eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
156 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🌹شهید مجید بقایی 🍃 تولد بهمن 1337 بهبهان 🍂 شهادت 1361/11/9 فکه 💠 شادی روح شهید بقایی #صلوات❤️ #به_
💠 شهادت از عملیات قرار شد كه عده‌ای از مسوولین و فرماندهان نظامی جنگ، دیداری با حضرت امام خمینی (ره) داشته باشند، اما گفته بود كه باید برای شناسایی این عملیات در منطقه بمانیم، به همین دلیل او به همراه عده‌ای دیگر از جمله در منطقه عملیاتی ماندند و صبح روز بعد به اتفاق ایشان و چند تن از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ جهت شناسایی منطقه به طرف محل مورد نظر حركت كردند. در طی مسیر مشغول تلاوت و حفظ سوره بود. او به كمك یكی از دوستانش این سوره شریفه را از حفظ می‌خواند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیده‌بانی حركت نمودند. ایشان در بین راه به برادران همراه می‌گوید: آیا می‌شود انسان به این درجاتی كه خداوند در قرآن فرموده است، برسد كه: «یا اَیتهاالنَّفس المُطمَئنَّه ارِجِعی الی ربِّكِ راضیَهً مرضیهً فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی» و آیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان می‌دهد كه به آن مرحله عالی نایل گردد؟ هنوز كلام به انتها نرسیده بود كه دشمن به نزدیكی آنان اصابت كرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت نمود و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز كرد و به درجه قرب و رضوان الهی دست یافت. 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
عشق به ولایت❤️ با دیدن امام اشک شوق از چشمانش جاری شد...😭 زمانی توفیقی دست داد تا من و #مجید و تعدادی دیگر از دوستان به دیدار حضرت امام خمینی(ره) برویم😍. آن روز مجید داخل حسینیه #جماران کنار من نشسته بود و برای دیدن حضرت امام(ره) پر پر می زد...🕊🍃 مرتب هم سوال می کرد که فکر می کنی ما واقعا امام(ره) را می بینیم؟ بنظرت نگاه امام چطور است؟😍 از حال و روزش پیدا بود که دل توی دلش نیست. اتفاقا آن روز قبل از ورود کنار در حسینیه یک عکس هم انداختیم📸. حتی در عکس هم هیجان و اشتیاق او برای دیدار حضرت امام (ره) پیداست😁. آن روز همه وجود مجید از عشق به امام اشباع شده بود. وقتی حضرت امام (ره) وارد شدند مجید شروع کرد به گریه کردن و اشکش سرازیر شد...😭 خاطره آن روز را هرگز فراموش نمی کنم. راوی: سردار محمدعلی جعفری🍃 خاطره از #شهیدمجیدبقایی🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
عشق به ولایت❤️ با دیدن امام اشک شوق از چشمانش جاری شد...😭 زمانی توفیقی دست داد تا من و #مجید و تعدادی دیگر از دوستان به دیدار حضرت امام خمینی(ره) برویم😍. آن روز مجید داخل حسینیه #جماران کنار من نشسته بود و برای دیدن حضرت امام(ره) پر پر می زد...🕊 مرتب هم سوال می کرد که فکر می کنی ما واقعا امام(ره) را می بینیم؟ بنظرت نگاه امام چطور است؟😍 از حال و روزش پیدا بود که دل توی دلش نیست. اتفاقا آن روز قبل از ورود کنار در حسینیه یک عکس هم انداختیم📸. 🔹حتی در عکس هم هیجان و اشتیاق او برای دیدار حضرت امام (ره) پیداست. آن روز همه وجود مجید از عشق به امام اشباع شده بود. وقتی حضرت امام (ره) وارد شدند مجید شروع کرد به گریه کردن و اشکش سرازیر شد...😭 خاطره آن روز را هرگز فراموش نمی کنم. ✍راوی: سردار محمدعلی جعفری 🍃خاطره از #شهیدمجیدبقایی🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
♨️ #فوری ♨️ 🌷پیکر مطهر شهیدان مدافع حرم #مرتضی_کریمی و #مجید_قربانخانی پس از حدود 4 سال کشف و شناسا
خبر رسانید به کنعانیان بوی پیراهن خونین کسی می آید.... دلـــــــم را حوالی جاگذاشته ام … در یک سحرگاه ِ سردِ زمستانی ! همانجا که ، تسبیحات ِ نماز صبحِ مان ، ذکر ِ شد .. همانجا که ستون به سمت ِ خط ، پیش رفت و از نقطه ی رهایی گـــذشتیم تا … دلــــــــم را حوالی ِ جاگذاشته ام ! همانجا که بر زمین افتاد … نه ، نه … بر افتاد ! دلم را حوالی ِ ، در کنار پیکر ِ جاگــذاشته ام … کنار خنده های … کنار پیکر … کنار ِ اخلاص ِ …ساده گی ِ … شجاعت ِ و .. مظلومی ِ … نگـــاهِ .. .. .. چه غریبانه رفتند و من ، دلم را حوالی جـــــاگذاشتم ، همانجایی که قفس ِ نـَفس را شکستند و همه شدند و خدا برای من ، اینگونه رقم زد بمانم و حسرت ِ را به نظاره بنشینم … کـــــــآش و ای کاش که فرصتی هم ، برای ِ من بود … عباس‌جان‌ بعدتوخاطره‌هابرسرمن‌میریزند چہ‌ڪسےگفتہ‌ڪہ‌این خاطره‌ها میمیرند؟ بہ‌خدا طاقتم اندازه‌این دورےنیست شڪ‌نڪن خاطره ها جان‌مرا مےگیرند.. https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#ستاره‌های_زینبی 🔸آن‌قدر آشنا و غریبه به ما گفتند که برای #مجید پول💷 ریخته‌اند که این‌طور تلاش می‌کند. باورمان شده بود. 🔹یک روز #سند_مغازه را به مجید دادم، گفتم: این سند را بگیر، اگر فروختی همه پولش💰 برای خودت. هر کاری می‌خواهی بکن. حتی اگر می‌خواهی سند خانه🏡 را هم می‌دهم. تو را به خدا به #خاطر_پول نرو❌ 🔸مجید خیلی #عصبانی شد😡 و بارها پایش را به زمین کوبید و فریاد زد🗣 «به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو🚷 من بازهم #می‌روم. من خیلی به هم‌ریختم😔 از این ناجوانمردیها» 🔹مجید تصمیمش را گرفته بود. یک روز بی‌قید به تمام حرف‌هایی که #پشت_سرش می‌زنند. کارت‌های بانکی‌اش💳 را روی میز می‌گذارد و #جیب‌هایش را خالی می‌کند. تا ثابت کند هیچ پولی در کار نیست❌ و ثابت کند چیز دیگری است که #او را می‌کشاند😊 و می رود... ✍ به روایت پدر بزرگوار شهید #شهید_مجید_قربانخانی🌷 https://eitaa.com/setaregan_velayat313