فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادران #شهدا
مادر معزز یگانه #شهید مدافع حرم شهرستان #بهبهان
#شهیداحسان_فتحے
این مادر عجب #غمی به چهره دارد😔
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
رفیق #شهید، #شهیدت میکنه #دلنوشتھ شهیدعشوری در فراق #شهیدمحمدسلیمانی #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت h
#دلنوشته_شهید_عشوری🌷
#به_شهید_سلیمانی🌷
محمد جان!
امروز سی هفت روز از شهادتت میگذرد خوشا بحالت اما تو چه میدانی که در این روز و شبها چه بر دلهای ما آمده .
عروج تو دلهای رمیده ی ما را چون دریای طوفان متلاطم ساخته است .
هنوز آن خنده های دلربایت در قاب خاطرم زنده هست آن صدای روحانی ، آن چشمان زیبا همه و همه تا ابد در دلم زنده هستند .
نام تو ، یاد تو مگر میتوانم صورت چون ماهت را به فراموشی بسپارم مگر می توانم تو را از یاد ببرم .
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل لله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون . هرگاه دوریت مرا آذرده خاطر می سازد با الهام از این آیه اندکی تسکین می یابم اما ...
این را بدان #هجر_تو_و_داغ_دوریت
تا همیشه در دل #من_و دوستانت زنده هست .
برای دیدارت لحظه شماری میکنم
برادر کوچکت
حسن عشوری
89/2/11
آری ای دوست قلبم نینوایی است
دلم تنگ شهیدان خدایی است
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
~•°•~•💓•~•°•~ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه #نویسنده_فائزه_وحی #قسمت_بی
~•°•~•💓•~•°•~
#بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه
#نویسنده_فائزه_وحی
#قسمت_بیست_و_پنجم5⃣2⃣
توی فرودگاه با همه خداحافظی کردیم و حالا تو هواپیما نشستیم✈
اول این دختره مهمانداره میزبانداره مهمانسراداره من چمیدونم چیزیه همین اومد کلی شکلک با این سن و سالش در آورد 😂 بعدم در طول پرواز با گوشی همراه صحبت نکنید و به علامت نکشیدن سیگار توجه کنید👮
_مهدیه
مندل:جانم
_من میترسم😖
مندل: ای بابا از چی😓
_از پرواززززز😱
مندل:نترس فقط لحظه بلند شدنش یکم استرس داره وگرنه به بالا دیگه هیچی متوجه نمیشی بگیر راحت بخواب😊
_واااای😱داره بلند میشه😨
_یا امام رضا😥
_یا پنج تن😰
_همه امام زاده ها😭
مندل: ای بابا دختر چقدر تو ترسویی تموم شد چشاتو بازکن😡
_بلند شدیم؟ مطمئنی؟ چشمامو باز کنم؟😖
مندل: اره بخدا آبرومونو بردی چشاتو بازکن دیگه😡
با شک اول یه چشممو بعد چشم دیگه مو باز کردم😶
_عه تموم شد این که اصلا ترس نداشت😊
مندل:نداشت و همچین کردی اگه داشت چیکار میکردی😁
_حالا ولش کن بزار من یکم استراحت کنم خیلی از ترس فشار بهم وارد شد خسته ام😊
مندل: وای تو هنوز اون عادت مزخرف خوابیدن تو طول راه رو داری☹
_اره چه جورم تازه بیشترم شده(خمیازه😮) اصلا حرکت که میکنیم خواب میاد پیشم(خمیازه)
مندل: اه گندت بزنن بگیر بگپ الهی دیگه بلند نشی 😡(این همه مهر و محبتشو من چجوری جبران کنم)
هنذفری رو گذاشتم تو گوشم و آهنگ امام رضا ۲ حامد رو پلی کردم و بعدم چشمامو بستم.
*کبوترم هوایی شدم...
ببین عجب گدایی شدم...
دعای مادرم بوده که...
منم امام رضایی شدم...
پنجره فولاد تو...*
آقا دارم بعد ۲ سال میام پیشت... چقدر دلم هواتو کرده...😭
#خدا_ایستاده_ها_رو_به_پا_هم_نوشته
#ادامه_دارد...
❤🍃
💙🍂
💜🍁
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
~•°•~•💓•~•°•~
#بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه
#نویسنده_فائزه_وحی
#قسمت_بیست_و_ششم6⃣2⃣
نمیدونم کی خواب رفتم و چقدر در خواب ناز به سر بردم فقط یادمه با تکونای دست مهدیه بیدار شدم😒
_سلام
مندل:ساعت خواب😂 پاشو رسیدیم خواهر هزار کیلومتر خواب بودی😂
_به به چه خوابی رو هوا☺️
از هواپیما پیاده شدیم و به سالن فرودگاه اومدیم بعد تحویل ساکمون 👝از فرودگاه بیرون اومدیم😊
مندل: فائز سوار تاکسی شو بریم هتل
_اوه اوه منو میخوای ببری هتل😳من تاحالا هتل متل نرفتم که 😁 اینا به گروه خونی ما نمیخوره منو ببر یه مسافر خونه ای گوشه پارکی چیزی😜
مندل: حرف نزن سوار شو😂
با تاکسی های مخصوص فرودگاه رفتیم هتل اطلس🏨
خیلی جای شیک و با کلاسی بود.
مهدیه از قبل یکی از اتاق هارو رزرو کرده بود اینترنتی.
رفت با خانومی که توی پذیرش هتل بود صحبت کرد و بعد با دوتا کلید اومد😁
مندل: بیا یکی مال تو اتاق ۳۱۳
_باشه ممنون😊
رفتیم بالا تو اتاق دو تخته بود خیلیم شیک و عالی😍
_وای مهدیه من دل تو دلم نیسن بیا زودتر بریم حرم😍
مندل: تو تاحالا خواب بودی هیچی نفهمیدی من خیلی خستم بزار باشه برای فردا صبح 😌
_عه من میخوام الان که شبه برم کلی با امام رضا خلوت کنم و نماز صبحم حرم باشم😢
مندل: من خستم نمیام.😡
_پس من تنها میرم☺️
مندل: اگه گم نمیشی باشه
_نه نترس 😊
لباسامو عوض کردم یکم خوراکی برداشتم و رفتم بیرون از هتل😍
اول خواستم پیاده برم ولی گفتم یهو دیدی گم شدم 😂 پس تاکسی گرفتم.
_آقا بی زحمت برید حرم
راننده:چشم
از پنجره ماشین خیابونارو نگاه میکردم.
مشهد توی شب خیلی قشنگه😍
مخصوصا گنبد و گل دسته آقا که الان از پشت پنجره ماشین رو به رو مه😭
راننده:خانم رسیدیم.
_ممنون.
کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم.
از همون ورودی حرم دل تو دلم نبود😔
بعد از گشت وارد شدم😢
بالاخره بعد کلی جا به جایی وارد صحن انقلاب شدم و اولین چیزی که منو تسخیر کرد سقاخونه اسمال طلا بود که تشنگی دل منو رفع میکرد 😭
جایی که میگن خود بهشت اینجاست😭
اره اینجا خود بهشته...
گنبد طلایی امام رضا...
سقاخونه اسمال طلا...
پنجره فولاد رضا....
هرچیزی که بهشت خدا داره اینجام هست...
چقدر آرومم اینجا... بخدا قسم که اینجا که اینجا بهشت زمین...😭
#خدا_ایستاده_ها_رو_به_پا_هم_نوشته
#ادامه_دارد..
❤🍃
💙🍂
💜🍁
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
~•°•~•💓•~•°•~
#بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه
#نویسنده_فائزه_وحی
#قسمت_بیست_و_هفتم7⃣2⃣
ضریح و زیارت کردم و بیرون اومدم.
حال دلم کنار امام رضا خوبه... خیلی خوبه...
دوباره اومدم روی صحن و یه گوشه نشستم بعد خوندن چند رکعت نماز و زیارت نامه امام رضا گوشیمو چک کردم.
اووووه توی تلگرام کلی پیام داشتم 😳
فاطی گلی
داداش علی
سحر
عاطی
و......
اوه حالا اگه من سفر نبودم هیچ کدوم یادی ازم نمیکردن😡
حوصله هیچ کسو نداشتم ولی مگه میشه جواب فاطمه رو ندم... فاطمه ای که دوستم بود...
زن داداشم شد....
حالام خواهرمه....
و چه بسا از خواهر مهربون تره برام...😊
نوشته دلش برام تنگ شده و عکس از حرم میخواد☺️
از گنبد اقا عکس گرفتم و براش فرستادم.
ولی آفلاینه... آخی آبجیم خوابه😍
آقاجون.... ای امام غریب.... شنیدم میگن هرکس تورو به جان جوادت قسم بده دست شو رد نمیکنی....😢 آقاجون تورو به جان جوادت اگه قراره این عشق بلندم کنه و خدا نزدیک من به محمدجوادم برسم... اگرم قراره زمینم بزنه و از خدا دورم کنه کاری کن برای عشقش برای همیشه ازدلم بره.... 😭
تا اذان صبح فقط گریه و دعا کردم بعدم نمازمو خوندم😢
از شدت گریه هام سرم داشت منفجر میشد بلند شدم برگردم هتل... از قدمی که بر میداشتم یه زوج دست تو دست هم مشغول زیارت بودن...😢
امام رضا یعنی میشه یه روزی من و محمدجوادم.....😭
وقتی سوار تاکسی شدم خورشید داشت طلوع میکرد صحنه خیلی قشنگی بود...
هنذفریم تو گوشم بود و صدای آهنگ امام رضا ۱ حامد بغضمو بیشتر میکرد...
*نشون به این نشونه.... صدای نقاره خونه.... من و به تو میرسونه.... ببین دلم خونه....*
زیر لب با صدای آروم و پر از بغض گفتم خدایا دیگه اصراری ندارم هرچه که تو صلاح و مصلحت میبینی و اولین قطره اشک بغض شکستم جاری شد....
#خدا_ایستاده_ها_رو_به_پا_هم_نوشته
#ادامه_دارد...
❤🍃
💙🍂
💜🍁
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
4_5774022619628044599.mp3
4.69M
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🎵خدا بیا مدد بده،منو به مقصد برسون
مقصد من امامِ حضرت صاحب الزمون
🔰سید امیر حسینی
دم افطار امام غریبمون رو فراموش نکنیم
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
فداییِ ❤سیدعلی(ره)❤:
فیض سحر
اللَّهـُمَّ
إِنِّی أَعُوذُ بِڪَ
مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ
خدايا به تو پناہ می آورم
از نفسى كه سير نمی شود
می شود فقط،
از تو، سیر نشوم؟!
#اعوذ_بالله_من_نفسی
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313