<<🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁>>
💖من دوست داشتم با یک پاسدار
ازدواج کنم؛ وقتے آقامهدے به خواستگارے
آمد معیارهایم برای ازدواج...
ایمان، اخلاق و صداقت بود.
که شهید تمام این ویژگےها را داشتند.
💐 زمانے که به خواستگارےام آمدند
پاسدار بودند و گفتند مأموریتهاے
سخت مےروند و امکان دارد...
شهید، اسیر و مجروح شوند.
🔹مهدے ظاهرے جدی و مصمم داشت.
اما در باطن دل رحم و دلسوز بود.
کارے نبود که به او واگذار شود و با
جدیت انجام ندهد.
مسئولیتپذیرے عجیبے داشت.
🎭 اهل ظاهرنمایے و دورویے نبود.
دروغ در کارش نبود حرف حق را همیشه
مےزد حتے اگر به ضررش تمام مےشد.
اگر در اوج ندارے بود و متوجه مےشد
کسے نیازمند است به دیگران کمک مےکرد.
📿در نماز اول وقت اهتمام داشت
و همیشه با وضو بود.
زیارت عاشورای هر روزش ترک نمے شد.
🔻بار اول که به سوریه اعزام شد،...
مجروح شد. ترکش از کنار گردنش رد شد
و تیر به دستش اصابت کرد.
بعد از سه ماه درمان، انگشتش را پیوند زدند.
نگران بود نتواند اسلحه دست بگیرد،
2⃣دو سال نتوانست به سوریه اعزام شود.
خیلی دست به دعا شد تا اینکه دوباره
قسمتش شد یک روز به من پیامک داد
بیبی منو طلبید وقتی به خانه آمد...
مثل مرغ پرکنده بود.
📜وصیتنامه نوشت؛ وضعیت مالے
و امانتے ها و کتابهایش را مشخص کرد.
روز آخر وصیتنامهاش را کامل تایپ کرد.
📀عکسهایش را داخل CD گذاشت
و گفت این عکسها را بعد از شهادتش
استفاده کنیم بچهها را مےبوسید و
من از آنها فیلم مےگرفتم.
💨 گفت من یک ماه سوریه هستم.
رفتیم بازار به اندازه یک ماه خرید کردیم.
بعد به مزار شهدای گمنام کنار دانشگاه
امام حسین(ع) رفتیم کنار شهداے گمنام
دلم خیلے شکست.
🌹به شهید کریمے که تازه هویتش
مشخص شده بود متوسل شدم که...
دلم را آرام کند گفتم: از بچگے به شما
شهدا ارادت داشتم دلم را راضے کنید
تا مهدے را راهی سوریه کنم.
⚡تصور اینکه بدون مهدے بچهها
را بزرگ کنم برایم سخت بود.
آن شب دلم آرام شد...
خداحافظے آخرین بار متفاوت بود.
حتی محل کار آقامهدے هم برایش
مراسم خداحافظے گرفتند.
💢بعداً همکارانش مےگفتند...
ما مےدانستیم مهدے شهید مےشود
و رفتنش برگشتے ندارد.
وقتے آقامهدے اعزام شد تا شش روز
خبرے نداشتیم...
تماس گرفت، ابراز دلتنگے کرد.
❓پرسید بچهها مریض نشدند؟
گفتم: همه چیز خوب است شما به
کارتان برسید گفت: من به آنچه دلم
مےخواست نرسیدم اگر اتفاق
خاصے نیفتد شب یلدا مےآيم پیشتان.
👋 آخرین خداحافظےاش بود...
اما شب یلدا شب هفت مهدے بود.
با آنکه من و بچهها کسالت داشتیم...
مراسم شب یلدا را کنار مزارش گرفتیم.
#شهید_مدافع_مهدے_قره_محمدے🌷
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
شهید مدافع حرم #محرم_ترک
🔹نام: محرم
🔹نام خانوادگی: ترک
🔹نام پدر: حبیب الله
🔹ولادت: 1357/10/1 (لرستان/ازنا)
🔹شهادت: 1390/10/29
🔹نحوه شهادت: در سوریه دو نفر تقاضای ملاقات شهید را میکنند وقتی وارد اتاق میشوند شهید را اسمانی میکنند در اثر انفجار
محرم ترک یکی از فرماندهان ایرانی است
که در همان روزهای اول درگیری به سوریه رفت و نامش بعنوان اولین شهید #مدافع_حرم ایرانی ثبت شد.
او چهار سال قبل در دیماه سال ۱۳۹۰ بشهادت رسید.
کلنا عباسک یازینب س 🌷
#سالروز_زمینی_شدنتــ_مبارک_دلاور
#یادش_باصلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹خواهر از نگاه کردن به قد و بالای برادر سیر نمیشود...
.
.
خواهر شهید: مادر من یک زن فوق العاده است، خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند ...
همه ی ما را مادر آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم،
خطاب به جنازه بابا گفت؛
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم...
مثل بابا شده بود
خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها...
تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد.
وقتی صورت جهاد را بوسید گفت:
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده؛
البته هنوز به ارباً اربا نرسیده...
باز خجالت آراممان کرد...
.
#امان_از_دل_زینب #شهید_جهاد_مغنیه
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از ستارگان آسمانی ولایت⭐️
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیاضےزاده #شهیدفتحی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
« اللّهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم »
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
نیمه شب شد، شب خودش هم مدتی خوابیده است
من به یادت #کربلا، گریان و بیدارم هنوز....
🌸🍂