eitaa logo
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
354 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
💎 ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بابلسر 🌱 احیای واجب فراموش شده 💥 مطالبه گری و گره گشایی 💥 دریافت گزارشات و مستندات مردمی 💥 پیگیری تخلفات ادارات و اصناف تا حصول نتیجه قانونی 🆔 @amrbemaruf_bbs 01135332465 ‏‪‏ ☎ 📲 09927304406
مشاهده در ایتا
دانلود
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
🚫کشف‌مشروبات‌الکلی‌درتعدادی‌از رستوران ها 🔰شب گذشته ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بابلسر
❌ رستوران ژُته پلمب شد رستوران فوق طی بازدید اخیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان، دارای تخلفاتی از قبیل، برپایی موسیقی زنده، کشف حجاب متصدی و مشتریان، حضور مختلط افراد و کشف مشروبات الکی بود، که با دستور دادستانی محترم، توسط اداره اماکن در مورخه ۱۴٠۲/٠۷/۲۵ پلمب شد. ۳۵ 📌به ما بپیوندید 🔻 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_ششم این تازه اولش بود یه سال دیگه هم همین طور گذشت ... کم کم صدای ب
🔥 👣🔥 زندان بزرگسالان هر شب که چشم هام رو می بستم با کوچک ترین صدایی از خواب می پریدم ... چشمم که گرم می شد تصویر جنازه ها و مجروح ها میومد جلوی چشم هام ... جیغ مردم عادی و اینکه با دیدن ماها فرار می کردن ... کم کم خاطرات گذشته و تصویر آدلر و ناتالی هم بهش اضافه می شد ...  فشار عصبی، ترس، استرس و اضطرابم روز به روز شدیدتر می شد ... دیگه طاقت تحمل اون همه فشار رو نداشتم ... مشروب و مواد هم فقط تا زمان خمار بودن کمکم می کرد ... بعدش همه چیز بدتر می شد ...  اونقدر حساس شده بودم که اگر کسی فقط بهم نگاه می کرد می خواستم لهش کنم ... کم کم دست به اسلحه هم شدم ... اوایل فقط تمرینی ... بعد حمل سلاح هم برام عادی شد ... هر کس دو بار بهم نگاه می کرد اسلحه ام رو در میاوردم ... علی الخصوص مواد هم خودش محرک شده بود و شجاعت و اعتماد به نفس کاذب بهم داده بود ... در حد ترسوندن بود اما انگار سلطان اون جنگل شده بودم ... . درگیری به حدی رسید که پای پلیس اومد وسط ... یه شب ریختن داخل خونه ها و همه رو دستگیر کردن ...  دادگاه کلی و گروهی برگزار شد ... با وجود اینکه هنوز هفده سالم کامل نشده بود و زیر سن قانونی بودم ... مثل یه بزرگسال باهام رفتار می کردن ... وکیلم هم تلاشی برای کمک به من یا تخفیف مجازات نکرد ... . به 9 سال حبس محکوم شدم ... یه نوجوان زیر 17 سال، توی زندان و بند بزرگسال ها ... آدم هایی چند برابر خودم ... با انواع و اقسام جرم های ... . ... نویسنده: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 امروز پنجشنبه متعلق است به وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام و برابر است با؛ 🗓 27 مهر 1402ه.ش 🗓 3 ربیع الثانی 1445 ه.ق 🗓 19 اکتبر 2023 میلادی 🍂 ذڪر روز 🍂 نیست خدائی جز الله، فرمانروای حق و آشکار جهت سلامتی و و هدیه به روح صلوات https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️خرید نسیه 🔹سؤال:👇 اگر در معامله ای که به صورت نسیه انجام می شود خریدار بگوید هر وقت پول دستم آمد پرداخت خواهم کرد آیا چنین معامله‌ای صحیح است؟ ✅پاسخ:👇 با توجه به این که در معامله نسیه باید مدت تعیین شده برای پرداخت ثمن معلوم باشد و احتمال زیاده و نقصان در آن نباشد، در فرض سؤال معامله باطل است، ولی اگر فروشنده راضی به تصرف مشتری در کالای فروخته شده باشد، تصرف مشتری در آن اشکال ندارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_هفتم زندان بزرگسالان هر شب که چشم هام رو می بستم با کوچک ترین صدایی
🔥 👣🔥   هم سلولی عرب توی زندان اعتیادم به مواد رو ترک کردم ... دیگه جزء هیچ باندی نبودم و از همه جدا افتاده بودم ... تنها ... وسط آدم هایی که صفت وحشی هم برای بعضی شون کم بود ... . هر روزم سخت تر از قبل ... کتک زدن و له کردن من، تفریح بعضی هاشون شده بود ... به بن بست کامل رسیده بودم ... همه جا برام جهنم بود ... امیدی جلوم نبود ... این 9 سال هم اگر تموم می شد و زنده مونده بودم؛ کجا رو داشتم که برم؟ ... چه کاری بلد بودم؟ ...  فشار روانی زندان و اون عوضی ها، رفتار وحشیانه پلیس زندان، خاطرات گذشته و تمام اون دردها و زجرها ... اولین بار که دست به خودکشی زدم رو خوب یادمه ... . 6 سال از زمان زندانم می گذشت ... حدودا 23 سالم شده بود ... یکی دو ماهی می شد هم سلولی نداشتم ... حس خوبی بود ... تنهایی و سکوت ... بدون مزاحم ... اگر ساعات هواخوری اجباری نبود ترجیح می دادم همون ساعت ها رو هم توی سلول بمونم ...  21 نوامبر، در سلول باز شد و جوان چهل و دو سه ساله ای اومد تو ... قد بلند ... هیکل نسبتا درشت ... پوست تیره ... جرم: قتل ... اسمش حنیف بود .... ... نویسنده: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔@setadeabm_bbs
🕌حضور دبیر ستاد امر به معروف در جمع امام رضایی ها☀ 💠دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر بابلسر، بعنوان خادمیار رضوی و مسئول کانون جوانان رضوی، در جمع نوجوانان یاور رضوی حضور پیدا کردند. 📌امروز حدود ۶۰ نفر از نوجوانان رضوی تازه ثبت نام کرده، بهمراه مسئولان کانون خدمت رضوی بابلسر، در دفتر امام جمعه بابلسر حضور پیدا نمودند. 🗓پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۲۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc