eitaa logo
کانال انامجنون الرقیه علیه السلام
93 دنبال‌کننده
248 عکس
50 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🕸 در اوج حمله ی تیر شاهی نماز میکرد با پیکری فروزان با حق نیاز میکرد  با خون پیکر او صحرا چو لاله میگشت  جای نمازخونین بوی حجاز میکرد 💢 نماز اول وقت یعنی 🚩 لبیک یا حسین
عاشقی گفت انچه میخواهددل تنگت بگو😔بادلی غمبارگفتم کربلا گفتم حسین😭😭😭 مجمع عاشقان سیدالشهداء میزبان شمادرایتا مقدمتان گلباران🌻 http://eitaa.com/joinchat/3231383553Ga9e11e513f
تا که لطفت شامل خودکار و دفتر میشود حال شعرم با غزل های تو بهتر میشود باز در کارم گره افتاد و مادر گفت که حلّ مشکل روضه ی موسی بن جعفر میشود مشهد و شیراز و قم جزء وطن های من است عمر من با مِهر فرزندان تو سر میشود "بضعةٌ منی رضا" فرموده ختم المرسلین پس یقیناً منکر شأن تو ابتر میشود تا که تکرار حسین و زینب کبری شود با رضای تو فقط معصومه خواهر میشود با دو خورشید طلایی بر فراز آن حرم خاک شهر کاظمینت برتر از زر میشود معجزات چشم هایت کار خود را کرده است چون زن بدکاره یک انسان دیگر میشود چند زندانبان به لطف تو مسلمان گشته اند گوشه ی زندان برایت نیز منبر میشود ساقه ی خشکیده ی اسلام عباسی شکست تا که زخم ساق پاهای تو بدتر میشود بسکه نام مادرت را برده بر لب، عاقبت قاتلت زخم زبان های مکرر میشود با وجود پای زخمی و غل و زنجیرِ تن ایستادن سختی اش چندین برابر میشود امرِ تشییع تو را در عرش برپا کرده اند گرچه در ظاهر به روی تخته ی در میشود شاعر: محمدرضا_نادعلیان
🍃°·.🌷.·°🍃°·.🌷.·°🍃°·.🌷.·°🍃 به جمال ولی، جلی صلوات به نکو یاورِ نبی صلوات به گل بی مثالِ کعبه عشق که بود مرتضی علی صلوات 🍃°·.🌷.·°🍃°·.🌷.·°🍃°·.🌷.·°🍃
✅ بلایی که قرار بود بر سر شیعیان فرود آید، امام کاظم(ع) پذیرفتند که خودشان به‌تنهایی به دوش بکشند. استاد سید محمّدمهدی میرباقری: «حضرت امام کاظم(ع) فرمودند: شیعیان ما يک غفلت‌هايی و گناه‌هايی کردند؛ برای اينکه اين غفلت از آن‌ها برداشته شود خدای متعال من را مخير کردند که: يا شيعيان بايد عذاب بشوند یا من تحمل کنم. و من بار بلا را به دوش کشيدم. (إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي») وجود مقدس موسی‌بن‌جعفر(ع) بلای سنگينی را تحمل کردند؛ حداقل چهارده سال از عمر شريفشان در زندان سپری شد؛ آن هم زندان‌های سختی که زندان‌های نمور و نمناک زيرزمينی و حفره‌های زيرزمينی بوده، به‌طوری‌که شب و روز در آنجا تشخيص داده نمی‌شد. تعبيری که در زيارت جامعة ائمة آمده، اين است: «وَ مُكَبَّلٍ فِي السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِيدِ أَعْضَاؤُه». تعبير نيست که فقط ساق پا، بلکه عضو عضو حضرت نرم شده بود.» 🏴شهادت امام موسی کاظم(ع) را تسلیت میگوئیم
امام کاظم علیه السلام: کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون است و کسی که دومین روزش بدتر از روز اولش باشد ملعون است 📚 بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۲۷
امام_کاظم تا که لطفت شامل خودکار و دفتر میشود حال شعرم با غزل های تو بهتر میشود باز در کارم گره افتاد و مادر گفت که حلّ مشکل روضه ی موسی بن جعفر میشود مشهد و شیراز و قم جزء وطن های من است عمر من با مِهر فرزندان تو سر میشود "بضعةٌ منی رضا" فرموده ختم المرسلین پس یقیناً منکر شأن تو ابتر میشود تا که تکرار حسین و زینب کبری شود با رضای تو فقط معصومه خواهر میشود با دو خورشید طلایی بر فراز آن حرم خاک شهر کاظمینت برتر از زر میشود معجزات چشم هایت کار خود را کرده است چون زن بدکاره یک انسان دیگر میشود چند زندانبان به لطف تو مسلمان گشته اند گوشه ی زندان برایت نیز منبر میشود ساقه ی خشکیده ی اسلام عباسی شکست تا که زخم ساق پاهای تو بدتر میشود بسکه نام مادرت را برده بر لب، عاقبت قاتلت زخم زبان های مکرر میشود با وجود پای زخمی و غل و زنجیرِ تن ایستادن سختی اش چندین برابر میشود امرِ تشییع تو را در عرش برپا کرده اند گرچه در ظاهر به روی تخته ی در میشود شاعر: محمدرضا_نادعلیان
زنده ام تا باشی من مگر مرده ام عمو جان که تو تنها باشی سوی تو می آیم گیرم که اصلا وسط لشکر اعدا باشی قتلگاهم باشد مطمونم که بهشت است تو هرجا باشی آمدم بی شمشیر تا که نگذارم عمو بین سنان ها باشی میشوم عباست تا مگر منتظر یاری سقا باشی عموجان اکبرت را کشتند لشکر کوفه نمی خواست که بابا باشی کور خواندند ولی پسر آخرت آمد که سراپا باشی ره چه از این بهتر که فدای پسر حضرت زهرا باشی تیغ دارد در دست بر نمی دارد عمو از سر تو لشکر دست دست و نکشم گیرم که از این پیکر جدا گردد دست ساربان هم اینجاست فهمیده که تو کردی انگشتر دست سر برایت بدهم حال که عمو نیس در بدنم دیگر دست تا حواست به من است میبرد شمر دراین فاصله بر خنجر دست فاطمه امده و با همان دست شکسته اب اورده است دست من رفت ولی قاتلان وارد گودال شدن اخر دست نقش میبندد عمو عاقبت خون منو و خون تو روی هر دست
مناجات چشم خود را باز کرده ام ابتدا گفتم حسین با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است حسین در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین در مناجات شب جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام تو را گفتم حسین ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بار ها آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا شنیدم هر کجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین کل ارض کربلا من تازه فهمیدم چرا در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین
  ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام  تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام  از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم  گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام  هر هفته التماس تو را دارم از خدا  با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام  سنگینی گناه مرا می کشد به دوش  دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام  عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان  نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام  در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی  آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام  انگار بی مقدمه کرب و بلاییم  وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام  از سفرۀ حسین بلندم نکن که من  محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام محمد بیابانی
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم    یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم    با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم   من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم   مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم   گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم   چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم   ميلاد الياسوند  
شب جمعه است...هوایت نکنم می میرم یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی از فراق تو شکایت نکنم می میرم سجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی است سجده بر تربت پایت نکنم می میرم دوریت درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم می میرم به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم "وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم" جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم! شعرهایم همگی درد فراق است... ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم شاعر : محمد جواد شیرازی