزرگوار آن امام است.
در روايتي از پيامبر (ص) اين گونه آمده است:
مهدي ازفرزندان من است. صورتش مانند ماه منير مي درخشد. رنگ رخسارش عربي و قد و قامتش اسرائيلي است. [1] .
دراين حديث، اشاره اي ضمني هست که مهدي (ع) ازمادرش، ويژگي هاي قد و قامت بني اسرائيل رابه ارث مي برَد.
نگاشته هاي اماميه، تأکيد دارد که مادر امام مهدي (ع)، بانو «مليکا» است که نام حقيقي اش راپنهان کرد و به اسم «نرجس» شناخته وخوانده شد.اويکي ازشاهزادگان قصر امپراتوري قسطنطنيه در روم بود.
در اين قسمت از بحث، آن چه را استاد سعيد ايوب در کتاب ارزش مندش «عقيدة المسيح الدجال» نوشته و مربوط به موضوع است، بيان مي کنيم:
جبهه اي که رو در روي دجال و پيروان و مردان مرتدّ کليسا مي ايستد، اسلام است. فرمانده اين جبهه، مهدي منتظر است.
پيامبر مي فرمايد: «مهدي، همنام من است». آيا صاحب اين نام که در انجيل کنوني است، با نشانه هايي که برايش گفته اند، همخوان است؟
در سِفْر رؤيا آمده است: «نام فرمانده اي که جنگ هاي آخر زمان را رهبري مي کند، امين صادق است». [2] .
در منابع اسلامي است که شيوه مهدي، بِدان گونه است که «پس از آن که زمين پراز ستم و جور شد، آن را پراز عدل و داد مي کند». در عرض و همسنگ اين نشانه ها [در مصادر اسلامي]در سِفْر رؤيا است:«او، عادلانه حکم مي کند و براي برقراري عدالت مي جنگد». [3] .
در منابع اسلامي درباره اصل و نَسَب مهدي آمده است: «مهدي، از خاندان من، از فرزندان فاطمه است...». [4] در اين باره، در سِفْر رؤيا ذکر شده: «
#ادامه_دارد
🕌🚩
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
✨﷽✨
📌 تلنگر
✍چند وقت پیش از آقا پرسیدم: «چطور می شود امام زمان را درک کرد؟» گفتند: «زیاد قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید.» از وقتی این حرف را زدند، قرآن خواندن روزانه ام ترک نشده بود؛ اما امروز خیلی دلم گرفت. با خودم گفتم: «توی این مدت، چرا نباید یک حس نزدیکی به امام زمان داشته باشم؟»
بعد از جلسه، بدون اینکه حرفی بزنم، آقا برگشتند به من گفتند: «چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد آقا امام زمان عجل الله فرجه رو ببینه، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه.»
💥سرم را انداختم پایین. حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود. (براساس خاطره یکی از اطرافیان آیت الله بهجت)
📚 در خانه اگر کس است، ص ۴٣
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🌹🌹
@seiro_solook_ta_khoda
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ - وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ - وَ ضاقَتِ الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى - وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّهِ وَ الرَّخآءِ - اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم - فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً
کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ - یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ - اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ - وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ - یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ - اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى
السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ - الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ - بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ
🌹🌹
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
✨یا حسین
یکی از دوستان تعریف میکرد میگفت وسط بیابون بنزین تموم کردیم
خونوادم تو ماشین بودند
هوا خیلی گرم بود تقریبا نزدیک ظهر
گالن 4لیتری رو برداشتم اومدم کنار ماشین وایسادم شروع کردم به دست بالا کردن واسه ماشینهایی که به سرعت از کنارم رد میشدند
ساعتی گذشت و کسی نایستاد
کلافه شده بودم
از من بدتر زن و بچه هام تو ماشین خیلی از این وضعیت شاکی بودند
بازم سعی خودم رو کردم ولی بازم فایده نداشت
یک دفعه فکری به ذهنم رسید
سرم رو از شیشه داخل ماشین کردم و به خانومم گفتم بچه شیرخوارم رو بده
پرسید میخوای چیکار کنی
گفتم مگه نمیبینی کسی نگه نمیداره بهمون بنزین بده شاید به خاطر بچه نگه دارند
به محض اینکه بچه رو بغل گرفتم دیدم ی ماشین 18چرخ منو که دید به سرعت نگه داشت و به سرعت پایین پرید و با ی کلمن اب به سمت ما دوید
نفس زنان گفت چی شده ؟
بچه تشنشه؟
گفتم نه
دوساعتی هستش اینجا ایستادیم برای بنزین
دیدم کسی نگه نمیداره بچه رو بغل کردم
دوستم میگفت دیدم اشک تو چشمای راننده حلقه زده
گفت مرد حسابی تو که میدونی ما شیعه ها به اینجور صحنه ها حساسیم
چرا با دل ما بازی میکنی
ونشست کنار ماشین
من و خونوادم دیگه حالمون رو نفهمیدیم و شروع به گریه کردیم
نمیدونم چندتا ماشین نگه داشتند تا ببینند چه اتفاقی افتاده
ولی همینو میدونم
هیچ وقت
هیچوقت دیگه اون لحظه روضه رو یادم نمیره
لحظ ای که امام نگاه کرد دید گوش تا گوش .....😭😭
یا علی اصغر حسین(ع)
#فوروارد_فراموش_نشه
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
⚫️وقایع روز ششم محرم سال 61هجری
♨️در این روز عبیداللّه بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد كه:
من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كرده ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را برای من ميفرستند.
🌹در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیه السلام عرض كرد:
🌼 یابن رسول اللّه! در این نزدیكی طائفه ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم.
🌺امام علیه السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت ميكنم.
✨او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود.
🔥 عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مينمایم... .
♻️در این هنگام مردی از بني اسد كه او را "عبداللّه بن بشیر" مي نامیدند برخاست و گفت: من اولین كسی هستم كه این دعوت را اجابت ميكنم.
💠سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر ميرسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه السلام حركت كردند.
🔻 در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالی كه فاصله چندانی با امام حسین علیه السلام نداشتند.
🔰هنگامی كه یاران بني اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریكی شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد.
🌷حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه السلام آمد و جریان را بازگو كرد. امام علیه السلام فرمودند: لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ.
📙بحارالانوار،ج44،ص386
📔 در کربلا چه گذشت،تالیف شیخ عباس قمی
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
🌷کرامات امام حسین عليه السلام
💐اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
🍀عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشكور رضوان الله تعالي عليه فرمود :
در عالم رو يا ديدم در حرم مطهر حضرت ابا عبدالله (ع ) مشرف هستم و حضرت در آنجا تشريف دارند .
يك نفر جوان عرب معدي (دهاتي ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند .
فرداي آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدي را كه در خواب ديده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولي حضرت سيدالشهداء (ع ) را نديدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد .
عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام (ع ) پرسيدم .
و تفصيل خواب خود را برايش نقل كردم و گفتم چه كرده اي كه امام (ع ) با لبخند بتو جواب مي دهد .
گفت : مرا پدر و مادر پيري است و در چند فرسخي كربلا ساكنيم و شبهاي جمعه كه براي زيارت مي آيم يك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مي آوردم و يك هفته هم مادرم را مي آوردم .
تا اينكه شب جمعه اي كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گريه كرد و گفت : مرا هم بايد ببري شايد هفته ديگر زنده نباشم .
گفتم : باران مي بارد ، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذيرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم رسانيدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سيدالشهداء (ع ) را ديدم و سلام كردم آن بزرگوار برويم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مي شوم حضرت امام حسين (ع ) را مي بينم و با تبسم جوابم را مي دهد .
🍁🍁🍁🍁
📘منبع.کتاب كرامات الحسينية
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
❖✨ ﷽ ✨❖
#پسر_شیـر_جمل_را_عشق_است
✦ ✦ ✦
شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود
به سوی معرکه می رفت و رجزخوان شده بود
کفنی را به تنش کرده عموجانِ حرم
می چکد از لب او نام کریمان حرم
از عبایی که به تن کرده زُحل می ریزد
زیر پایش ز لبش شهد عسل می ریزد
گره ای کور زده تیغ دو ابرویش را
عمّه اش شانه زده طرّه گیسویش را
خوبیِ نسل علی ها به پسر داشتن است
به هنر داشتن است و به جگر داشت است
این هم از نسل علی صف شکنِ خناّس است
خوبیِ این پسر این است که با عباس است
رفت میدان و رجز خواند و تماشایی شد
ضربه هایش به سر و دست، چه مولایی شد
تیغ دور سر او چرخ زد و جولان کرد
پدری را ز غم مرگ پدر گریان کرد
پسر دوم اَزرَق که به میدان تن داد
همه دیدند چگونه سرش از تن افتاد
یک نفر گفت که این ضربه حیدر باشد
یک نفر گفت که عباس دلاور باشد
دیگری گفت که این یکّه سوار جمل است
دیگری گفت که این لشگر ما را اَجَل است
دیگری گفت به واللهِ حسن آمده است
زرهی نیست، کفن کرده به تن آمده است
ناگهان بند نقاب از قدِ رعنا که گرفت
دشت را در نظر غیرت زهرا که گرفت
هو زد و با رجزی گفت اناابن الحسنم
من اُویسِ قرنم شهر مدینه وطنم
پسر فاطمه عَمّ من و مولای من است
پدرم نیست ولی اوست که بابای من است
من به ناموس خدا چون پدرم حساسم
غیرت اللهم و بر اهل حرم حساسم
می زنم گردنتان را به نوک شمشیرم
انتقام علی و فاطمه را می گیرم
در همین فاصله گفتند که نیرنگ زنیم
این هم از نسل کریم است، به او سنگ زنیم
آنقدر سنگ به او خورد که از زین افتاد
در حرم مادرش از ماتم قاسم جان داد
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
1-نفس بکش با لااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن بااستغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگوالحمدلله
4-هنگام تعجب بگوسبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن بابسم الله الرحمن الرحیم
9-خاتمه بده باالحمدلله رب العالمین.
@seiro_solook_ta_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖نمی گویم
🌸عصرتـان بـخیر
💖کہ خـیری ست
🌸بہ کوتاهی عصر
💖می گویم
🌸عاقبتتان بخیر
💖کہ خـیری ست
🌸بہ بلندای سرنوشت
💖عاقبتتان بـخیر
🌸غم هایتان فانی
💖شـادی هایتان باقی
🌸عصر زیبـاتون بخیر
🍃🌸
▪️ ذکر صالحین ▪️
⁉️چه کسی برای حسینم گریه می کند؟⁉️
هنگامی که پیامبر(ص) شهادت حسین(ع) و سایر مصیبت های او را به دختر خود، خبر داد; فاطمه(س) سخت گریه نمود و عرض کرد:
"پدرجان! این گرفتاری چه زمانی رخ می دهد؟"
رسول خدا فرمود:
"زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم."
آن گاه گریه ی فاطمه شدیدتر شد. عرض کرد:
"چه کسی بر حسینم گریه می کند و به عزاداری او قیام می نماید؟"
پیامبر فرمود:
"فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم و مردان بر مردان گریه می کنند و در هرسال، عزاداری او را تجدید می کنند.
روز قیامت که فرا رسد، تو برای زنان شفاعت میکنی و من برای مردان، و هر که بر گرفتاری حسین گریه کند، دست او را می گیریم و داخل بهشت میکنیم....
فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند! آن چشم برای رسیدن به نعمت های بهشت خندان است!
📚بحارالانوار، ج44، ص292
@seiro_solook_ta_khoda
🍃🌺
🌸حاج اسماعیل دولابی :
🍃هنگامی که به یاد امام حسین(ع)
می افتید;
تردیدی نداشته باشید که آن حضرت هم به یاد شما است
📕طوبای کربلا ، ص 149
@seiro_solook_ta_khoda
#حکایت_آموزنده
پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضارخندیدند.
او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.
لبخندی زد و گفت:
وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟
گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید..
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
#حتما_بخونید
حکایتی بسیار زیبا 🌺
اقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله علیه السلام) در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند.
بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی،در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرد هتوجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری
رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بی میلی و اکراه استکان رو اوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم امدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود: آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود:
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند...
(برگرفته از خاطرات آن مرحوم)
التماس دعا 🌺
@seiro_solook_ta_khoda
از امروز
آب را هم بسته اند بر خیمه ها
می رسد بر گوش عالم
بعد از این
بانگ و صدای
العطش...
@seiro_solook_ta_khoda
سلام میدهم از بام خانه سمت حرم..
ببخش حسین، بضاعت نوکرت این است....
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
@seiro_solook_ta_khoda
▪️ ذکر صالحین ▪️
✨پیامبر اڪرم (ص) فرمود
من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد ؟
🍀 گفت : بلی یا رسول الله
بعد از شما 10 مرتبه به زمین نازل خواهم شد .... و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل ڪفران مردم ).
✅پیغمبر فرمودند : آن گوهر ها چیست ؟
عرض ڪرد :
🍀 دفعه اول که نازل بشوم برڪت را خواهم برد .
🍀دفعه دوم رحمت را .
🍀دفعه سوم حیا را از چشم زنان .
🍀دفعه چهارم حمیت و غیرت را از مردان.
🍀 دفعه پنجم عدالت را از دل سلاطین .
🍀دفعه ششم صداقت و راستی را از دل رفیقان و دوستان .
🍀دفعه هفتم مروت را از دل اغنیا .
🍀دفعه هشتم صبر را از دل فقیران .
🍀 دفعه نهم حکمت را از دل حڪیمـــان.
🍀دفعه دهم ایمان را از دل مومنین.
هر گاه خداوند غضب نماید،
عذابی بر ایشان نازل نڪند .
به جایش نرخ های آنان گران می شود
و عمرهای ایشان ڪوتاه می گردد
و تجارتشان سود نمی ڪنند
و میوه هایشان نیڪو نمی باشد
و نهر هایشان ڪم آب و باران از ایشان دریغ می گردد
و اشرار بر آنان مسلط می گردد.
📚عیناثی، محمد بن محمد، اثنی عشریة فی المواعظ العددیه، ص 544 – 545، طلیعه نور، قم، 1384ش.
@seiro_solook_ta_khoda
✨🦋✨
از حضرت علی (ع ) روایت است که
قرائت ده سوره مانعی برای ده حالت است :
۱ - قرائت سوره حمد ← مانع از خشم و غضب خداوند،
۲ - قرائت سوره یس ← مانع عطش روز محشر،
۳ - قرائت سوره دخان ← مانع از هول روز قیامت،
۴ - قرائت سوره واقعه ← مانع از فقر و پریشانی،
۵ - قرائت سوره ملک ← مانع عذاب،
۶ - قرائت سوره کوثر ← مانع از خصومت و تسلط دشمنان،
۷ - قرائت سوره کافرون ← مانع از کفر در حال مرگ،
۸ - قرائت سوره اخلاص ← مانع نفاق است،
۹ - قرائت سوره فلق ← مانع از حسد حاسدین،
۱۰ - قرائت سوره ناس ← مانع قروض و وسوسه شیطان می باشد.
••✾🌻🍂🌻✾••
@seiro_solook_ta_khoda
#اشعار_حسینی
🔹دوای درد عالم یا حسین است
🔸شفای روح آدم یا حسین است
🔹به لوح آفرینش با خط نور
🔸نوشته اسم اعظم یا حسین است
🔹اگر باشد تمام عمر یکدم
🔸همان یکدم مرا، دم یا حسین است
🔹اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست
🔸دم عیسی بن مریم یا حسین است
🔹پس از ذکر خداوند تعالی
🔸ز هر ذکری مقدّم یا حسین است
🔹نجات اهل محشر، روز محشر
🔸خموشی جهنم یا حسین است
🔹به یاد آن لب عطشان هماره
🔸صدای آب زمزم یا حسین است
🔹درون سینه آهم یا ابالفضل
🔸به صورت نقش اشکم یا حسین است
🔹نسیم نینوا، پیک شهادت
🔸صدای کربلا هم یا حسین است
🔹کتاب "نخل میثم" را بخوانید
🔸تمام نخل میثم یا حسین است
••✾🌻🍂🌻✾••
@seiro_solook_ta_khoda
.
.
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي...(طه/۲۵)
چگونہ دلتنگت نباشم؟!♥️✨
.
.
#أینصاحبنا🍃
#اباصالحمهدۍ🌞
.
.
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
•
•
نشاط عمیق
مثــــلِ...
ترڪ یه گناه و
لبخند مهدۍفاطمه...!
#فدای_لبخندت_مولاجان♥️<<
•
•
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda