eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
152 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
صد فصل بهار آید و بیرون نَنَهم گام ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم #وحشی_بافقی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/setaregan_velayat313
به سوی تو_1396-2-21-10-38.mp3
7.87M
♥️ تقدیم بہ حضرت صاحب الزمان ♥️ بہ سوی تو بہ شوق روی تو .... 🎤 حامد جليلی https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📎حسین_جان...❤️ تا بہ‌سمٺ تو سحربغض‌من افتاد،شڪسٺ اشڪ آمد،وسط حنجره فریاد،شڪسٺ السلام اے همۂ دارو ندار دل من قاب‌عڪس حرمٺ صبرمرا داد،شڪسٺ «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» #سلام_ارباب_خوبم✋ #صبحم_بنامتان https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتنگم....😢 دلگیرم....😔 هر چه میرم به گرد پایتان هم نمیرسم....! مسئله یک سربند یالباس خاکی نیست؛ هوای دلم ازحد هشدارگذشته است! شهدا یاریم کنید.... سلام #صبحتون_شهدایی https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#خاطره ای تکان دهنده از #دوستان شهید: وقتی ضارب علی را با چاقو زد ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم،  پیرمردی آمد وگفت:  خوب شد؟ همین رو میخواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت:  حاج آقا فکر کردم دختر شماست،من از ناموس شما دفاع کردم... #شهید_امر_به_معروف #علی_خلیلی #سالروز_شهادت🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#شهید_علی_خلیلی: اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم/ در این مواقع هیچ کس پشت آدم نیست/ به عشق #لبخند "حضرت آقا" جلو رفتم. #سالروز_شهادت🌷 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از شهید اسماعیل دقایقی
1_56300952.mp3
4.15M
📻🎙 ✅بیسیم چی حال و هوای فتح المبین 💐تقدیم میشود به سردارشهید اسماعیل دقایقی 👉 @shahiddaghayeghi
به‌یڪ‌نَفَسِ‌عَمیقْ‌دَربین‌ُالحَرَمینٖ‌نیاٰزمَندیم...
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#شهید_علی_خلیلی: اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم/ در این مواقع هیچ کس پشت آدم نیست/ به عشق
🌷 🔴داستان واقعی.... شاید خیلیا بدونین ... شاید ندونین... یه روز یه پسر 19ساله 👱... که خیلیم پاک ☺️ بوده ساعت دوازده شب 🕛... باموتور🏍 توی تهران پارس بوده... داشته راه خودشو 🏍 میرفته... که یهو میبینه یه 🚘ماشین با چندتا 👥👥 پسر... دارن دوتا 👩🏻👩🏻 دخترو به زور 😨 سوار ماشین میکنن... تو ذهنش فقط یه ☝️چیز اومد... 👈ناموس... 👈ناموس 👌 کشورم ایران... میاد پایین... 😡 تنهاس... درگیر میشه.. 🗣 لامصبا چند نفر به یه نفر... 👊✋💪 توی درگیری دخترا 👩🏻👩🏻سریع فرار میکنن و دور میشن... میمونه علی و...هرزه های شهر... 😰 تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..😢 میوفته زمین... پسرا درمیرن... 🏃 کوچه خلوت...شاهرگ...تنها...دوازده شب... 😭 علی تا پنج صبح اونجا میمونه ... پیرهن سفیدش😖 سرخه سرخه... مگه انسان چقد خون داره... 😔 ریش قشنگش هم سرخه... سرخ و خیس...😒 اما خدا رحیمه... یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان... اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه...😳 تا اینکه بالاخره ... یکی قبول میکنه و ... عمل میشه...😐 زنده میمونه😊... اما فقط دوسال بعد از اون قضیه... دوسال با زجر...بیمارستان🏥...خونه...🏠 بیمارستان...خونه... میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..😐 میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار... بش میگه علی...اخه به تو چه؟ 😠چرا جلو رفتی؟ 😟 میدونی چی گفت؟ 🤔 👌گفت حاجی فک کردم 😊 دختر شماست... ازناموس 😌شما دفاع کردم... 👈جوون پر پر شده مملکتمون.... علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت... 👉 رفت که تو خواهرم... 👩🏻 اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت... 👈 گفت خداااااا... من از این گله دارم... 😡 داری جوابشو بدی...؟؟ 🌷 شادی روحش https://eitaa.com/setaregan_velayat313