eitaa logo
سپاه سربازان رهبر ( پاسداران انقلاب اسلامی )
17هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
24 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سازش یا مقاومت؛ کدام جواب می‌دهد؟ 🔹در این موشن گرافیک خلاصه تجربه مصر، لیبی، فلسطین و پهلوی‌ها درباره سازش با آمریکا را ببینید. @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سردار حاجی زاده : امروز به جایی رسیده ایم که هواپیمای جاسوسی امریکایی را می زنیم و آنها تشکر می کنند @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 سرلشکر موسوی: منطقه برای راهزنان و ناامن کنندگان ناامن خواهد بود 🔹فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر اینکه آمریکایی‌ها در منطقه به دنبال یک پروژه باج‌گیری جدید هستند، گفت: طبیعی است منطقه برای بازیگرانی که خواهان امنیت هستند، امن و برای راهزنان دریایی و ناامن کنندگان ناامن خواهد بود. http://defapress.ir/359805 @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ترس در لانه عنکبوت 🔹 کاربران عبری از کلیپ جدید انصار الله یمن وحشت کرده اند @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 النجباء: صهیونیست‌ها با گذرنامه‌های جعلی آمریکا وارد عراق می‌شوند «اکرم الکعبی» دبیر کل جنبش النجباء عراق: 🔹حملات اخیر به الحشدالشعبی از طریق پهپاد صورت گرفت، نه جنگنده اف-۳۵. 🔹پهپادی که در منطقه «کمربند بغداد» ساقط شد، آمریکایی بود. 🔹اسرائیلی‌ها با گذرنامه‌های جعلی آمریکا وارد عراق می‌شوند. 🔹از مکان حضور صهیونیست‌ها در سفارت آمریکا و پایگاه «عین الاسد» اطلاع داریم. 🔹یک ژنرال زن اسرائیلی وارد عراق شده و در اربیل یک اردوگاه دارد. 🔹فتوای حرام بودن حضور نظامیان آمریکایی در عراق یک حکم شرعی برای تمامی مقلدین و غیر مقلدین آیت‌الله حائری است. @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 برای ارسال فعالیت پایگاه و حوزه بسیج خود در سراسر کشور به آیدی زیر "ادمین پست" مراجعه کنید؛ عکس و فیلم از: یادواره حلقه های اردوهای اردوهای فرهنگی ،تفریحی، آموزشی دیدار با خانواده سفرهای .نور و... 🔹لطفا گزارش فعالیتها از اول مرداد ماه به بعد باشد. @sarbazeseyyed @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 سرلشکرسلامی: مقاومت اقتصادی از طریق رونق تولید امکان پذیر است فرمانده کل سپاه پاسداران: 🔹ما معتقد هستیم مقاومت اقتصادی از طریق رونق تولید امکان پذیر است و این تنها راه گذر ما از شرایط موجود در قبال راهبردی که دشمن با جستجوی آن در صدد تسلیم ملت ایران و تحمیل فرایند مذاکره است خواهد بود. 🔹ما تصمیم گرفته‌ایم مقاومت کنیم و این مقاومت ممکن و ساده است زیرا اراده ملت ایران، رهبر معظم انقلاب اسلامی و همه بخشهای نظام پشت آن است @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 تحریم ۴ نفر به بهانه ارتباط با حماس 🔹وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد چهار فرد را به دلیل انتقال ده‌ها میلیون دلار به گردان‌های شهید عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت حماس، تحریم کرده است. 🔹«محمد سرور»، «کمال عبدالرحمن عارف»، «فواض محمد علی ناصر» و «محمد کمال العی» افرادی هستند که وزارت خزانه‌داری آمریکا در بیانیه خود مدعی شده خدمات مالی و تکنولوژیک در اختیار حماس قرار می‌دهند. @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 این برنامه از شبکه افق الان در حال پخش هست @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
🔴 ترکیه در سوریه لنگر انداخته است! @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بازدید فرمانده سپاه از طرح‌های قرارگاه خاتم الانبیا در آذربایجان شرقی @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷
اگه قبل محرم نیتی داریم ازالان شروع کنیم بسم الله... نقل میکرد: این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ میشه آه در بساط نداریم. زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند میشن میان کربلا، ما از کربلا بلندشبم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درس میشه. بهش گفتم: زن اگه امام حسینم بخواست کاری بکنه تا الان کرده بود میگفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم. گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون میره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد. همینجوری که استرس داشتم و نمیتونستم یه جا بند بشم و هی خودمو میخوردم: دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن. رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم: دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟ آبرومونو بردی حالا برو جواب بده... بازم کار خودشو میکرد و به من توجهی نمیکرد. تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه میشدن و هی من نگران تر... اذان مغرب شد... وایسادن نماز خوندن... عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ایشالله از فردا شروع میکنیم...   میگفت: شام خوردن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا. شال و کلا کردم برم نجف. رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین... من دیگه تحمل موندن و آبروریزی ندارم... میرم نجف و تو کربلا نمیمونم... فقط تو کربلا یه کار دارم! زنم گفت: چی کار؟ گفتم: الان میرم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، میرم حرم عباس... به عباس میگم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی... هرچی زنم گفت: بمون نرو... منو تنها نزار. محل نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمیرم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه... (قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن) خیلی تعجب کردم، گفتم: ساعت از نصف شبم گذشته، چطور میشه یه حجره باز باشه. تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟! کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آ سید حسینه... آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیه همین آسید حسینو میکردم... خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو آسید حسین سلام علیکم جوابمو داد سلام علیکم. گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟ بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟! اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو میدونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده آسید حسین یه نگاهی بهم بهم انداخت گفت: چی میخوای؟ گفتم: چیو چی میخوام؟ گفت:برای روضت چی لازمته؟ گفتم:برنج میخوام،شکر میخوام، چایی میخوام، گوشت میخوام، هیزم میخوام، سیب زمینی میخوام، پیاز میخوام.فلان و فلان و فلان میخوام ... بهم گفت: بیا بردار برو  گفتم: چیو بردارم برم؟ گفت:همینایی که الان گفتی هرچه قدر میخوای ببر، نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که میخوام... گفتم: من پول ندارم آسید حسین گفت: کی پول خواست از تو؟ سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی میخوای بار گاری کن بردار برو همه چیو بار گاری زدیم تموم شد گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نزاشتی آبروم بره... ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟ اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش روشو کرد طرف حرم حسین صدا زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگردشا... تا این موقعم بیدارن شاگرداش... خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره وقتی اومد دیدم دوتا شمعدونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن. نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟ اینقد خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم... بگیم آقا غلط کردیم نفهمیدیم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم میکرد.گفتم: میرم اینارو میدم به خانمم و بهشم میگم کارمون جورشده و برمیگردم حرم. رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش میگرده و بال بال میزنه (یه مساله هست اینجا، اگه شاگردای آسید حسین زودتراز این بنده خدا میرسیدن @basijtv پایگاه بسیج🇮🇷