eitaa logo
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
354 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
💎 ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بابلسر 🌱 احیای واجب فراموش شده 💥 مطالبه گری و گره گشایی 💥 دریافت گزارشات و مستندات مردمی 💥 پیگیری تخلفات ادارات و اصناف تا حصول نتیجه قانونی 🆔 @amrbemaruf_bbs 01135332465 ‏‪‏ ☎ 📲 09927304406
مشاهده در ایتا
دانلود
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 10 این جمله رو به نظرم آقایون هیچ وقت نمیتونن درک کنن! چه
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 11 مهمونا که رفتن، کوکب خانم هم بار و بندیلش رو جمع کرد و رفت. بنده خدا اینم تا دیروقت منتظر این مهمونا مونده بود. بابامم که کلا توی 90 درصد این جلسات به اصطلاح خواستگاری نیست! اون شب بدجوری آتشم تند بود و باید تا سرد نشده بودم کار رو یکسره میکردم.. فرصت خوبی بود تا بلکه ولو برا مدت کوتاهی از این اوضاع راحت بشم.. مخصوصا که معلوم بود خودش هم از رفتار امشب شازده کُفریه! وقت رژه رفتن روی مخ مامی بود! راستی! مدیونید وقتی من میگم "مامی" و اینجور چیزا بخندیدا..! یه عادت خونوادگی هست... قصد لوس بازی و این ادا و اصولا رو ندارم. گاهی از ترس اینکه دستم نندازین مامان مامان میگم! خدا ازتون بگذره! روی راحتی جلوی مامانم نشستم... خیلی جدی شروع به صحبت کردم.. - مامان! میتونم یه چند دقیقه وقتتون رو بگیرم؟ مامان اصلا توی عالم دیگه ای بود.. توی چه فکری اینقدر غرق شده بود نمیدونم.. با تعجب و بلندتر از قبل برای بار چندم صداش کردم.. - مامااان....! - جانم بگو... بیشتر از اینکه حرفم رو بزنم کنجکاو شدم مامم به چی فکر میکرد که اینجا نبود! ولی خب حیف الان وقت فضولی نبود... - من واقعا خسته شدم. فکرامم کردم. خواهش میکنم شما هم یه خرده دلتون برام بسوزه و باهام راه بیاین! مامان سراپا گوش من رو نگاه میکرد.. البته اگه یواشکی به کار خودش فکر نمیکرد! به خودم امیدواری میدادم که نه دیگه الان واقعا حواسش پیش منه.. - لطف کنید عزیزمن از این به بعد کسی خواست بیاد، همون اول بپیچوندیش بره اصلا نیاد! چه میدونم... بگید بچه مون هنوز میخواد درس بخونه، کوچکه، دهنش بوی شیر میده یا هر چی... اصلا فعلا قصد ازدواج نداره. فقط نذارید کسی بیاد.. تو رو خدا مامان.. واقعا کلافه میشم وقتی هر روز یکی خونمونه! اینطوری از درس هم میفتما..! تا حالا این همه مامانم پشت سر هم به حرفام گوش نداده بود! خوبه که الان که دارم با شما میحرفم مامانم متوجهم نیست.. و الا باید جواب پس میدادم که کی گفته من به حرفات گوش نمیدم دختره فلان فلان شده ... خلاصه خوب که خودم رو خالی کردم سراپا گوش منتظر تصمیم مامانم بودم. ولی خب انگاری یه ساعته آب توی آسیاب داشتم میکوبیدم! - دور برندار دختر! باز تو جوگیر شدی! بذار سرد بشی بعد بیا حرف میزنیم. - نه مامان! من دیگه بریدم! توی جوونی دارم پیر میشم! تعارف اومد نیومد داره! خواهشا بی رودروایسی بزنین توی برجکشون! هیچ کسیو راه ندین! اصلا بگین ما دختر نداریم! سرتون رو درد نیارم... کلی با مامانم سر این قضیه حرف زدم. البته سخت تر از این حرفا و به عبارتی گرگ بارون دیده ست ولی خب منم یه درس هایی ازش یاد گرفته بودم! خوشبختانه با یه عالمه چک و چونه و خواهش و التماس و اشک تمساح تونستم بهش بقبولونم که این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست... البته نه به طور دائمی! - فعلا یه مدتی هر چی تو بگی. دست نگه میدارم تا خودتو پیدا کنی! باز چهار روز دیگه که هوای عاشقی زد به سرت سلامت میکنم...! ضمنا...؛ دفعه آخرت باشه واسه من شاخ و شونه میکشی هانیه! تکرار بشه هر چه دیدی از چشم خودت دیدی ها! حواست باشه! خیلی ذوق زده شدم که لااقل برای مدتی میتونم توی این دنیا نفس بکشم! وای که چه قدر دنیا رنگی و قشنگه! مثلا تا دیروز سیا و سفید بود! چشمی گفتم و یه بوس آبدار از لپ مامان جاش بود که انجام شد...! ✍ مجتبی مختاری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
💯فضایی که باید ما هم حضور داشته باشیم 📌وعده ما جمعه شب‌ها (شب شنبه) پارکینگ یک، لب ساحل، از ساعت ۲۰ تا ۲۳ ✅خانواده‌های محترم شام خود و زیرانداز به همراه داشته باشند. 📌به ما بپیوندید 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴🌷 امروز پنجشنبه متعلق است به وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام و برابر است با 🗓 ۸ تیر 1402ه.ش 🗓 ۱۰ ذی‌الحجه 1444ه.ق 🗓 29 ژوئن2023میلادی 🌷 ذڪر روز 🌷 نیست خدائی جز الله، فرمانروای حق و آشکار جهت سلامتی و و هدیه به روح صلوات https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا تو این مراسم بسیار زننده شرکت نکنید⛔️ رسم غلطی که باعث..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام کاظم علیه السلام : «لَتَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لَتَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ، أو لَیُسـتَعمَلَنَّ عَلَیکُم شِرارُکُم فیَدعوا خِیارُکُم فلا یُستَجابُ لَهُم . » باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گر نه نابکاران شما، زمام کارهایتان را به دست مى گیرند، آنگاه نیکانتان دعا کنند، ولى دعایشان مستجاب نشود. _________ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 11 مهمونا که رفتن، کوکب خانم هم بار و بندیلش رو جمع کرد و
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 12 آخر شبی طبق معمول توی کتابخونه مشغول مطالعه بودم. یک اتاق سی متری از طبقه دوم رو به کتابخونه اختصاص دادیم. توش همه جور کتابی پیدا میشه... از رمان و روانشناسی گرفته تا کتاب های تخصصی مربوط به درسای دانشگام. کتابخونه با صفائیه... یه فضای دنج و نقلی و جمع و جور. دور تا دور قفسه های چوبی قهوه ای رنگ... با دو سه تا پنجره قدی بزرگ رو به باغچه حیاط.. که مدام وسوست میکنن بازشون کنی و مقاومت در برابرشون خیلی سخته.. امون از زمانیکه این مقاومت شکست بخوره و پنجره باز بشه.. اونوقته که بوی عطر گل ها دیوونت میکنن و عمراً بذارن تا صبح بخوابی! چه لاله چه ارکیده چه نیلوفر چه یاس چه رز... واقعا همشون محشرن. خلاصه بساط مستیِ علم و مطالعه همه رقمه جوره البته اگه رفیقای ناباب بذارن.. سعی میکنم حداقل هفته ای یکی دوتا کتاب بخونم. البته بستگی به حجم کتاب ها هم داره ولی خب میانگین همین حدوداست.. خیر سرم مثلا تندخوانم! البته نه اینکه فکر کنید خیلی چیز خونم و یکسره سرم توی کتابه ها! نه. اما همین که برنامه مطالعه داشته باشی و زمان های پِرتت رو که کنار هم بذاری خودش خیلی میشه. بیشتر از زمانی کتابخون شدم که متوجه شدم یکی یه کتابی نوشته به اسم "پنج دقیقه های قبل از غذا"! این شکلی کتاب بنویسی خیلی خفنه دیگه! اگه فائزه بود حتما یه فحشی بهش میداد! فکرشو بکنین... طرف فقط از وقت های پِرت و هرز قبل غذاش استفاده کرده تونسته یه کتاب بنویسه نه همه وقت های پرت ها! فقط قبل غذاها! یعنی همین فاصله ای که تا سفره پهن بشه و غذا سر سفره بیاد! انصافا دمش گرم! من یکی که کفم برید...! از اون زمان بود که تصمیم گرفتم رئیس وقت خودم باشم و نذارم وقتی ازم هدر بره. یه ربعی میشد غرق مطالعه بودم که تک آلارم گوشی دم گوشی میگفت که پیامک اومده! معمولا زمان مطالعه گوشی رو سایلنت میکنم که تمرکزم از بین نره ولی این بار فراموشم شده بود. حس فضولی هم حس عجیبیه ..! سعی کردم محلش نذارم و به مطالعه م ادامه بدم ولی نشد که نشد...! وسوسه خوندن پیامک مثل طنابی فکرم رو بسته بود و تلاش بی فایده بود. دستم رو دراز کردم و گوشی رو برداشتم وای به حالشون اگه از این پیامک های تبلیغاتی باشه! از اونایی که نصف شبی پیامک میزنه و میگه باور کنید فرش ننه قمر شعبه دیگری ندارد! پیامک رو باز کردم.. حسرت اینکه کاش تبلیغاتی میبود حتی فرش ننه قمر به دلم موند! خدا بخیر بگذرونه.. الناز بود... از بچه های دانشگاه.. از اونایی که مدام سر و گوشش میجنبه... آدم میمونه این بشر اصلا چه جوری دانشگاه قبول شده! هر دومون دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول بودیم و فقط رشته تحصیلیمون با هم فرق میکرد الناز بیهوشی میخوند و من و فائزه مغز و اعصاب. ساعت دوازده شب هم دست بردار نبود..! ✍ مجتبی مختاری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc