ستاد امربه معروف شهرستان بابلسر
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 55👇 اومدم خونه مامانمم نبود تا از نگرانیم براش بگ
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 56👇
یه ربعی گذشت.
از بابا خبری نشد.
خواستم به بابا زنگ بزنم که یادم افتاد آخرین دفعه ای که رفتم کلانتری گوشیم رو دم در ازم گرفتن!
پس بابا هم لابد گوشیش رو گرفتن دیگه!
نپرسید دفعه قبل چرا اومدم کلانتری!
واسه یه کاری اومدم دیگه..
کار بدی نکردم.
ولی نمیگم.
همین الانش هم که این قضیه چک رو دارم تعریف میکنم رو مخ خیلی هام!
پس خیالتون راحت. گفتن جریان اون یکی کلانتری منتفیه!
بیخیال نشدم و شماره بابا رو گرفتم.
از دست روی دست گذاشتن که بهتر بود!
میدونم خون بابا رنگی تر نبود ولی حالا شاید یادشون رفته گوشی رو تحویل بگیرن!
خواستم زنگ بزنم که زنگ توی زنگ شد!
داشتم شماره میگرفتم که گوشیم زنگ خورد.
یه شماره همراه ناشناس...
با پیش شماره 0912
چرا فکر میکنید چون شماره ناشناس هست حتما باید اون دزده باشه؟
لابد الان هم میخواد باج بگیره؟!
فیلم جنایی که تعریف نمیکنم!
گروگان کیری هم نیست!
دزد چک هم که نمیاد زنگ بزنه!
اون لحظه حوصله خودممم نداشتم چه برسه به ناشناس!
پس اصلا تلفن رو جواب ندادم و قطع کردم تا بتونم زودتر به بابا زنگ بزنم.
تماس گرفتم چند تا بوق خورد ولی جواب بی جواب!
چند دقیقه ای گذشت. دوباره همون شماره ناشناس.
بازم تماس رو رد دادم.
نگاهمو از صفحه گوشی برداشتم.
منتظر چشم کلانتری دوخته بودم.
چه قدر طول کشید. یه گزارشه دیگه!
دوباره صدای زنگ گوشی توی ماشین پیچید.
همون شماره قبلی بود.
شماره ناشناس 0912
چه قدر سمجه این!
ول کن نیست.
چند تا زنگ که خورد.
این بار با اکراه گوشی رو جواب دادم.
صدای یه بابا به گوشم خورد.
- بله بفرمائید.
- سلام. شبتون بخیر. اگر بدموقع تماس گرفتم عذر میخوام.
کارم ضروری بود.
عه! این که صدای خانمه!
چرا پس فکر کردم باباست!
ادامه داد :
شما هانیه خانم هستید؟
آب گلوم رو قورت دادم!
ولی اصلا نترسیدم!
شما هم میتونید آب گلوتون رو قورت بدید!
قورت دادم دیگه!
- بله خودم هستم. امرتون؟
صدای بوق ماشین ها باعث شد درست متوجه نشم چی میگه!
بوق این ماشین ها هم داستانی شده!
یه بار جونم رو نجات میده یه بار روی اعصابم راه میره!
همزمان با گوشی و بوق و سر و صدا دوباره صدای بابا به گوشم خورد.
ولی این بار کنار صدا بابا رو هم دیدم که داره بال بال میزنه که بابایی در ماشین رو باز کن! چرا قفل کردی؟
حواس برام نمیذارن که!
سریع در رو باز کردم.
بابا بالاخره نشست توی ماشین.
عذر خواهی کردم معطل شدن.
- خانم صدای من رو دارین؟
یادم رفته بود داشتم تلفن حرف میزدم!
- بله بله ببخشید خانم...
چی؟
نفهمیدم...
من؟
آره امروز صبح.
نه ببخشید ظهر!
چی گفتین؟!
آره. آره
همین الان. حتما.
کجا گفتین؟
✍️ مجتبی مختاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
این حادثه به ما یادآوری کرد؛ زحمات شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان عج که طی همین چند ماهه بخصوص در عاشورا و تاسوعای حسینی چندین و چند عملیات تروریستی عظیم رو شناسایی و خنثی کردن و از وقوع حوادثی بسیار ناگوارتر جلوگیری کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
✨﷽✨؛
✅ ستاد امر به معروف حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ را محکوم کرد
💢 ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، در پی حادثه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ شیراز، ضمن تسلیت، این حمله جنایتکارانه را محکوم و خواستار همبستگی و اتحاد ملت بزرگ ایران در برابر توطئه دشمنان گردید.
🔹 در بخشی از بیانیه آمده: این اقدام که اوج دشمنی استکبار علیه مقدسات اسلامی را نشان داد، برگ سیاه دیگری بر کارنامه ننگین آنان افزود و بدون شک ملت شریف ایران با حفظ همبستگی و اتحاد که خود از بزرگترین معروفات است، این توطئه را نیز خنثی خواهند کرد.
🔹 دشمنان انقلاب اسلامی بدانند، ایجاد ناامنی و ناآرامی در ایران عزیز و این گونه حرکتهای کور و ذلیلانه هیچ گونه خللی در اقتدار و اراده جمهوری اسلامی ایران وارد نمیکند.
📝 جهت مطالعه خبر به لینک مراجعه نمایید:https://setad-abm.ir/0007gl
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
امروز دوشنبه متعلق است به وجود نازنین #امام_حسن علیه السلام و #امام_حسین علیه السلام
وبرابر است با :
🗓 23 مرداد 1402ه.ش
🗓 27 محرم 1444ه.ق
🗓 14 آگوست 2023 میلادی
🥀 ذڪر روز 🥀
#یا_قاضی_الحاجات
ای برآورنده ی حاجت ها
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
و
#مقام_معظم_رهبری
و
هدیه به روح #امام_راحل
#و_شهدا صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️نظریه «پنجره شکسته»
به نظر شما چه ارتباطی بین این نظریه و وضعیت حجاب در جامعه وجود دارد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
💠 خوردن میوه درخت خارج از باغ
⁉️ سؤال:
قسمتی از درخت که از باغ خارج شده است، خوردن میوه آن برای عموم چه حکمی دارد؟
✍️ پاسخ:
🔺 اگر فردى در مسير راه به درخت ميوه برخورد كند، مىتواند از ميوههاى آن استفاده كند، مشروط به اين كه:
🔸اولاً به قصد استفاده از ميوه به آن مسير نرفته باشد؛
🔹ثانياً به درخت آسيب نرساند و شاخههاى آن را نشكند؛
🔸ثالثاً همانجا ميوه را خورده و با خود همراه نبرد؛
🔹رابعاً بنابر احتیاط، علم به عدم رضایت مالک نداشته باشد.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
📎 #احکام_حق_الناس
📎 #خانواده_حسینی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔@setadeabm_bbs
ستاد امربه معروف شهرستان بابلسر
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 56👇 یه ربعی گذشت. از بابا خبری نشد. خواستم به ب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 57👇
- باشه عزیزم آدرس رو براتون پیامک میکنم.
تلفن که تموم شد از خوشحالی یه جیغ آهسته زدم و بابام رو بغل کردم.
نشستن روی صندلی برام سخت شده بود.
دلم میخواست پرواز کنم..
خوب شد تلفن رو جواب دادما!
واااای که چه خبر خوبی بود.
یعنی کیف پولم پیدا شده؟
خب دوربین مخفی که نیست!
طرف هم که مرض نداره.
حتما پیدا شده دیگه.
دل تو دلم نبود.
دیدید گفتم موضوع گروگان گیری منتفیه!
بابام آج و واج من رو نگاه میکرد!
لابد داشت افسوس میخورد و با خودش میگفت این چه دختر خل و چلی هست که من دارم!
سریع هر چه که بود برای بابا تعریف کردم تا اونم از نگرانی در بیاد.
این بار من پشت فرمون نشسته بودم.
روشن کردم و جَلدی راه افتادیم.
خوش و خرم بودم که این ذهن بیمارم دوباره شروع کرد!
هر چی خوشحالی بود زهرمارم شد...!
جنگی توی ذهنم راه افتاده بود.
نکنه کیف پول خالی باشه!
نکنه همه این ها یه نقشه باشه
دوباره تپش قلبم شروع شد.
آخه کی حاضره از چند میلیارد چک و کلی پول نقد و از همه مهمتر از چک های سفید امضاء بگذره.
ذهن مثبت اندیشم شروع کرد به جواب دادن:
خب این که نگرانی نداره.
الان که شماره طرف رو دارم.
زنگ میزنم میپرسم ازش دیگه.
ذهن منفی بافم گفت:
ساده نباش هانیه! زنگ نزنیا!
نکنه این یارو هنوز داخلش رو ندیده باشه.
اونوقت زنگ بزنی خودت طعمه رو دادی دهن گرگ!
آره اینطوری بدتره. نباید زنگ بزنم!
با صدای آلارم گوشی، فکر و خیالاتم پاره شد.
خودش بود. آدرس رو برام پیامک کرده بود.
واقعا نمیدونستم باید چه کار کنم.
شاید الکی ترس به دلم راه دادم
ذهن مثبت اندیشم گفت:
نگرانیت الکیه!
به صداش نمیخورد اهل خلاف ملاف باشه!
خودت رو آزار نده!
ذهن منفی بافم ول کن نبود:
بیخودی مثبت اندیش نباش دختر!
حالا مگه اونایی که اهل خلافن صداشون چه جوریه؟!
اصلا از کجا معلوم کیف رو خالی نکرده باشه؟
شاید واسه رد گم کنی و مظلوم نمایی زنگ زده؟
حتما میخواد بگه که آاای من بی گناهم.
و الا خودم بهتون زنگ نمیزدم!
اون یکی ذهنم گفت:
این چرت و پرت ها رو بذارید کنار!
مریض که نیست خودش بیاد سر نخ بده دست پلیس!
خب ما که ردی ازش نداشتیم که بخواد ردشو گم کنه یا نکنه!
فکرم زخمی و قاطی پاتی بود.
من یکی که از دستش کلافه شدم!
شما هم به بزرگی خودتون ببخشید!
ذهنه دیگه! آدم که نیست!
بحث جوری بالا گرفته بود که دیگه منفی و مثبتش گم بود!
نگو ردی نداشتیم! پول نقد که نیست! چکه!
بالاخره هر زمان که میخواست چک ها رو نقد کنه ردش پیدا میشد!
شایدم طرف دیده نمیتونه چک ها رو نقد کنه و لو میره اومده یه مژدگانی تپل بگیره!
- مژدگانی؟ چه مژدگانی میتونه ارزش چند ده میلیارد و چک سفید امضا رو داشته باشه!
این حرفای بچگونه چیه؟ طرف که نمیاد کیفم رو بدزده بعد بیاد بگه مژدگانی بده تا بهت بدم!
تازشم... میتونه بره چک ها رو بفروشه. اونوقت رَد مَد هم پَر!
✍️ مجتبی مختاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc