💠اولین جلسه کارگاه آموزشی مبانی امر به معروف و نهی از منکر
🎤استاد: حجت الاسلام آقا میری
همراه با مولودی خوانی
سهشنبه ۲۴ بهمن راس ساعت ۱۹
بابلسر خیابان امام، امام خمینی یک، مسجد امام موسی بن جعفر علیه السلام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
امام صادق(ع):
آنکه خدا خیرش را بخواهد عشق حسین (ع) را به قلب❤️ او می اندازد.
#الحمدلله_الذی_خلق_الحسین
#میلاد_امام_حسین_علیهالسلام
#مبارڪ_باد🌺💫
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
🔴 راه حلی برای آمرزش گناهان کبیره و صغیره
امام رضا(علیهالسلام):
گریه بر امام حسین(علیه السلام)، گناهان بزرگ را ریشهکن میکند.
در روایت دیگری هم میفرمایند که اگر برای امام حسین طوری گریه کنی که اشک روی صورتت جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد میآمرزد.
آیت الله جاودان:
اگر آدم غرق در گناه شود، ماهیت او عوض میشود و دیگر جایی جز جهنم ندارد.
ما دستوراتی داریم تا این تغییر ماهیت پیدا نشود. یکی از این دستورات شرکت در عزاداری امام حسین(علیهالسلام) و گریه بر ایشان است.
گریه یکی از راههای پاک شدن است. نه اینکه سالی یک بار گریه کنیم. گناهان ما زیادتر از آن است که با یک بار گریه درست شود.
آیت الله ناصری:
در روایتي دارد موقعی که کسی بر امام حسین (عليه السلام) گریه نماید حضرت به او نظر می کند و برایشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان میخواهند كه برای آن ها استغفار كنند
و به او می فرمایند:
ای گریه كننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی از ثوابها برای تو مهیا كرده، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
✅ حضور معاونت های ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان بهمراه دبیر و تعدادی از اعضا ستاد شهرستان بابلسر
در دفتر
🔺️حجتالاسلاموالمسلمینقلیپور
🔻امـامجمعـهمحترمشهرستـانبابلسر
#جلسه
🗓 سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۲۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc
ستاد امربه معروف شهرستان بابلسر
#دام_شیطان😈 #قسمت_پانزدهم 🎬 آخری بهم پیامک داد با این مضمون:خانم شیطونک,زور الکی نزن چون یک جن درون
😈دام شیطان😈
#قسمت_شانزدهم🎬
امروز روز عاشورا بود چشم که بازکردم خودم را روی تخت با بولیز قرمز رنگم,دیدم.
مطمئنم دیشب توخواب, شیطان درونم تن مرابه حرکت دراورده.ولباس قرمزم راپوشیدم.
قبل از رفتن به بیرون اتاقم,رفتم سراغ کمد لباس ,بولیز مشکی رابرداشتم تابپوشم,هرچه میکردم ,بولیز قرمزه درنمیامد انگاربه بدنم چسبانده باشند.
با اراده ای قوی گفتم:کورخوندی ابلیس ,اگرشده پاره اش کنم ,درش میارم.
استینش را دراوردم دوباره کشیده شد تنم,دکمه هاش که انگار قفل شده بود,عصبی شدم.وگفتم اماده باش من ازت نمیترسم,نیروی من که اشرف مخلوقات هستم از توی رانده شده ی درگاه خدا,بیشتره...
بلند بلند خوندم (اعوذوبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یاصاحب الزمان ادرکنی ولاتهلکنی....یاصاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی,,,,یاصاحب الزمان....)
هرچه این ذکر راتکرار میکردم اختیار خودم بیشتردستم میمود تااینکه به راحتی لباسم رابالباس مشکی عوض کردم.
دیروز بابا ومامان به خاطرمن عزاداری نرفته بودند اما امروز میخواستم به هرطریقی شده بفرستمشون عزاداری,
میدونستم خودم روز سختی درپیش دارم واز طرفی پدرومادرم نذرداشتند اخه وجودمن را از لطف ارباب میدونستند.
نذرداشتند تا باپای برهنه برای غم امام حسین ع درهیأت سینه بزنند وپدرم به یاد سقای دشت کربلا به تشنگان آب بدهد,پس باید میرفتند...
خودم نذر کردم که امروز قطره ای اب ننوشم ودست به دامان حسین ع,در خانه ی خدارابزنم...
وعجیب روزی بود ,چیزهایی دیدم که هرصحنه اش برای مرگ کسی کافی بود اما من بامدد خداوند تحملش کردم....
مامان وبابا رابزور راهی هیأت کردم.
خودم رفتم طرف دستشویی تا وضوبگیرم.
نگاهم افتادتو آیینه,احساس کردم کسی زل زده بهم,خیلی بی توجه شیرآب رابازکردم,منتها دستم به اختیارخودم نبود هی میخورد به آیینه,به دیوارو...
دوباره شروع کردم:اعوذوبالله من شیطان الرجیم,اعوذوبالله من الشیطان الرجیم و...
به هربدبختی بود دست وصورت وآرنجهام رااب ریختم ووضوگرفتم ,وقتی میخواستم پاهام رامسح کنم تاخم شدم ,یکی از پشت سر ,کله ام را کوبید به سنگ روشویی
دردوحشتناکی توسرم پیچید اما ازپا نیانداختم .
باهر سختی که بود وضوگرفتم وشاید بشه گفت این سخت ترین وشیرین ترین وضویی بود که درعمرم گرفته بودم
سخت بود به خاطراینکه نیرویی نمیگذاشت وضوبگیرم وشیرین بود به خاطراینکه اراده ی من براراده ی شیاطین پیروز شده بود..
سجاده راپهن کردم ,چادرنمازم انداختم سرم,سجاده از زیرپام کشیده شد وباسرخوردم به زمین.....
نتونستم به نماز بایستم,نشستم به ذکر گفتن دوباره صدای مردی ازحلقومم بیرون میامد واینبار فحشهای رکیکی از دهانم خارج میشد...
به شدت گلوم خشک شده بود,بی اختیار به سمت اشپزخانه رفتم ولیوان ابی پرکردم تابخورم
یک آن یادم افتاد نذر دارم آب نخورم,هرچی خواستم لیوان رابزرام رو ظرفشویی,نمیتونستم,لیوان چسبیده بودبه دهنم ,انگار شخصی به زور میخواست آب رابه خوردم بدهد.
دراثر تکانهای بیش ازاندازه ی دستم، لیوان روی سرامیکهای اشپزخانه افتاد وشکست ناگهان نیرویی به عقب هلم داد,پام رفت رو خورده شیشه های لیوان و زخم شدوخون بود که میریخت کف اشپزخونه
دست کردم یه قران کوچک رو اپن بود برداشتم,چسبوندم به خودم...
#ادامه_دارد ..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
45.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، همچنین تشکر و قدردانی حجتالاسلاموالمسلمینقلیپور
امـامجمعـهمحترمشهرستـانبابلسر
از زحمتکشان این عرصه در استان و شهرستان
🗓 سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۲۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌به ما بپیوندید
🆔 @setadeabm_bbs
https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc