🦋بسم الله الرحمن الرحیم
#نفوذ و #دشمن_شناسی
#فاطمیه
چی شد که بعد از پیامبر صلواتالله خلافت به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نرسید⁉️
پیغمبر اکرم صلوات الله بیست و هشتم صفر از دنیا رفتن دوم ربیعالاول جناب ابوبکر در مدینه به قدرت رسیدن. سه روز طول کشید روز چهارم ایشون شد رئیس...!!
چرا بعد از پیغمبر اکرم، جناب ابوبکر رئیس شد؟!
مگه پیامبر اکرم علیبنابیطالب را معرفی نکرده بودن؟! 🤔
چرا؟!
#فاطمیه
#نفوذ و #دشمن_شناسی
اوج کلاس مکه ابوجهل بود و ابوسفیان!!
ابوجهل سال دوم هجری تو جنگ بدر فاتحهاش خونده شد؛ کشته شد اون صحبتی که این شخص با عبدالله مسعود (کسیکه به درک واصلش کرد) داره نشون میده که چقدر کلاس کارش پایین بوده
(ابوجهل تو جنگ بدر اومده بود، زخمی شد افتاد...
عبدالله مسعود هم تو سپاه اسلام بود این عبدالله مسعود خیلی ضعیف بود، جونِ جنگیدن نداشت...
ابزار جنگم نداشت وقتی میخواستن از مدینه بیان شمشیر نداشت هیچی نداشت توان چوب زدنم نداشت...
به همسرش گفت: ما داریم میریم چیکار کنیم؟! گفت: این چاقویی که باهاش مثلاً نون خُرد میکنیم اینو ببر لااقل اونجا میخوای غنیمت بگیری بتونی طنابی رو پاره کنی...
این با چاقوی آشپزخونهشون اومده بود...🙄
وقتی رسید خب این دید یلها و فلان...
گفت خدایا ما ضعیفیم جون نداریم ولی میخوایم در راه تو یه کاری بکنیم
تو قدرت داری، خبیثترین اینا رو نصیب من کن من بکشمش تو که میتونی...!!
جنگ مغلوبه شد...
زخمیها افتادن زمین این بین زخمیها راه میرفت.. یهو چشمش افتاد به ابوجهل که زخمی افتاده رو زمین...
این دو تا از مکه همدیگه رو میشناختن دیگه عبدالله مسعود بردهی سیاه بود اومد؛ صاف نشست روی سینهی ابوجهل...
ابوجهل یهو چشماشو باز کرد دید اوه عبدالله مسعود😣
گفت: هوی سیاهزاده خجالت نمیکشی رو سینهی من نشستی؟! 😡
این خندید گفت: دیگه وقت این هارتوپورتها گذشته میبینی که چه وضعیتی داری😏
دید راست میگه
گفت: عبدالله مسعود تو منو نکش!!
گفت: چرا؟!
گفت: آخه این خیلی واسه من کسرشأنه که بعداً بگن ابوجهل توسط عبدالله مسعود کشته شد...😐
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
گفت: چی شده؟! (چادرنشین بودن اینا دیگه) گفت: دیدیم چند تا غریبه دارن میان و فقط بچههایی رو که بین
#نفوذ و #دشمن_شناسی
#فاطمیه
یه مطلبی براتون بگم تو قرآن این آیه را داریم خدای متعال به پیغمبرش میگه
🦋 اَلَم یَجِدکَ یَتیماً فَاوَا
ضحی/۶
تو یتیم نبودی، من تو رو پناه دادم!؟
این همه یتیم ما تو دنیا داریم؛ خدا به یه دونهشون منت گذاشته، که بیاد به پیغمبر منت بذاره...؟!
اصلاً این داستان، داستان منتگذاریه؟!
نه!!
میدونی داستان چیه؟!
هجوم مشرکین قوی...
بعداً هجوم یهودیا قوی...
پیغمبر مبعوث شده دیگه، مسلمونا بریدن خدای متعال میخواد به مسلمونا بگه بابا بریدن نداره شما پیروز هستین...
چی میگه!!
میگه پیغمبر تو یتیم بودی یا نه؟! بله
این یهودی که آنقدر باهاش درگیری اون موقع دشمن بود؟! آره
اون موقع تو کی رو داشتی؟! هیشکی
حتی باباتم نبود که از تو حمایت کنه؟! بله
اون دشمن با همهی قوا دنبال این بود تو رو از بین ببره، تونست؟! نه
چی نگهت داشت؟! خدا
بابا الان که تو دیگه نیرو داری الان جای اینه که بترسن؟!
اگه این دشمن قرار بود از بین ببره اون موقع میبرد نترس!!
پیغمبر ۲۵ سالش شد گفت عمو جان دیگه محافظ نمیخوام...
ترورشون جواب نداد نتونستن پیغمبرو ترور کنن پس پیغمبر اکرم ماند...
بیاید دوباره عقب اقدام دومشون استحکامات ایجاد کردن
فقط اینارو خوب دقت کنید تا بدونید یه مسلمون چقدر باید زیرک باشه چقدر باید بدونه...
این آقایون یهودیا، اینا کل دنیا رو میخوان...
میگن کل دنیا مال ماست...
همهی مردم دنیا مهمون ما هستن، یا مهمون قدر صاحبخونه رو میدونه سفره رو میاندازیم میگیم غذا بخور ولی کار کن...
اگه احیاناً قدر صاحبخونه رو ندونست گردنشو میزنیم...
یعنی میگن همهی مردم دنیا باید به ما خدمت کنن سر سفره ما دارن غذا میخورن اگر به ما خدمت کردن زندگیشونو میکنن خدمت نکردن گردنشون رو میزنیم...😐
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فلسطین این دستورالعملشونه میگن خدا دنیا رو به ما بخشیده دیگهام نمیتونه پس بگیره منتظره ما بریم
#نفوذ
#دشمن_شناسی
#فاطمیه
اومدن شناسایی کردن این مدینهی امروز (یثرب) اصل اصلش سه قبیله یهودیا اومدن
بنی قریظه
بنی قینقاع
بنی نظیر
اینجا مستقر شدن بعد اوس و خزرجیها اومدن
۲۰۰ کیلومتر رو به شمال در ارتفاعات خیبر استحکامات زدن
۷۰۰ کیلومتر از مدینه به سمت قدس تو تبوک یهود تیماع رو مستقر کردن
از مدینه ۱۰۰۰ کیلومتر بری جلو به سمت قدس در موته استحکامات زدن
از موته رد بشی (موتهی امروز در شمال اردنِ) مرز اسرائیل با اردن میشه موته
از موته که رد بشی میشه بیتالمقدس
از خیبر یه راهی هست میره از جنوب سوریه میره بالا احتمال داره از اینجا بیاد، اومدن اینجا کشت و صنعت فدک رو زدن
بنابراین بنی قینقاع، بنی نظیر، بنی قریظه، خیبر، فدک، تبوک، موته
شد چند تا؟! هفت تا...
آقای فردوسی این هفت تا رو به هفت خان رستم به تصویر کشید. این نبرد یهود با پیامبر رو فردوسی در رستم و طرف مقابل تو این هفت خوان میگه پیغمبر اگه از این هفت خوان رد بشه دنیا اصلاح شده...
پیغمبر اکرم ۱۳ سال تو مکه بود. کاری نمیتونستن بکنن؛ اومد مدینه موتورشون رو روشن کردن سال دوم بنی قینقاع حضرت رو متوقف کرد...
سال چهارم بنی نظیر...
سال پنجم بنیقریظه...
پایان سال ششم خیبر...
پایان سال هفتم تبوک...
سال هشتم پیغمبر مجبور شد بره مکه رو فتح کنه...
سال نهم موته عملیاتی شد درموته سپاه اسلام شکست خورد سه تا فرمانده عالی رتبهی پیغمبر شهید شدن جعفربنابیطالب، زیدبنحارث، عبداللهبنرئوف،
مسلمونا برگشتن سال دهم حضرت تو بازسازی نیرو بود. جبرئیل اومد یا رسولالله برو حج رو یاد مردم بده آخر عمرته حضرت حجةالوداع رو انجام داد اومد مدینه...
نیرو داشت مهیا میکرد برن بیتالمقدس موته رو بگیرن پیغمبر از دنیا رفت...
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
پیغمبر و ابوبکر اومدن از اهالی قبا چهار، پنج نفر تو اون هیئت ۵۰۰ نفره بودن که اومده بودن پیغمبرو دعو
#نفوذ
#دشمن_شناسی
#فاطمیه
اومدن...
پیغمبر اکرم مسجد ساختن، ابوبکر روبروی خانه پیغمبر زمین خرید؛ چون همه خونهها کنار مسجد بود پیغمبر در خانهشون به مسجد باز میشد بغلشم یه اتاق درست کردن برای علیبنابیطالب.. اینم درش به مسجد باز میشد
این اومد اون روبهرو اونجا زمین خرید در خونهشو باز کرد به مسجد. اونجا مینشست هرکی میومد با پیغمبر کار داشت میدوید میرفت بغل پیغمبر مینشست...
جبرئیل آمد گفت: این درهایی که به مسجد باز شده همه رو ببند؛ فقط در خانه خودت و علی باز بمونه...
این نگاه کرد دید عه منفذ اطلاعاتی داره بسته میشه...
عُمرو فرستاد گفت: عمر برو به پیغمبر بگو که میشه من یه پنجره باز بذارم؟!
اومد گفت پیغمبر فرمود: نه باید ببندی
دوباره اومد گفت: یا رسولالله ما خیلی دوست داریم تو رو ببینیم به اندازه یه بند انگشت اجازه بده ما باز بذاریم هر موقع بخوایم ببینیمت اینجوری بتونیم نگات کنیم...🙄
فرمود: به اندازه یه سر سوزن هم حق نداری باز بذاری برو ببند...
دیگه ابوبکر مسجد رو ول نمیکرد کنج مسجد میخوابید هر هیئتی میومد با پیغمبر ارتباط برقرار کنه زود پا میشد میرفت...
پول خرج میکرد...
پیغمبر نماز شب میخوند این نماز شباش از پیغمبر بلندتر بود وَلَاالضَّالِینَاش رو از پیغمبر بیشتر میکشید جوری که همه توجهها به ابوبکر بود
رسید به سال دهم هجری سالی که پیامبر میخواد از دنیا بره.. شده بود نفر دوم اسلام به گونهای که اگر پیغمبر راجعبه این ابوبکر دست به افشاگری میزد پیغمبرو میکشتن!!
پیغمبر حجةالوداع اومد سخنرانی کرد فرمود: من به همین زودیها از بین شما میرم...
(ببینید پیغمبر به اینا گفت من بهزودی از بین شما میرغم حساب کنید وقتی اینو میگه اینا اولین سؤالشون چی باید باشه؟!
هان؟! که آقا تو داری از دنیا میری جانشینت کیه؟! )🤔
برید همهی تاریخ رو ورق بزنید اگه یه نفر از پیغمبر سؤال کرده بود که جانشین تو کیه؟!
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
پیغمبر و ابوبکر اومدن از اهالی قبا چهار، پنج نفر تو اون هیئت ۵۰۰ نفره بودن که اومده بودن پیغمبرو دعو
#نفوذ
#دشمن_شناسی
#فاطمیه
اومدن...
پیغمبر اکرم مسجد ساختن، ابوبکر روبروی خانه پیغمبر زمین خرید؛ چون همه خونهها کنار مسجد بود پیغمبر در خانهشون به مسجد باز میشد بغلشم یه اتاق درست کردن برای علیبنابیطالب.. اینم درش به مسجد باز میشد
این اومد اون روبهرو اونجا زمین خرید در خونهشو باز کرد به مسجد. اونجا مینشست هرکی میومد با پیغمبر کار داشت میدوید میرفت بغل پیغمبر مینشست...
جبرئیل آمد گفت: این درهایی که به مسجد باز شده همه رو ببند؛ فقط در خانه خودت و علی باز بمونه...
این نگاه کرد دید عه منفذ اطلاعاتی داره بسته میشه...
عُمرو فرستاد گفت: عمر برو به پیغمبر بگو که میشه من یه پنجره باز بذارم؟!
اومد گفت پیغمبر فرمود: نه باید ببندی
دوباره اومد گفت: یا رسولالله ما خیلی دوست داریم تو رو ببینیم به اندازه یه بند انگشت اجازه بده ما باز بذاریم هر موقع بخوایم ببینیمت اینجوری بتونیم نگات کنیم...🙄
فرمود: به اندازه یه سر سوزن هم حق نداری باز بذاری برو ببند...
دیگه ابوبکر مسجد رو ول نمیکرد کنج مسجد میخوابید هر هیئتی میومد با پیغمبر ارتباط برقرار کنه زود پا میشد میرفت...
پول خرج میکرد...
پیغمبر نماز شب میخوند این نماز شباش از پیغمبر بلندتر بود وَلَاالضَّالِینَاش رو از پیغمبر بیشتر میکشید جوری که همه توجهها به ابوبکر بود
رسید به سال دهم هجری سالی که پیامبر میخواد از دنیا بره.. شده بود نفر دوم اسلام به گونهای که اگر پیغمبر راجعبه این ابوبکر دست به افشاگری میزد پیغمبرو میکشتن!!
پیغمبر حجةالوداع اومد سخنرانی کرد فرمود: من به همین زودیها از بین شما میرم...
(ببینید پیغمبر به اینا گفت من بهزودی از بین شما میرغم حساب کنید وقتی اینو میگه اینا اولین سؤالشون چی باید باشه؟!
هان؟! که آقا تو داری از دنیا میری جانشینت کیه؟! )🤔
برید همهی تاریخ رو ورق بزنید اگه یه نفر از پیغمبر سؤال کرده بود که جانشین تو کیه؟!
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
پیغمبر و ابوبکر اومدن از اهالی قبا چهار، پنج نفر تو اون هیئت ۵۰۰ نفره بودن که اومده بودن پیغمبرو دعو
#نفوذ
#دشمن_شناسی
#فاطمیه
اومدن...
پیغمبر اکرم مسجد ساختن، ابوبکر روبروی خانه پیغمبر زمین خرید؛ چون همه خونهها کنار مسجد بود پیغمبر در خانهشون به مسجد باز میشد بغلشم یه اتاق درست کردن برای علیبنابیطالب.. اینم درش به مسجد باز میشد
این اومد اون روبهرو اونجا زمین خرید در خونهشو باز کرد به مسجد. اونجا مینشست هرکی میومد با پیغمبر کار داشت میدوید میرفت بغل پیغمبر مینشست...
جبرئیل آمد گفت: این درهایی که به مسجد باز شده همه رو ببند؛ فقط در خانه خودت و علی باز بمونه...
این نگاه کرد دید عه منفذ اطلاعاتی داره بسته میشه...
عُمرو فرستاد گفت: عمر برو به پیغمبر بگو که میشه من یه پنجره باز بذارم؟!
اومد گفت پیغمبر فرمود: نه باید ببندی
دوباره اومد گفت: یا رسولالله ما خیلی دوست داریم تو رو ببینیم به اندازه یه بند انگشت اجازه بده ما باز بذاریم هر موقع بخوایم ببینیمت اینجوری بتونیم نگات کنیم...🙄
فرمود: به اندازه یه سر سوزن هم حق نداری باز بذاری برو ببند...
دیگه ابوبکر مسجد رو ول نمیکرد کنج مسجد میخوابید هر هیئتی میومد با پیغمبر ارتباط برقرار کنه زود پا میشد میرفت...
پول خرج میکرد...
پیغمبر نماز شب میخوند این نماز شباش از پیغمبر بلندتر بود وَلَاالضَّالِینَاش رو از پیغمبر بیشتر میکشید جوری که همه توجهها به ابوبکر بود
رسید به سال دهم هجری سالی که پیامبر میخواد از دنیا بره.. شده بود نفر دوم اسلام به گونهای که اگر پیغمبر راجعبه این ابوبکر دست به افشاگری میزد پیغمبرو میکشتن!!
پیغمبر حجةالوداع اومد سخنرانی کرد فرمود: من به همین زودیها از بین شما میرم...
(ببینید پیغمبر به اینا گفت من بهزودی از بین شما میرغم حساب کنید وقتی اینو میگه اینا اولین سؤالشون چی باید باشه؟!
هان؟! که آقا تو داری از دنیا میری جانشینت کیه؟! )🤔
برید همهی تاریخ رو ورق بزنید اگه یه نفر از پیغمبر سؤال کرده بود که جانشین تو کیه؟!
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه علی علیهالسلام ۳۳ سالشه!!! این آقا عبدالرحمنابنعوف ۴۰ سالشه!!! این آقا سعد وقاص ۴۵ سال
#فاطمیه
#دشمن_شناسی
حالا باید این سنگرو
از تو این جاده بردارن...
فکر کرد، زیرک بود...
اومد گفت: باریکلا علی!!
رئیس شدی، رئیس من و همه...
میدونید وقتی اومد قبول کرد چه اتفاقی افتاد؟! همه گفتن: درود بر ابوبکر...
چرا درود بر ابوبکر؟! 🤔
گفتن؟! این تا قبل از این که پیغمبر بگه قرار بود رئیس بشه چون ۲۷ سال از علی بزرگتر بود دیگه
تا پیغمبر فرمود علی هوای نفسشو گذاشت زیر پاش، گفت: هرچی پیغمبر میگه...
باریکلا این عجب آدم خوبیه!!
گفت من الان میرم ایمان میارم قبول میکنم؛ بعداً میام تو مدینه میگم مردم علی جوانِ نمیتونه...
اگه الان قبول کنم اون موقع حرف منو قبول میکنن، اما اگه الان قبول نکنم بعداً بگم نه، میگن ابوبکر تو از اول مسئله داشتی...
ببین زیرکی رو!!
قبول کرد...
آقا اومدن مدینه
سازمانشون شروع کرد به کار کردن
علی میتونه کارو بچرخونه؟!
این جوان نیست؟!
میتونه بحرانها رو بخوابونه؟!🤔
دقت کنید شما شیعه علیبنابیطالب هستید؛ اینارو باید یاد بگیرید، بفهمید توی این جهان کفری که یهود داره ادارهاش میکنه اگه زیرکی نداشته باشین میبلعنتون...!
اومدن مدینه میدونید وقتی وارد مدینه شدن سال قبلش در موته (اینو براتون توضیح دادم)
پیغمبر اکرم نیرو فرستاده بود با رومیها بجنگن شکست خورده بودن، سه تا فرمانده اونجا شهید شده بود، سپاهم شکست خورده برگشته بود...
یکی از فرماندهان زید بن حارثه بود
رومیها اون ۵۰ هزار نیرو رو تبدیل کرده بودن به صدهزار اومده بودن حمله کنید
پیغمبر اکرم آماده باش دادن آماده باشید برید موته رو آزاد کنید
فرمانده کی؟!
بچهی همون زید، اسمش اُسامه بود ۱۹ سالش بود
آقا ابوبکر و تیمش فهمیدن که پیغمبر داره اینارو از مدینه بیرون میکنه...
چرا؟!
تا موته هزاروخوردهای کیلومتر راهه برن و برگردن ۴۰ روز طول میکشه!!
تو این مدت پیغمبر از دنیا رفته، علی در مدینه شده رئیس، برگردن به مدینهای وارد میشن که علی رئیسشه دیگه، هیچی نمیتونن بگن؛ بنابراین سپاه اُسامه نباید بره
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه دعوا شد... نصفی از جمعیتی که اونجا بودن (یعنی زنهای پیغمبر) گفتن عُمر درست میگه، نصفی ه
#فاطمیه
عزاداریهاتون مقبول🌱
دوست داشتم توی همین ایام برسیم به ماجرای شهادت بیبی دو عالم🖤
که انشاءالله فردا میرسیم
ناگفتههایی که با خوندنشون عجیب متأثر و متعجب میشید...!!
خیلی با دقت بخونیم که کلی نکته داره و کلی حرف...
#دشمن_شناسی
خب مردم میگن پیغمبر فوت نشده... (به مغیره گفت: برو به ابوبکر بگو کار تمام شده بیا...)
مغیره رفت گفت: ابوبکر پیغمبر مُرد!!
اونم اومد پیش اُسامه گفت: اُسامه دیدی گفتم؟!
پیغمبر فوت شد، بریم نماز...
آقا سپاه اُسامه، جمعیت چهار پنجهزار نفر برگشتن...
(شما دقت کنین ابوبکراینا توی شهر اینجوری مطرح کرده بودن
این علی میتونه بحرانها رو بخوابونه؟! 🤔 عُرضه داره؟!
ببینید با کمال زیرکی یه بحرانسازی کردن)
آقا اینا میگن پیغمبر فوت شده دیگه، تو شهر عُمر میگه پیغمبر نمرده و اهالی هم میگن پیغمبر نمرده...
اینا یهو وارد شهر شدن این دوتا موج خورد بههم...
اینا میگن پیغمبر از دنیا رفته
اونا میگن نه...
دعوا شد کار نزدیک بود
به خونریزی برسه
یهو اومدن گفتن که ابوبکر بابا قضیه رو حل کن.. گفت: باشه
رفت خونهی پیغمبر و صورت پیغمبرو دید و گفت خدا رحمت کنه پیغمبر از دنیا رفته!!
عه از دنیا رفته؟!
آره...!!
این عمر میگه از دنیا نرفته!!
گفت: عمر اشتباه میکنه!!
عمر تا ابوبکرو دید خیالش راحت شد
ابوبکر گفت: عمر ساکت...
گفت: چرا ساکت بشم اینا میگن پیغمبر فوت شده؟!
گفت آره پیغمبر فوت شده دیگه...
گفت: بگو ببینم پیغمبرا میمیرن؟!
گفت: آره میمیرن!!
گفت: بهچه دلیل؟!
گفت: قرآن میگه:
اِنَکَ مَیِّتُ وَ إنَّهُم مَّیِتوُنَ.. زمر/۳۰
هم تو میمیری هم اینا...
گفت: این آیه قرآنه؟!
گفت: آره
گفت: عجب!! من این آیه را نشنیده بودم تا حالا...
آره مسلمونا پیغمبر فوت شده
ما اشتباه میکردیم...
بحران خوابید...
کی بحرانو خوابوند؟! ابوبکر
علی تو مدینه بود بحران سرپا بود...
اومدن تو مسجد گفت: دیدین گفتیم که این نمیتونه بحرانها رو بخوابونه!!!
آره خدا پدرتو بیامرزه
خودت بیا رئیس شو...
آقا ابوبکر رئیس شد...
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه نه علی جان از خونه نیا بیرون، تو خونه بمون... خیلی خب چقدر تو خونه بمونه؟! یه ماه، دو م
#نفوذ و #دشمن_شناسی
#فاطمیه
میدونید که زهرای مرضیه سلامالله زندگیاش خیلی محقر بود
بغل خانهی رسولالله یه اتاق داشت علیبنابیطالب وزیر پیغمبر بود...
یعنی چی؟!
یعنی این جنگ برو...
اون جنگ برو...
علی درآمد نداشت که، یه حقوق جزئی پیغمبر به اینا میداد
چقدر بود؟!
شما همهتون این آیه رو شنیدین دیگه:
وَ یُطعِموُنَ اَلطَّعَامَ عَلَی حُبِّه ی مِسکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا.. الإنسان/۸
اینها روزه بودن؛ فقیر آمد؛ نون داشتن دادن به فقیر، دیگه هیچی نداشتن بخورن با آب افطار کردن
روز بعد دوباره...
چرا اینجوریه؟!
چون پیغمبر به اینا سهمیه نون میداد، این نونی که الان سهمیهشون بود میخوردن دیگه هیچی نداشتن
اینا این سهمیه رو دادن به فقیر با آب افطار کردن سهمیه فردا شبشون رو که گرفتن دوباره مسکین آمد سه روز همینجوری هی آمد...💔 آنقدر خانهی علی فقیرانه بود!!
خب زهرای مرضیه، امام حسن و امام حسین و زینب کبری رو داشت خانه حضرت اصلاً چاه آب و اینا نداشت
اینجایی که مسجدالنبی هست زمین صخرهایه چاه نمیشه حفر کرد
آب کجا بود؟!
پشت بقیع، اونجا چشمه آب بود زهرای مرضیه برای اینکه لباس بچهها رو بشوره، گندمرو آرد کنه و ... باید خودش میرفت از پشت بقیع حدود یک ساعت راهه تا اونجا...
باید میرفت اونجا لباس بچهها را میشست، آب از اونجا میآورد...
سلمان میگه یه روزی من برای زهرا از پیغمبر پیام داشتم میدونید که سلمان سنش زیاد بود دیگه، پیرمردی بود که محرم این خانه بود
گفت به من فرمود: برو اینو به زهرا بگو بیا...
موقعی بود که امام حسن و امام حسین رو داشت؛ آمدم دیدم ایشون یه طناب بسته یه ننو درست کرده امام حسین بچهاس اون تو خوابونده، امام حسنم رو زمین، با یه دستشم داره گندم آرد میکنه که نون درست کنه
گفت: من نگاه کردم دیدم یه لباس زرد رنگی تن زهرا سلامالله هست دست زهرا از لباس تشخیص داده نمیشه، از بس دختر پیغمبر بر اثر گرسنگی و فشار کار زرد شده
گفت: دلم سوخت گریهام گرفت، اشکم در اومد زهرای مرضیه متوجه شد؛ یهو من نگاه کردم دیدم دستشو از این دسداس برداشته، این خودش داره میچرخه
گفتم: یا بنت رسولالله
این خودش داره میچرخه!!😳
فرمود: آره دستم درد گرفته بود
از جبرئیل کمک گرفتم
جبرئیل داره برام میچرخونه
(یعنی سلمان فکر نکنی ما غیر از این نمیتونیم زندگی کنیماااا 🙂)
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #حضرت_زهرا به دو دلیل #فدک رو مصادره کرد ۱- دید اگه این پولها بره دست زهرا، زهرا با این
#فاطمیه
#نفوذ
#دشمن_شناسی
(برگردید به اون ذهنیت که مردم ابوبکر رو دوم جهان اسلام میدونستن و مردم بهدلیل اینکه این آقا عینِ پیغمبره، آوردنش سرکار حالا اگه کسی بتونه ثابت کنه که نه این عینِ پیغمبر نیست؛ این از اون بالا سقوط خواهد کرد)
حضرت زهرا به دنبال همینه
اول ازش اقرار گرفت
پیغمبر دزدی نمیکرد؟!
نه!!
اموال مردمو مصادره نمیکرد؟!
نه!!
گفت: فدک مال شما نبوده!!
فرمودن: فدک مال من نبوده؟!
فدک مال من بوده!!
گفت: نه، فدک مال پیغمبر بود پیغمبرا ارث نمیذارن
حضرت فرمود: این حرفو تو از کجا آوردی؟!🤔
(ببینید اونا فکر میکنن که این جانشین پیغمبره خب جانشین پیغمبر باید حرفا رو بلد باشه دیگه، حالا اگه جلوی مردم ثابت کرد این بلد نیست...)
فرمود: کی گفته پیغمبرا ارث نمیذارن؟!
گفت: خود پیغمبر!! ایشون گفتن ما پیغمبرا ارث نمیذاریم
حضرت فرمود: یعنی پیغمبر خلاف قرآنی که خودش از جانب خدا آورده حرف میزنه؟!
گفت: نه
حضرت فرمود خدا در قرآن میگه سلیمان از داوود ارث برد
هم سلیمان پیغمبر بود هم داوود این از اون ارث برده اون وقت پیغمبر گفته پیغمبرا ارث نمیذارن؟!
ابوبکر موند...!!
گفت: نه، منظورم اینه که اون اموالی که زکاته و عمومیه اونا به ارث نمیرسه...
خب حالا این حرف، حرف درستیه ولی فدک زکات نبود، از اموال عمومی نبود، فدک چی بود؟! فدک چیزی بود که پیغمبر اکرم به دستور خدا به من بخشیده...
گفت: بخشیده به تو؟! ما ندیدیم... (درحالیکه دیده بود تو مسجد، پیغمبر اینو به حضرت بخشیده)
ندیدی؟! جلوی چشم مسلمونا بخشید!!
گفت: شاهد بیار!!
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #فدک عین همونو یهو ابوبکر گفت گفت: یا بنت رسولالله حرفاتو زدی؟! فرمود: بله گفت: پاسخ مث
#فاطمیه
#نفوذ
#دشمن_شناسی
زهرای مرضیه تا این زمان اصلاً گریه نمیکرد...
برای رفتن پیغمبر گریه نکرد...
چرا؟!
خدای متعال در قرآن میگه: مؤمنین کسانی هستن که به رضای خدا رضایت دارن
ببینم امام حسین علیهالسلام بچه کیه؟!
بچهی فاطمه زهراست
امام حسین روز عاشورا تو کربلا وقتی همه رو خرج کرد، دیگه هیچی براش نمونده بود داروندار رو داده بود، خودشم داشت میرفت...
آخر سر چیکار کرد؟!
خاکها را جمع کرد صورتشو گذاشت رو خاکها فرمود: الهی رضاً برضاک خدایا راضی راضیام..
گریه کرد؟!
نه!!
جیغوداد کرد؟!
نه!!
حالا بفرمایید ببینم پیغمبر اکرم وقتی از دنیا میره موردرضایت خدا هست یا نیست؟!
موردرضایت خداست!!
زهرای مرضیه به رضای خدا راضیه
یا راضی نیست؟!
راضیه!!
پس چرا بشینه گریه کنه...
حالا گریهی عاطفی میکنه اما...
یَا أَیَتُهَا النَّفسُ المُطمِئِنَّهُ إرجِعی إلَی رَبِّک رَاضِیَةً مَرضِیَّةً
حضرت زهرا سلامالله رفت سر مزار پیغمبر نشست یه فریاد کشید یا رسولالله تو از دنیا رفتی این امت تو در حق ما چه کردن...
شروع کرد افشاگری
و زنهای مدینه اومدن...
(چون میدونین در زمان رسولالله زنها شاگرد زهرای مرضیه بودن مسئله ازش میپرسیدن، تفسیر قران ازش یاد میگرفتن
مثلاً فضه که خادمهی حضرت بود کنیز نبود که، دختر یکی از ثروتمندان مدینه بود این میخواست تفسیر قرآن یاد بگیره اومد به حضرت زهرا گفت خانوم من میخوام بهم ویژه تعلیم قرآن یاد بدین در ازاش من میام در کارهای خونهتون بهتون کمک میکنم؛ حضرت قبول کردن، این میومد تو یه سری از کارها کمک میکرد حضرت هم فرصت پیدا میکرد بهش قرآن یاد بده)
وقتی که زهرای مرضیه شروع کرد به گریه کردن؛ زنها بهعنوان همدردی اومدن...
حضرت توی این گریهها افشاگری میکرد یا رسولالله اینها اومدن قدرت رو گرفتن...
این آقا همونی بود که تو جنگ احد فرار کرد...
این همونی بود که شما برائت رو بهش دادی خدا گفت ازش بگیر...
خب زنها گوش میکردن میومدن خونه یکی به برادرش میگفت
یکی به شوهرش میگفت
چرا همچین کردین؟!
آقا مگه رسولالله نگفته بود علی!!
چرا علی علیهالسلام رو گذاشتین کنار؟!
چرا اینا رو آوردین سرکار؟!
خب اینا نیس که اون اول کار تو غوغاسالاری گیر کرده بودن؛ آرام آرام موج بیداری از زهرا مرضیه به زنها از زنها به خانهها برگشت شروع شد...
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه عملکرد زهرا سلامالله منجر شده بود بهاینکه خانه علی علیهالسلام شده بود کانون مخالفین...
#فاطمیه
#نفوذ
#دشمن_شناسی
اینا میخوان زهرا سلام الله رو بکشن، فهمیدن زهرای مرضیه مقاومت میکنه
آتیش آوردن...
اینا میخوان زهرایمرضیه رو بکشن چرا؟!
اگه نمیخواستن آتیش که نمیزدن در رو...
صبر میکردن در کاملاً میسوخت میریختن بعد میومدن ...
اما همین که در آتیش گرفت
در قتاله شد...
یعنی چی؟!
خب میدونین این درای قدیمی که چوبیه یه میخی بیرون هست میگیرن باز میکنن
درب وقتی کاملاً سوخت
دیگه باز شدن نمیخواد ریخته ...
اما وقتی در فقط این کلون ازبین رفته در داره میسوزه هُل بدی باز میشه...
حالا این در که باز شده اونی که پشت در باشه یا بین اینور میمونه یا اونور...😔💔
این وقتی در قتاله شد
گفت حمله کنید...
بعضیا توجیه نبودن که این میخواد چیکار کنه گفتن: زهرا پشت در وایستاده...
گفت: میدونم زهرا پشت در وایستاده...
خب بره کنار...
زدن در باز شد...
زهرای مرضیه خب نمیره کنار،
در روی بدن زهرای مرضیه باز شد...😔
چه اتفاقی افتاد؟!
عملاً خب حضرت بچهاش سقط شد...
دوم اینکه میخ رفت تو سینهی زهرا سلامالله
سه چون جمعیت خیلی زیاد بود و فشارآوردن کمر آسیب دید...😔
زهرای مرضیه اینجا دیگه باید بیفته...
فریاد بزنه کمک...
فریاد نزد...!!
نگفت کمک ...!!
چرا؟!
پای علی به این درگیری نباید کشیده بشه ...
اصلاً میخواد علی علیهالسلام رو نجات بده دیگه ...
ما روایت داریم پیغمبر فرمود: هرکسی بشنوه یکی داره داد میزنه مسلمونا کمک و این نره به این کمک کنه مسلمان نیست ...
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #امام_زمان زهرای مرضیه دید الان بار سوم رو بگه شمشیر اومده پایین و علی علیهالسلام... چی گف
#نفوذ
#دشمن_شناسی
-راست میگیا
این به اون بگو اون به این بگو...
یهو جو تو مسجد پیچید عه...
به ابوبکر رسید چیکار باید بکنه؟!
ما باید بریم از زهرای مرضیه رضایت بگیریم قضیه حل بشه
اومدن سراغ علی، علی علیهالسلام که قرار بود فراموش بشه تا بُکشنش شد طرف مذاکره...
+علی
-بله؟!
+ما میخوایم بیایم عیادت زهرا ازش معذرتخواهی کنیم
-من باید به زهرا بگم اجازه بده
حضرت فرمودن نمیخواد بیان یه چند روز معطلشون کرد، تو مدینه یهو شایعه شد علی نمیذاره...
حضرت فرمود بیاین...
ابوبکر و عُمَر میخوان بیان دیدن دختر پیغمبر خب زنه، با یه گروهی از زنهای مدینه اومدن
نشستن ...
دختر رسول خدا حالت چطور؟!
حضرت یه آهی کشید...
گفت حالم چطوره؟!
از دنیای شما بیزارم دارم میرم ...
گفت و گفت...
یهو گفت: ابوبکر شنیدی پدرم گفت فاطمه خدا به رضای تو راضی میشه و به غضب تو غضب میکنه؟!
گفت: آره شنیدم
گفت: عُمر تو هم شنیدی؟!
آره شنیدم
فرمود: ابوبکر شنیدی پیغمبر گفت :
فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی
گفت: آره شنیدم
فرمودن عُمر تو چی؟!
گفت: آره شنیدم...
میبینید از این دوتا اقرار گرفت...
فرمود: خدایا شاهد باش من از این دوتا راضی نیستم...
این پارچه رو کشید رو صورتش دیگه حرف نزد
هرچی گفتن یا بنت رسولالله
یا غرة عین رسولالله ....
نخیر...
علیابنابیطالب فرمود پاشید برید فاطمه رو به بیهوشیه
پاشدن اومدن ...
اون زنها هم اومدن بیرون،
زنها موردسؤال قرار گرفتن
چه خبر؟!
فاطمه از دست اینا راضی نیست...!!
اوضاع بدتر شد چه کنیم این جو رو بشکونیم...؟!
حالا دیگه زهرای مرضیه رو به اخرتِ...
اون جلسه که اومدن فهمیدن، می.دونید زهرای مرضيه سلامالله کلاً جسمش ضعیف بود، خب کمرش که شکست ...
سینه هم که سوراخ شده بود...
دست هم شکسته بود...
مداوا هم نمیشد...
این شروع کرد ضعیف شد، این ضعیف شدن یک مطلبی داره که علیابنابیطالب مثلاً موقع غسل کمک کار نداشت موقعی که زهرا رو میخواست تو قبر بذاره کمککار نداشت..
علی علیهالسلام کمک کار نمیخواست...😔
#فاطمیه
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #امام_زمان چرا؟! چون وقتی علیابنابیطالب اومد بشوره دستشو که بلند کرد دید عه...😔 این خی
#فاطمیه
#نفوذ
#دشمن_شناسی
خب آقا پیکر مطهر رو شست، کفن کرد نگاه کرد دید که بچهها دارن از دنیا میرن😔
چرا؟! نمیتونن گریه کنن...
دهن رو گرفتن به پیکر نگاه میکنن الانه که زینب....
حضرت فرمود حالا بیاین خداحافظی کنین ولی ساکت!!
اومدن خودشون رو انداختن رو مادر آروم آروما
آقا امام حسن مجتبی این صورتشو چسبونده بود به کف پای مادر آرامآرام میگفت مادر من حسن توأم 😔💔
خب این وضعیت وداع چیز عجیب غریبیه
امیرالمؤمنین میگه یهو دیدم بندهای کفن باز شد فاطمه سلامالله دستها رو درآورد بچهها رو بغل کرد...😔
نجات داد دیگه...!!
علی علیهالسلام ایستاده داره نگاه میکنه
یهو جبرئیل آمد
علی بچهها رو بلند کن...
چیه؟!
ملائک نمیتونن ببینن
اونجا غوغائیه...
من سؤالم اینه این علی علیهالسلام چطوری تحمل میکرد؟!😔
البته براتون بگما علی علیهالسلام اون شب پیر شد...🥀
خب برداشت بچهها رو، حالا میخواد نماز بخونه نماز میت دیگه پیشنماز علیِ حسن حسین زینب امکلثوم سلمان ایستاد جلوی اینا
الله اکبر ...
اَللهُمَّ اِنا لا نَعلَمُ مِنهُ اِلا خیرًا...
ای خدا...💔💔
من به شما بگم حدس من اینه که علیابنابیطالب ممکن بود سر مزار از دنیا بره...
علی مایهی تسکین بچهها بود
حالا علی رو کی تسکین بده؟!
علی علیهالسلام تنهای تنها بود... 😔
پیکر رو گذاشت لب قبر خودش رفت تو قبر، پیکر رو بلند کرد بذاره یهو رسولالله آمد...
علی علیهالسلام بده به من زهرای مرضیه رو...
حضرت نشست تو قبر السلام علیک یا رسولالله
رسولالله نمیدونی بعد از تو چه کردن...😔
هی گفت گفت گفت...
فرمود یا رسولالله من این ودیعهای که بهم دادی برگردوندم، امانتیت رو برگردوندم
اما آقا فرصت نیست برات بگم چی شد
خودت بپرس چی شد...
قبر رو پوشوند... بچهها پاشین بریم
چرا؟!
الان مردم بیدار میشن میفهمن...!!
رفت تو خونه....
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#فاطمیه #امام_زمان حالا فهمیدی زهرا سلامالله برا اسلام چه کرد؟! همهی اسلام رو دوش زهرا بود اما
#فاطمیه
#نفوذ
#دشمن_شناسی
سلمان، اباذر، مقداد، عمار، کار رو شروع کردن
جذب افراد بهچی؟! به اسلام علوی، به اسلام اصل، اینا میدونستن علی امامه؟! بله
با دستور تقیه مأموریت جذب افراد رو پنهانی شروع کردن.
اینا رو فرستاد تو حکومت ابوبکر و عمر گفت برید اینا میخوان فرمون رو کج کنن؛ ماشین اسلام رو بندازن تو دره تا دیدید داره کج میشه صافش کنید
رفتن...
همه فکرکردن اینا جذب شدن؛ شروع کردن یار درست کردن...
بیستوپنج سال گذشت...
علی علیهالسلام تو مدینه به قدرت رسید!!
عه علی علیهالسلام تو مدینه چرا به قدرت رسید؟!
اینا اون سازمانه رو نمیشناختن که علی علیهالسلام داره تربیت می کنه
این سازمانه ویژگیش چی بود؟!
مردم اونا رو قبول داشتن و اونا علی علیهالسلام رو قبول داشتن ولی مردم اونا رو اموی میدیدن...
این عمار و یاسر که شما میشناسین...
این عمار و یاسر در جهان اهلسنت شیعه نیستن که، در نظر اهلسنت فرق بیت عمار و عُمر یه (الف) میگن عمار عمرِ و عمر عمار...
عمار هفتسال از طرف عمر در کوفه مسئول امور مالی بود...
خب قبولش داشتن، منتهی برای کی کار میکرد؟! برای علیابنابیطالب✌️
اما اونا یه جدارهای در شام درست کرده بودن به نام معاویه...
معاویه کجاها دستش بود؟!
سوریه، اردن، لبنان
حساب کن اینا جدارهی دور بیتالمقدسه، بیتالمقدس وسط ایناست معاویه خط اصلی #یهود بود...
علیابنابیطالب وقتی تو مدینه به قدرت رسید یهو یهود از خواب پرید عه این چرا به قدرت رسید؟!
نگاه کردن وقتی علی علیهالسلام بهقدرت رسید سازمانی که در تقیه بود از تقیه دراومد
یکی رو فرماندار اونجا کرد...
یکی مسئول فلانجا...
عه علی علیهالسلام سازمان داشته؟! آره
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#امام_زمان #فاطمیه آقا هرچی معاویه تلاش کرد راهی پیدا کنه سازمانو پیدا کنه نکرد؛ امام حسن علیهال
#امام_زمان
#نفوذ
#دشمن_شناسی
دشمن دید نمیتونه سازمان رو پیدا کنه گفت آقا تا آخرینشون سه نفر بیشتر نمونده...
هادی علیهالسلام، حسن عسکری علیهالسلام، و بقیةالله (اروحنافداه)
ایشون میخواد بیاد کارا رو درست کنه...
خب اینا رو شناسایی کردن ...
امام هادی علیهالسلام رو گرفت آورد سامرا و زندانی کرد توی خانههای نظامی، گفت بچهاش بهدنیا اومد ایشونو شهید کنید...😔
امام حسن عسکری شناسایی شد امام هادی رو شهید کردن دیگه نذاشتن امام حسن عسکری از اینجا بیرون بره چرا؟!
بچه رو شناسایی کنن...
تنها امام ما که مکه نرفته حج نرفته کدوم امامه؟!
امام حسن عسکری علیهالسلام!!
چرا؟!
چون نمیذاشتن از این اردوگاه بیرون بره
امام رو تا بیستوهشت سالگی تحمل کردن... گفتن عجب احمقهایی هستیم ما...خب اینو شهید میکنیم؛ بچهاش بهدنیا نمیاد دیگه...
امام رو شهید کردن؛ پس امام بچه نداره، غافلازاینکه بچه پنج سالشه...
چرا؟! چون خدای متعال بچه رو در غیبت بهدنیا آورده...
پس چرا دشمن نفهمید؟! اونا میگن حسن عسکری علیهالسلام بچه نداره!!
لذا حکومتیها اموال امام حسن عسکری رو چیکار کردن؟!
پخش کردن...
شما در باب امام زمان چی میگی؟!
ای کسیکه درحالیکه تو زنده بودی اموال پدرتو بین دیگران تقسیم کردن!!😔
چرا؟! چون اینا آقا رو ندیده بودن که، آقا غایب شد...
غایب شد آقا...
شیعهها اومدن سراغ امام بعدی...
نماینده امام کی بود؟! عثمانابنسعید عموی
+عثمان امام بعدی کیه؟!
_نمیتونید ببینینش!!
+چرا؟!
_آخه دشمن شهیدش میکنه
+چیکار کنیم؟!
_برید آماده بشین هر موقع آماده شدین میاد...😔
عجب!!!
شروع کردن به آماده شدن...
چی اتفاق افتاد؟!
امام شیعه پنهان شد
سازمانشم پنهان موند
دیگه دشمن گیج شد
در طرف مقابل این سازمان یهودی که ضربه میزد این کجا بود؟! هرچی میگشتی پیداش نمیکردی
چرا؟! چون اونا هم پنهان شدن
اینور علوی بود، اون پنهان اون ضربه میزد...
آقا حالا هم سازمان رفته پنهان شده، هم امامشو پیدا نمیکنه
این سازمان شروع کرد؛ هرکی اشتباه کنه و بیموقع علنی بشه ضربه رو خورده...
طرف مقابل، اشتباه کرد. سال ۱۹۴۸ یهود اشتباه کرد و علنی شد و کشور اسرائیل رو به وجود آورد...
ای دل غافل اون دشمنه اینهاش😎
کدوم دشمن؟!
قرآن گفت چی؟!
لَتَجِدَنَّ اَشَدَّ الناسِ عَدَوَةً لِلَذِينَ امَنوا اليَهُودَ... مائده/۸۲
یهود شدیدترین دشمنه ...
هی میگشتن میگفتن آقا پیدا نمیکنیم کجاست؟! حضرت رو پیداش نمیکردن!!
یهو گفت ایناها یعنی شد ۱۹۴۸ پانزده سال این سازمان یهود علنی شده، فرصت دادن که پاتو تو زمین سفت کنه، که نتونه بره پنهان بشه...
#امام_زمان
#فاطمیه
#دشمن_شناسی
پانزده سال که گذشت در ایران یهو امام رفت منبر... امام کی بود؟!
کسی بود که امام زمان گفته بود...
به امام زمان گفتن بعد شما چه کنیم؟!
فرمودن: به روایت و احادیث مراجعه کنید، اینا حجت من هستن هرچی گفتن گوش کنید...
رسید به سال ۱۳۴۲ یهو امامو دیدن در قم رفت منبر، دیگه تقیه نکن، علنی بشه یهو سازمان شیعه رو از تقیه درآورد...
آقا از تقیه درآورد، بگیر ببندشون شروع شد
پانزده سال این سازمان مبارزه کرد، شد سال ۱۳۵۷
به امام گفتن: آقا گفتین از تقیه دربیاین در اومدیم...
امام رو آوردن ایران اینجا
شد جمهوری اسلامی...
برای اولینبار بعد از رسولالله حکومت شیعی تشکیل شد🤚
حکومت علیابنابیطالب شیعی نبود چرا؟!
علی علیهالسلام امام شیعه بود
ولی مردمش شیعه نبودن...
اونا علی علیهالسلام رو بهعنوان چهارمین بعد اون سه تا میشناختن (خلیفه چهارم)
اینجا حکومت شیعی شد یعنی چی؟!
گفتن: آقا تو نمایندهی امام زمانی
بگی جمهوری اسلامی
میگیم جمهوری اسلامی
بگی جمهوری دموکراتیک
میگیم دموکراتیک
بگی حکومت ...
تو هرچی بگی،
این حکومت شیعی هست✌️
حکومت شیعی درست شد
خواب از کلهی یهود پرید ...
ای دل غافل چی بهوجود اومد؟!
ما علنی هم شدیم کاری نمیشه کرد...
اومدن همون شگردی که معاویه علیه علیابنابیطالب بهکار برد؛ همونرو علیه ما بهکار بردن
ترور...
زدن مطهری، باهنر، رجائی...
گفتن بزن عَلَم رو بنداز خیمه میریزه، بعد جنگرو تحمیل کردن رده دومها رو زدن
دستواره، متوسلیان، همت ...اینا تربیت شدهها بودن دیگه اینا رو زدن
آقا یهجا گفت حالا برو تهاجم فرهنگی رو شروع کن ...
برو همه رو از دستشون میگیریم ...
منتهی غافل بود تو اشتباه کردی
چرا؟!
تو این دفعه خیمه رو عوضی دیدی، زمان علی علیهالسلام؛ علی علیهالسلام رو مردم بهدلیل واسطهها قبول داشتن یعنی؛ چون عمار میگفت علی اونا میگفتن علی علیهالسلام
اما الان برعکس شده واسطهها رو بهدلیل امام قبول دارن، یعنی هرکی با امام بود میگفتن اره...
هرکی با امام نبود میگفتن فاتحه، برو پی کارت...
#امام_زمان
#دشمن_شناسی
یعنی مستقیم با خود امام بودن...
ردهها رو زد دید نه اینا پای کارن...
ایشون، اینطرف قضیهاس
حالا برو اونور قضیه
در طول تاریخ آقا بقیةالله اعظم در کنار گوش اسرائیل شیعه درست کرده...
کنار گوش اسرائیل کجا؟!
جنوب لبنان
شیعهای در جنوب درست کرده بود صداشون درنمیومد ...
تقیه...
محرومین همش کتک میخوردن و کشته میدادن
آقا انقلاب که پیروز شد یهو امام اومد اونجا رو مسلحش کرد
چی درست شد؟! حزبالله ✌️
حزبالله درست شد
گفت آقا بیفتین به جون اسرائیلیها چنگش بزنین...
شروع کرد بهصورت اسرائیل چنگ زدن، بدبختش کرد بیچارهاش کردن ...
چیکار کنیم ...؟!
هرچی زد این حزبالله گندهتر شد😊
تا رسید به کجا ؟!
یکییکی مهرهها رو بههم بریزه صداماش رو فرستاد هوا...
افغانستانش رو فرستاد هوا...
دید نخیر هرچی میره جلوتر،
مونده یه مهره که بره ...
آقا بقیةالله اعظم کجا میاد؟!
کنار کعبه دیگه
اگه قرار بود آقا امام زمان عجلالله تو عراق بیاد کارمون راحت بود، همین امشب مهیا میکردیم، مسجد کوفه دست ماست خودشون میگن...
میگن عراق ما هستیم ولی دست ایناست
اینا نخستوزیر تعیین میکنن
امام زمان اگه قرار بود تو افغانستان بیاد، افغانستان...
امام زمان تو جایی میاد که تو کل منطقه قفلترین بود... عربستان
مگه میشد بهش دست بزنی ...
آنقدر صبوری رفت جلو تا امروز...
آقا اوضاع عربستان داره بههم میریزه
🛡🇮🇷اخبارسپاهسایبری🇮🇷🛡
#امام_زمان #فاطمیه تو آل سعود دعوا راه افتاده اونوقت ارتش عربستان پر شیعهاس و در ارتش عربستان گ
.
🪴🦋🪴🦋🦋🪴🦋🪴
🦋سلام به همهی همراهای گرامی
این مطالب، یه سلسله مبحث
#نفوذ و #دشمن_شناسی
از سری پژوهشهای #استاد_طائب بود که نشر داده شد..
🦋 لطفاً مطالب رو بادقت بخونید
همه ما باید بدونیم
قضیه چی بوده از اول!
یه بچه شیعه برای روضهها
فقط گریه نمیکنه
حتماً تفکر و تأمل هم داره
که دوباره قصه تکرار نشه🤚
اینم اجازه نشر مطالب از طرف کانالی که این مطالب رو از اونجا ارسال کردیم؛ البته با یه کوچولو تغییر
🙂👇👇
یه خبر خوب هم برای مدیران بزرگوار کانالها و گروهها یه یاعلی بگید و این مطالب رو نشر بدین کاملاً راضی هستیم و حلالِ حلاله 😉
🪴🦋🪴🦋🦋🪴🦋🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ بحران خاموش!
♦️ دستگیری اعضای فرقه بهائیت
در پوشش مربیان مهدکودک🚫
رصد و دیدهبانی و مراقبت جامعه،
وظیفه زنان و مردان متعهد و حزباللهی
#دشمن_شناسی
#مراقبت_نسل_آینده
#جامعه_حیامحور
#ترویج_ایمان
┄┅═✾═┅┄┈