eitaa logo
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
354 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
💎 ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بابلسر 🌱 احیای واجب فراموش شده 💥 مطالبه گری و گره گشایی 💥 دریافت گزارشات و مستندات مردمی 💥 پیگیری تخلفات ادارات و اصناف تا حصول نتیجه قانونی 🆔 @amrbemaruf_bbs 01135332465 ‏‪‏ ☎ 📲 09927304406
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی وچهارم: مردم از بدعت های خلیفهٔ خود خوانده دوم به ستوه آمدند و جمعی
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی و پنجم🎬: مولا علی علیه السلام آه کوتاهی کشید و در شمارش بدعت ها فرمودند: یکی از بدعت های دو خلیفه تغییر دادن مقام ابراهیم علیه السلام از جایی که پیامبر خدا صلی الله علیه واله گذاشته بود به محلی که در زمان جاهلیت بود و پیامبر از آنجا برداشته بود . این عمل ناپسند و این بدعت آشکارا انجام شدم و از هیچ کس صدای اعتراض بلند نشد و یا آن دیگری ، تغییر وزن صاع و مد(که معیار مخصوصی بوده) از وزنی که رسول الله تعیین کرده بود و همانا در این دو وزن واجب و مستحبی قرار داشت و کم و زیاد کردن آن کاری ناپسند بود و عمل قبیح دیگر کفارهٔ شکستن قسم و ظهاربود(برنامه ای که در جاهلیت شوهر به زنش می گفت:ظَهْرکَ کَظَهْرِ اُمّیٖ و بدین وسیله او را بر خود حرام می کرد و اسلام از این کار منع کرده و کفاره برای گویندهٔ ان قرار داده بود) شما دیدید و می‌دانستید که واجب خدا را نباید دستکاری کرد، دیدید و بدعت را به جان خریدید و عقاید باطل را پذیرفتید و نیز آنچه از زراعت و غله واجب است با وزن مصاع و مد به مساکین داده می شود و براستی که پیامبر فرمود: پروردگارا در مصاع و مد به ما برکت بده... و مردم تغییر مصاع و مد را که از بدعت عمر بود مانع نشدند ،بلکه به آن راضی شدند و آن مقدار را پذیرفتند... مولا علی آهی بلندتر کشید و با بغضی در گلو ادامه داد : و فدک را تصاحب کردند در حالیکه متعلق به فاطمه بود و تحت مالکیت ایشان بود، در زمان پیامبر غله و محصول فدک را فاطمه می خورد و طبق نظر ایشان خرج می شد ،اما آنها برای ملکی که مال فاطمه بود از او شهود خواستند و سخن دختر پیامبر را تصدیق نکردند و حتی شهادت شهودان و ام ایمن را رد کردند و به فاطمه تهمت خلاف گویی زدند.. مولا علی علیه السلام به اینجای حرفش که رسید ، جمعیت سر در گربیان فرو بردند ، آنها خوب می دانستند که دو خلیفه غاصب چه ظلم عظیمی در حق پیامبر و دختر پیامبرشان روا داشتند.. فضه از پشت درب ، اشک چشمانش را می سترد و گوش هایش را تیز نموده بود تا سخنان حق ولیّ خدا را که خانه نشین شده بود بشنود... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی و پنجم🎬: مولا علی علیه السلام آه کوتاهی کشید و در شمارش بدعت ها فرم
شاهزاده ای در خدمت قسمت صدو سی و ششم🎬: امیرالمومنین نگاهی به جمع کرد و فرمود : شما خود شاهد بودید که فاطمه سلام الله علیها، از حق خود دفاع نمود و اما آنها برای ملکی که متعلق به دختر پیامبر بود و حکم پیامبر بر این تعلق گرفته بود که فدک از آن فاطمه باشد ، شاهد می خواستند و آشکارا حکم رسول خدا را زیر پا گذاردند نه شهود را پذیرفتند و نه سخن دختر پیامبر را که صدیقه و راستگوترین فرد روی زمین بود برتافتند... فدک را غصب کردند و به دنبالش ظلم های بی شماری به ذریهٔ رسول الله نمودند و عجیب تر اینکه صدای هیچ کدام از شما در نیامد و ندای اعتراضی بلند نشد و شما پیروی کردید از ظلم ها و بدعت های ابوبکر و عمر... و سپس مولا علی علیه السلام بین جمعیت چشم گرداند و نگاهش روی عباس پسر عمویش خیره ماند و ادامه داد: آیا تعجب نمی کنید که عمر و رفیقش ابوبکر سهم ذوی القربی را که خداوند در قران(سوره انفال آیهٔ۴۱) برای ما واجب کرده است از ما منع کرده و میکنند و خداوند آگاه برتمام امور است و خوب می دانست که آنان درباره سهم ذوی القربی به ما ظلم خواهند کرد و آن را از دست ما بیرون می آورند ، پس آیه ای نازل کرد تا همگان بر وجوب آن آگاه باشند اما هیچ کس سخن خدا وکلام قران را برنتافت و بر بدعت های عمر سر تعظیم فرود آوردند. مولا علی علیه السلام ،اندکی سکوت کرد ، انگار می خواست از بین دریای ظلم و بدعت های دو خلیفهٔ خود خوانده ،مواردی را گلچین کند و مردم را آگاه نماید ، گرچه خود مردم با چشم خویش این بدعت ها و ظلم ها را شاهد بودند ولی گویی خود را به خواب غفلت و بی خبری زده بودند... و مولا علی چنین ادامه داد... ادامه دارد.. 📝به قلم :ط_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزء 20✨ 💞📖هر روز با یک صفحه قرآن ✨ تعجیل در فرج امام عصر عجل الله تعالی فرجه، شادی روح ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)، همه شهدای اسلام علی الخصوص شهدای انقلاب و شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید سید ابراهیم رئیسی، شهید سید حسن نصرالله، همچنین سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، سلامتی مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه‌ای، 🌷صلوات بر محمد و آل محمد 🌺 اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وال‌محمدوعجل‌فرجهم 🌹🌹🌹🌹 ┏━━━🍃🌷🔰🌷🍃━━━┓ 📌به ما بپیوندید 👇👇 🆔 @setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ┗━━━🍃🌷♻️🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🧕‌‌‌🇮🇷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید ╔═ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷═══╗ 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ╚═══ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷═╝
تا صبح ظهور... حُبّ الوطن است نقش پیشانی ما حفظِ تو نشانهٔ مسلمانی ما تا صبح ظهور پای تو می‌مانیم جمهوری اسلامی ایرانی ما ✍🏻 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌به ما بپیوندید ╔═ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷═══╗ 🆔@setadeabm_bbs https://eitaa.com/joinchat/2941387025C6dd06744fc ╚═══ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
شاهزاده ای در خدمت قسمت صدو سی و ششم🎬: امیرالمومنین نگاهی به جمع کرد و فرمود : شما خود شاهد بودید ک
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی و هفتم🎬: مولا علی سخنانش را چنین ادامه داد: تعجب می کنم از این که منزل برادرم جعفر را خراب کرد و آن را به مسجد ملحق کرد و از قیمت منزل به پسران جعفر چیزی چه کم و چه زیاد نداد و مردم از این عمل بر او عیب و ایراد نگرفتند و او را سرزنش نکردند ، گویی خانه یک نفر از اهل دیلم(یا ترک کابل) را گرفته است و شما بر این بدعت ها ایراد نگرفتید و ان را پذیرفتید. و من از جهالت این خلیفه و این امت تعجب می کنم که او به همهٔ نمایندگان و کارمندانش نوشت :«وقتی شخص جُنُب آب پیدا نکرد لازم نیست به خاک تیمم کند اگرچه تا وقتی خدا را ملاقات میکند و میمیرد هم آب پیدا نکند لازم نیست تیمم کند» و از ان پس ، شما مردم این مسئله را قبول کردید و به آن راضی شدید در حالیکه می دانستید که پیامبر به عمار و ابوذر دستور داده در چنین حالی از جنابت تیمم کنند و نماز بخوانند و خوب می دانید که عمار و ابوذر و کسان دیگری نزد عمر رفتند و این موضوع را شهادت دادند ولی عمر قبول نکرد و حتی سرش را نیز بلند نکرد و شما کور کورانه و غفلت زده حکم خدا و سخن پیامبر را نادیده گرفتید و بدعت عمر را به روی چشم نهادید... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی
ستاد امربه‌ معروف‌ شهرستان‌ بابلسر
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی و هفتم🎬: مولا علی سخنانش را چنین ادامه داد: تعجب می کنم از این که م
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و سی و هشتم🎬: مولا علی در حالیکه تأسفی در نگاهش بود ، همگان را از نظر گذراند و ادامه داد: و تعجب دیگر در این است که قضاوت های مختلفی در حد زدن را از روی نادانی و یا اشتباها به هم مخلوط کرد بدون اینکه علم داشته باشد. آن دو (ابوبکر و عمر) از بی تقوایی و جرأت بر خداوند، چیزی را نمی دانستند ادعا می کردند. مثلا ادعا می کردند که رسول الله از دنیا رفت و درباره ارث جدی حکمی نکرد و کسی ادعا نکرد که میداند میراث جد چقدر است. شما و‌کل مردم هم به آن دو نفر در این باره بیعت کردید و انها را تصدیق نمودید و بدعتی دیگر در احکام اسلام شکل گرفت. وتعجب است کنیزهایی که صاحب فرزند بودند آزاد می کرد و مردم هم به گفته اش عمل کردند و دستور پیامبر و حکم خداوند را زیر پا گذارند و عجیب تر اینکه ابا کتف بن العبدی نزد وی آمپ و گفت : در حالی که غایب بودن زنم را طلاق دادم و طلاقنامه من به زنم رسید ،سپس در حالیکه زنم در عده بود رجوع کردم و باز نامه ای به او نوشتم لکن نامهٔ من به او نرسید تا اینکه با دیگری ازدواج کرد ، در اینجا حکم چیست؟ عمر در جواب نوشت :«اگر کسی با او ازدواج کرده و دخول واقع شده در این صورت زن اوست و اگر دخول واقع نشده زن توست» مسئله را اینگونه نوشت و برای او فرستاد، در حالیکه من در آنجا بودم و با من که علم اسلام در دستانم است ، مشورت ننمود و سوال نکرد چون او خود را با ان عملش از من بی نیاز می دانست. من می خواستم او را از این عمل نهی کنم ولی با خود گفتم باکی ندارم تا خداوند رسوایش کند. و شما مردم هم بر او ایراد نگرفتید بلکه این عمل و بدعت او را تحسین نمودید و از او قبول کردید در حالیکه اگر دیوانهٔ کم ارزشی هم چنین حکم می کرد بیش از این نمی شد. علی علیه السلام خیره به نقطه ای در دور دست ،بلندتر ادامه داد... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی