📷تصویری از پسران شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹محمد حسین سلیمانی
🔹محمد رضا سلیمانی
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
📸زائر کوچک حاج قاسم سلیمانی که تبعه کشور ترکیه هست
🔹پرچم کشورش را روی مزار میگذارد و میگوید: حاج قاسم را دوست دارم. او قهرمان زندگی من است. سردار را از مبارزه با داعش میشناسد و آرزو میکند انتقام خون سردار دلها بزودی گرفته شود.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
✍بعد از مدتی پیام داد سردار فرمودند سلام من را به این برادر برسانید و یک انگشتر، تسبیح و کتاب ادعیه برایم فرستاد.اما امروز پس از سه سال، در بهت آن نیم روز رویایی، رفتنت را باور نمی کنم؛ و مگر نه اینکه شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند؟ و مگر نه تو هم همچون علمدار کربلا بال گشودی برای دیدار معبود؟ پس همیشه در قلب و یاد ما زنده ای و از این پس، برای فرزندانمان از اسطوره ای مظلوم، دوست داشتنی و شهیدی می گوییم که دنیا در از دست دادنش خون گریست و تشییع بی سابقه ی او درسهای زیادی به جهانیان داد.دوستت داریم و راهت را ادامه می دهیم تا ان شاءالله دست در دستان مهدی فاطمه(عج) ببینیمت.
📚خاطره ای از معاون روابط عمومی سپاه فجر فارس
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼معاون روابط عمومی سپاه فجر فارس با سوز از خاطره نیم روز همراهی با حاجقاسمسلیمانی در شیراز گفت.
✍از آنجا که در فضای مجازی، عکس هایش را با "حاج قاسم" زیاد دیده بودم، با شنیدن خبر شهادت سردار دلها، برآن شدم تا با ایشان گفتگویی داشته باشم. اما گفتگو هم سخت بود. چرا که آنچه در دل می گذرد، زبان قاصر از بیانش است. اما برای تسکین دل خودم هم که بود، باید با یکی که سردار را دیده بود، صحبت می کردم؛ و سرگرد یارمحمدی، کسی بود که روی خبرنگاران را زمین نمی گذاشت. پس تماس گرفتم و از وی خواستم از آن نیم روز بگوید و من صحبتهایش را در قالب دلنوشته می آورم.
یارمحمدی با ابراز تأسف و ناراحتی از شهادت سردار سپهبد، حاج قاسم سلیمانی، اشک و تأسف را برای خود می داند، چراکه "حاج قاسم" به آرزوی خود و بالاترین سعادت دنیا و آخرت نائل آمده است.وی چنین ادامه می دهد و من غبته می خورم به حال چون او که سردار را از نزدیک دیده است:
این چندروز، در بهت و حیرتم. هنوز هم باور نمی کنم رفتنت را؛ باور نمی کنم که دیگر بین ما نیستی، چرا که شهید، زنده همیشه تاریخ است و تو چه زیبا در رقص خون، ردای زیبای شهادت را پوشیدی؛ و چه زیبا این جمله را که این روزها در فضای مجازی پخش می شود و اعتقاد ملت ایران، و شیعیان است، به رخ جهان کشدی: " دشمن نمی داند که شهید سلیمانی، به مراتب قوی تر از سردار سلیمانی است."
سردار من! در این چند روز بارها قلم به دست گرفتم تا از کمتر از یک روزی که در حضورت بودم بنویسم. اما هر بار قلم نمی نوشت و عرق سردی بر پیشانیم می نشست. باز خواستم بنویسم، دیدم که خود حقیرم. اما می نویسم؛ اگرچه شاید با این نوشتن، عظمت خون به ناحق ریخته شده ات را بیان نمی کنم، که عظمت روح و معنویات تو را فقط شهیدان و امام شهیدان می دانند و هنوز مانده تا ما تو را بشناسیم.
آن لحظاتی که 13 بهمن 96 در فرودگاه منتظرت بودم، با خودم چه فکرها می کردم. سرداری را مجسم می کردم مثل دیگر بزرگان جنگی دنیا. همیشه در عکسها، چشمان نافذت که لرزه بر دل دشمنان می انداخت را دیده، و مانده بودم چطور به چشمانت نگاه کنم؟ مانده بودم رفتار و برخوردم با سرداری چنین با ابهت چگونه باید باشد؟ در همین افکار بودم که هواپیما نشست.
برخلاف برنامه ریزی ذهنی که داشتم و در اثر حضورمسئولین استانی واستقبال کنندگان، نزدیک شدن به سردار برایم غیر ممکن می نمود؛ اما چاره ای نبود ونیت کردم به نیابت از همه همکاران و آن هایی که سفارش کرده بودند هر طور شده خودم را به سردار برسانم و سلام آن ها را به او برسانم، تصمیم به حرکت گرفتم؛ اما ابهت شخصیت سردار و مقام والای اجتماعی و نظامی او کمی تردید در دلم ایجاد کرد چون نمی دانستم چه باید بگویم و اصلا نمی دانستم رفتار سردار با من چگونه خواهد بود؟
لحظه ای از تردیدم نگذشته بود که انگار مسیر حرکت سردار به من برگشت و اولین دیدار من با سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از نزدیک اتفاق افتاد. رشته کلام از زبانم پرید و تمام ابراز محبت ها و ارادت ها با یک بوسۀ من بر پیشانی سردار نمود پیدا کرد. فرمانده ای که دشمنان انقلاب اسلامی از شنیدن نامش دچار ترس می شدند مرا بعنوان یک برادر پاسدار در آغوش گرفت و مورد تفقد قرار داد. و من همچنان در بهت و حیرت. ابهت این مرد با دیگر مردان بزرگ فرق داشت. ابهت او دوست داشتنی بود.آرامش داشت نه اضطراب، و این بود که همه را مثل آهن ربا، به خود جذب می کرد. آرامش و وقار و متانتش آرامشی به اطراف می بخشید که وصف ناشدنی بود.
از فرودگاه با سردار بودم و لحظات با هم بودنمان به سرعت سپری شد. سرعت سپری شدن لحظات حضور سردار سلیمانی در شیراز فراتر از تصور و مانند یک خواب شیرین چند دقیقه ای بود. از همان لحظه ورود سردار به فرودگاه، جمع زیادی از مردم اطراف او را فراگرفته بودند و او با لبخند به همه پاسخ می داد، شور و شوق جمعیت برای دیدار با او به حدی بود که همواره بین جمعیت مردم قرار داشت و جمعی از همکاران در مورد حفاظت از ایشان نگران می شدند اما او همچون نگینی بر انگشتر در سیل جمعیت مردم حرکت می کرد.
در بدو ورود، به گلزار شهدا رفتیم و بر مزار شهید سربرنیزه، سردار اسکندری که حاضر شد جمعی از دوستداران شهدا به استقبالش آمدند و همراه او با شهیدان والامقام تجدید بیعت کردند او افتاده تر از همیشه به شهیدان ادای احترام کرد و لحظاتی پای صحبت مادران و خانواده های شهدا نشست، همان جا به همراهان تاکید می کرد درخواست ها را بنویسند تا پیگیری کند.
پس از آن، همراه با سردار سلیمانی راهی حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (ع) شدیم و سیل خروشان جمعیت در آنجا نیز منتظر سردار بودند، جمعیت با هر ظاهر و سلیقه نسبت به سردار سلیمانی ابراز محبت و ارادت قلبی داشتند و سردار نیز با محبت با ایشان برخورد می کرد؛ این همه جاذبه از سرداری نظامی تعجب برانگیزاست.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
@sephbod_soleymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹امروز روز تولد شهید ابومهدی المهندس هست. ولادتت مبارک سردار دلها.
🔹او عراقی بود اما در دفاع مقدس حق و باطل را شناخت و در مقابل رژیم بعث برای ایران جنگید. در سیل خوزستان شبانه روز برای رفع مشکلات مردم تلاش کرد و تجهیزات و نفرات حشدالشعبی را در اختیار مردم ایران گذاشت. او فرقی بین ایران و عراق نمیدید و یک امت میدانست و به ایران و عراق خدمت های بزرگی کرده است. ما همه مدیون تو هستیم.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼خاطره حجتالاسلام علی شیرازی از حاج قاسم سلیمانی
✍وقتی که شنید حرم حضرت زینب(س) در معرض خطر تکفیریهاست و زمانی که متوجه شد تروریستها وارد عراق شدهاند همه وجودش را گذاشت تا تروریستها را عقب براند و در هم بشکند. سردار سلیمانی از سال 1359 که وارد جنگ شد تا لحظه شهادت حتی یک روز هم سلاح را بر زمین نگذاشت و همیشه در میدان جنگ بود. امام خامنهای فرمودند: او شاگرد مکتب امام(ره) است. در واقع مکتب سلیمانی نیز شاخهای از مکتب امام راحل است. آقا در زمان حیات حاج قاسم در سال 1384 در کرمان در خانه یکی از شهدای کرمان زمانی که یکی از خانواده شهدا از آقا خواست تا آقا شفیع محشرشان باشد، فرمودند: «بروید از سردار سلیمانی قول شفاعت بگیرید.»
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
💬توئیت زینب سلیمانی فرزند شهید سلیمانی برای تولد شهید ابومهدی المهندس
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
📸شکوه سادگی ات از قدیم معروف است...
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
#خاطره
✍میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند .
حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری!
برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرماندهشان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن.
📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔻ماجرای حضور غافلگیر کننده سردار سلیمانی در یک جلسه مهم شبانه
✍سرهنگ زهرایی رییس بسیج سازندگی کشور : در ماجرای سیل در حمیدیه و سوسنگرد به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است. همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد.
سال گذشته سیل در حمیدیه و سوسنگرد جولان میداد. بارشها هنوز بیامان بود. وسط روز بود که به سوسنگرد رسیدیم. فرمانداری کامیونها را در خیابانها قرار داده بود. از طرفی خودروهایی به محله ها اعزام کرده بود. با بلندگو از مردم محلهها خواسته میشد که هر چه زودتر شهر را تخلیه کنند. هشدار میدادند که سیل بیرحم است و هر که بماند جانش پای خودش. حدود ساعت ۱۱ شب بود که جلسه گذاشتیم. به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است.
همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. کیفیت و احوالات و تصمیمگیریهای ایشان طوری بود که خیلی از میدان جنگ دیدهها او را نفس مقاومت میدانستند. یعنی همه رفتارهای او در مسیر مقاومت شکل گرفته بود. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ در ۸ سالی که اینجا بمباران و محاصره و اشغال شد همین مردم ماندند و مقاومت کردند و این شهر ها را پس گرفتند. حالا به خاطر یک سیل ناقابل بروند؟سکوت شد. شاید باورش سخت باشد اما ایشان ۱۰ دقیقه حرف زد و در این دقیقهها ناگهان همه چیز متحول شد.
از فردای آن روز دیگر از هیچ بلندگویی صدای هشدار برای تخلیه شهر بلند نشد. حاج قاسم مردم و جوان ها را به سال های دفاع مقدس برد.گفت یادتان هست این شهرتان را محاصره و اشغال کردند و همین خود شما بودید که سنگر ساختید و رزمنده شدید و آن را پس گرفتید. حالا هم سیل آمده. بمانید و سنگر بسازید و خانه و شهر را نجات بدهید. به یک روز نکشید که پیر و جوان این شهرها شروع به پر کردن خاک در گونی ها کردند.
دور تا دور مرز شهر سیل بند کشیده شد و این غائله با همین چند دقیقه از ظهور و بروز روح مقاومت آن شهید بزرگوار و فرمانده بیبدیل جمع شد. تفکر بسیجی پیوندهای محکمی با این روح مقاومت دارد و در هر بحرانی که به کار گرفته شود شک نکنید که پیروز آن میدان خواهیم بود.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حاج قاسم دوست داشت با چه نامی در تاریخ بماند؟
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼سبک زندگی پرستاری که در ایام بارداری کرونا گرفت و شهید شد
✍پدر مریم رحیمی: دخترم میگفت اگر از این لباس سفید به رو سپیدی رسیدیم هنر کردیم. برای داغ بیماران کروناییاش در خانه اشک میریخت و میگفت شرمنده خانواده آنها شدیم. بالای سر بیماران قرآن میخواند.
هر وقت صحبت مرخصی میشد میگفت این روزها مردم به ما نیاز دارند. وقتی حاج قاسم شهید شد، مریم گفت باید برای تشییع جنازه کرمان برویم. در مسیر مدام زیارت عاشورا می خواند و طلب شهادت میکرد.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299