eitaa logo
سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام)
50 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
502 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در رکاب حسین 7.mp3
7.88M
۷ ما و اشک چشم هایمان ؛به تطهیر آمده بودیم، آمده بودیم که با اشک های خشک شده مان، روایت بستن آب باشیم ؛ بر مردی که آب‌های جهان مهریهٔ مادرش بود! روایت، گاهی به زبان است ... گاهی به اشک، گاهی به خون دل، گاهی به ! بعد از کربلا تا آخر تاریخ، ما روایتگران این واقعه‌ایم! 💥 راستی؛ دنیا از عاشورا، از حسین علیه‌السلام ... چه می‌داند؟ ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم کننده: امید اردلان ▪️آهنگساز: یحیی عباسی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی کاری از واحد موسیقی منتظران منجی (عج) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
▪ اولین بار که چشمش به ربابش اُفتاد اندکی حرف نزد بعد صدا زد بد زد بُرد در بینِ عبا تا که نبیند چه شده مادرش گفت: بگو تیر کجا زد بد زد؟ حسن لطفی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادمان باشد شیرخواره حسین (علیه‌السلام) یار امام زمانش بود. نکند که با تربیت ناصحیح شیرخواره های امروز ما فردا در مقابل امام زمانشان بایستند. شیرخواره حسینی را حسینی تربیت کنیم. الهی‌عجل‌علی‌ظهورک‌ بحق‌طفل‌شش‌ماهه‌‌حسین‌ (علیه‌السلام) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه الشریف) فرمودند: هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى‏ كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى‏ گريم. ✨ 💫🏴اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ🏴💫 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
083.mp3
2.97M
حزب هشتاد و سوم (۲۲ لقمان الی ۳۰ سجده) 👤 با صدای استاد پرهیزگار 🔴سوره سجده دارد ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هشتاد و سوم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- تسليم خدا شدن، يك امر اختيارى است و اكراه و اجبارى وجود ندارد. 2- تسليم خدا بودن، بايد با عمل همراه باشد. 3- نيكوكار بودن، به تنهايى كافى نيست، اخلاص در عمل هم لازم است. 4- معنويات را با تمثيل و تشبيه به محسوسات و ماديّات بيان كنيم. 5- با توجّه به معاد و تفّكر درباره‌ى آينده، راه خود را انتخاب كنيم. 6- آفرينش، همه به يك سوى و يك هدف روانه است. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) - شهادت   در تنگناي حادثه بر لب نوا گرفت از بي قراري‌اش دل هر آشنا گرفت با شوق پر کشيدن از اين خاک بي فروغ در بين گاهواره قنوت دعا گرفت اعلام کرد تشنه‌ي‌ صبح شهادت است آنقدر ناله زد که گلوي صدا گرفت آنقدر اشک ريخت که خورشيد تيره شد از شرم چشم غرق به خونش، هوا گرفت در آخرين وداع غريبانه اش پدر او را به روي دست براي خدا گرفت ناگاه يک سه شعبه سراسيمه سر رسيد ناباورانه فرصت يک بوسه را گرفت تا عرش رفت مرثيه‌ي سرخ حنجرش جبريل روضه خواند و خدا هم عزا گرفت از شرم چشم هاي پر از حسرت رباب قنداقه را امام به زير عبا گرفت شاعر نوشت از کرم دست کوچکش آخر از او حواله‌ي يک کربلا گرفت 🔸شاعر: ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
▪ تا علی گریه می کرد آب می شدم این غمو کجای این دل بذارم؟ زینبم! آب دادی آتیشم زدی... حالا که شیر دارم اصغر ندارم😭 داوود رحیمی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
چشم هایت به کربلا فهماند مست بودن به قیل و قال که نیست ظهر روز دهم نشان دادی مرد بودن به سن و سال که نیست ●➼‌┅═❧═┅┅───┄