eitaa logo
بیرونیِ گروه سه‌کتاب
135 دنبال‌کننده
161 عکس
0 ویدیو
0 فایل
تعدادی دیوانه، دورهم جمع شده‌ایم و کتاب می‌خوانیم. (متأسفانه فعلا فرصت عضوگیری جدید گروه فراهم نیست.) تأسیس: اسفند۱۴۰۱
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مصطفا جواهری
اگر می‌تونید، بیاید لطفا...
در شهر ملیانه به دو سفیر رسیدم. این هنگام تابستان بود و هر دو را مرضی عارض شد. به ناچار ده روز در ملیانه توقف کردیم. و آخرسر هم که از شهر خارج گشتیم، بیماری قاضی شدت یافت. چنانکه ناگزیر بر سر آبی یه روز متوقف گشتیم. و روز چهارم اول روز قاصی وفات یافت. پسر قاصی و رفیق او زبیدی به ملیانه مراجعت کردند تا او را به خاک سپارند. من از آنان جدا شده و با جمعی از بازرگانان  تونسی به راه تود ادامه دادم و به اتفاق به شهر الجزایر رسیدیم. 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
و این جهان گذرنده را خلود نیست و همه بر کاروانگاهیم و پس یکدیگر می‌رویم و هیچ‌کس را اینجا مقام نخواهد بود، چنان باید زیست که پس از مرگ دعای نیک کنند. 📚تاریخ_بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح علی‌اکبر فیاض @seketaab
ابن‌بطوطه در الجزایر منتظر شیخ زبیدی می‌ماند که با ابوطیب (پسر قاضی) از ملیانه باز گردند. با فرارسیدن او و پسر قاضی، از راه متیجهبه جبل الزان به سوی بجایه که سومین شهر بزرگ این نواحی بود رهسپار می‌شوند. ابن‌بطوطه در «بجایه» از ناامنی یاد می‌کند و می‌گوید: «از جمله بازرگانان تونسی که همراه ما آمده بود محمد حجر الذکر وفات یافته و یه هزار دینار به جای گذاشته بود. او ابن الحدیده نام از مردم الجزایر را به وصایت خود معین کرده بود تا آن پول را به وراث خود برساند، لیکن خبر به گوش امیر شهر رسید و او پول را از چنگ وی درآورد. و این نخستین بار بود که من شاهد ستم و بیدادگری عمال و مامورین الموحدین بودم.» 📚 سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨 نشر کارنامه
دل قوی دار. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄فساد کار آل سامان @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
وقتی به شهر بجایه رسیدیم گرفتار تب شدم. زبیدی معتقد بود من در بجایه بمانم تا حالم بهتر شود اما من نپذیرفتم و گفتم: " اگر من را مرگ فرا رسیده است چه بهتر که در راه خانه خدا بمیرم" 📚سفرنامه ابن‌بطوطه 🖨نشر کارنامه
هنر بزرگ آن است که روزی خواهد بود جزا و مکافات را در آن جهان و داوری عادل که از این ستمکاران داد مظلومان بستاند. 📚تاریخ بیهقی ✍🏻ابوالفضل بیهقی 🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی 🖨نشر مرکز 📄فساد کار آل سامان @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
روز عرفه از نخستین روز ذی‌حجه که فرا می‌رسد هر بامداد و شامگاه و در اوقات نماز طبل‌ها و دهل‌ها زده می‌شود و ابن علامت فرا رسیدن موسم حج است. این مراسم تا روزی که حجاج به عرفات می‌روند ادامه می‌یابد. ...روز نهم بعد از نماز صبح منی را ترک می‌گویند و از راه وادی محسر به عرفه می‌روند وادی محسر را بنابر سنت با هروله طی می‌کنند. این وادی حد میان مزدلفه و منی است. مزدلفه زمین وسبعی در میان دو کوه است که پیرامون آن آبدان‌ها و حوض‌ها ساخته‌اند و بنای آنها از آثار خیر زبیده دختر جعفر بن منصور زن هارون‌الرشید می‌باشد. از منی تا عرفه پنج میل و نیز از منی تا مکه همین مقدار راه است. عرفه به نام «جمع» و «مشعرالحرام» هم خوانده می‌شود. عرفات زمین وسیع پهناوری‌ست که کوه‌های زیاد در پیرامون آن واقع شده و منتهی الیه آن جبل‌الرحمه می‌باشد و وقوف در این محل و پیرامون آن است. علمین که حد بین حل و حرم می‌باشد به اندازه یک میل جلوتر از عرفات و بطن عرنه در نزدیکی علمین و کمی متمایل به سوی عرفه است. 📚سفرنامه ابن بطوطه 🖨نشر کارنامه @seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی