eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
156 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣با خندہ ات انار تَرَک ميخورد #بخند ❣ #يلدا بكن تمامیِ ايام سال را😍 تولدت مبارک محمدتقی جان 🌷 #شهید_محمدتقی_سالخورده #شب_ولادت🌸 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌷یلدا که چیزی نیست !! ما شب های طولانی زیاد داشتیم، مثل شبی که گفتند تو رفتی و .. این یک دقیقه در برابرش چیزی نیست .. #شهید_احسان_فتحی🌷 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣★❣★❣★❣★❣★❣ #ای_شهیدان🌷 ★ای ستاره های آسمان⭐️ #شب_یلدا ★ما زمینی ها یلدای آرام #امشبمان را مدیون آشوب وجود شما #آسمانی_ها🕊 هستیم ★و سرخی خون❣ شما به سان رنگ #انار سرخ امشب باعث شده تا زندگی های مان سبزتر🍃 از همیشه باشد و طراوات و #آرامش در آن جریان داشته باشد ★برای همیشه #مدیونتان هستیم #شب_یلداتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از 🌷سیده.م.موسوی🌷
گویند نیست از درازتر پیداست اینان ندیده اند.....😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک ثانیہ ازعمـر همـین یک شبِ یلـدا✨🌱 باعـث شـده تاصبـح بہ یُمـنش بنشیـنم{💓} ده قـرن ز عمـر #پسرفاطمہ طی شـد←💔 یک شب نشـد از هجـرقیامـش بنشینم😭✋ #بےتوتمام_شبهایمان #به_بلنداےیلداست_آقاجان https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یـااَبـاعَبـْدِللَّهِ_الْحُسیـْن نامـش شفـادهنده ے درد اسـت تـا ابـد♥️∞  نام «حســین» حال مرا جا می آورد{💓} #حـسین_آقاےمن✨🌱 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از فقط حیدر امیرالمومنین است
✉️ برای خودسازی روی خدا حساب باز کنیم 🇮🇷 @meftah1414
چه کسی دو روز از سال #تولد دارد⁉️ جز #شهیـــد🌷 چقدر به تو می آمد #شهادت😍 #تولدت_مبارک محمد تقی جان❤️ 🎉سالروز زمینی شدنت مبارک اهل آسمان🎉 #شهید_محمدتقی_سالخورده🌷 #سالروز_ولادت 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
چه کسی دو روز از سال #تولد دارد⁉️ جز #شهیـــد🌷 چقدر به تو می آمد #شهادت😍 #تولدت_مبارک محمد تقی جا
...۱۳۶۵/۱۰/۱ 🌺 حقیقت که به حق پیوستند از دام تعلقات دنیـ🌍ـا رستند. چشمی به جهان بگشودند و دیدند که این دنیا دیدنی نیست❌ و بستند🕊 🌺امروز خورشید شادمانه ترین را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت و قلبـ❤️ـها به مناسبت خوشامد خواهند گفت💐 🌷 و تولد بی حضورت شبی بود طولانی و پر از دلتنگی💔 و برای بعد از عروج ملکوتی ات🕊 هر شب اش همانند شب یلدا طولانی است و شبانگاهشان را با یاد و سپری می کنند... 🌷 🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شوخی و خنده های زیبای شهید مدافع حرم شهیدی که مرگ را به بازی گرفت 📌آخرین صحبتهای 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بده، حتما پدر خوبی می شی و بچه های خوبی تربیت می کنی، مثل خودت. بهم گفت: می دونی چیه دایی؟! شهدا #چراغ اند. چراغ راه تو تاریکی امروز. دایی من می خوام چراغ باشم. ✍راوی: دایی شهید #شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #شهید_ترور_اهواز 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
🌷 🔰چند روز پیش یکی از رفقا پیام داد📲 و شماره ای فرستاد که داستان ایشون با رو گوش کنم. منم همون موقع تماس گرفتم📞 از شماره ۹۱۱ و لهجه ی مازنیش همون اول میشد فهمید که ساکن یکی از شهرهای . تو بابل زندگی می کرد و کارمند بانک🏢 بود. 💢بقیه داستان رو از زبان می نویسم. 🔰من کارمند بانک هستم و امسال واسه اولین بار می خواستم برم کربلا. بلیط هواپیما✈️ رو گرفتم و اول آبان رسیدم اشرف. تو ایران🇮🇷 شنیده بودم که تو خود فرودگاه ارز دولتی💵 بهمون می دن. منم واسه همین هیچگونه ارزی نیاورده بودم با خودم. 🔰خب رفتم و دیدم که خبری از این حرفها نیست❌ راستش خیلی شاکی شدم😒 بگذریم، هر طور شده ۵۰۰۰ هزار دینار💷 جور کردم و خواستم با ماشین🚗 برم سمت میدان نجف. «جایی که می تونستیم ارز بگیریم.» 🔰اونجا وقتی شنیدم که وضع کرایه ها چطوره شوکه شدم😧 من فقط ۵۰۰۰ دینار داشتم و اونا می گفتن کرایه اینه. از یه طرف من به قدری عصبی بودم که منتظر یه جرقه واسه انفجار💥 بودم. از طرفی گیر چند تا راننده افتاده بودم که تا فهمیدن من خواستن سرم کلاه بزارن. 🔰جرو بحثم با اون راننده ها بالا گرفته بود که یهو یه عراقی از راه رسید👤 فارسی صحبت می کرد، حتی بهتر از من👌 منو برد یه کناری و بهم گفت که ببین اینا می خوان سرت کلاه بزارن و من نمی شد جلوی خودشون بهت بگم🚫 منم می خوام همین جا. بیا با هم👥 بریم. 🔰منم خیلی خوشحال شدم😃 از اینکه همچین آدم هایی پیدا می شه. راستش نمیدونم اگه این جوون رو نمیدیدم چه تصویری نسبت به ها تو ذهنم💬 ثبت می شد؟! تصویر اون راننده ها⁉️ 🔰من خوشحال بودم که یه همچین ای رو پیدا کردم. تو راه کنارم نشسته بود👥 و با هام حرف می زد. منم کاملا دیگه بهش پیدا کرده بودم ، همه پولمو دادم بهش💰 که هزینه ماشین🚗 رو حساب کنه. رفت، حساب کرد و بقیه پولو گذاشت تو کیفم💼 🔰حتی ببینم که پولا رو گذاشت سر جاشون یا نه! تو همین مدت کم ارتباط خیلی صمیمانه ای💞 بینمون ایجاد شده بود. منم دیگه آروم شده بودم. یهو گفت من یه کاری دارم باید اینجا . خیلی ناراحت شدم🙁 من تازه پیداش کرده بودم و اون حالا داشت منو میذاشت و . 🔰اون جوون خداحافظی کرد👋 و رفت. تو بقیه راه داشتم به این فکر می کردم💭 که این یهو از کجا پیداش شد. چی شد که به من و یهو گذاشت و رفت⁉️ یه لحظه شک کردم‌. گفتم نکنه اونم خواسته سرم 😨 🔰یه نگاه به کیفم💼 کردم. همونجایی که پولهامو می ذاشتم. دیدم که اون جوون نه تنها سرم کلاه نذاشت🚫 بلکه همه پول هم حساب کرده بود. واقعا داشتم دیوونه می شدم😢 برخورد اون ها. پیدا شدن سر و کله این . محبتی💖 که در حق من کرد. اون نوع .. 🔰اصن چی شد که این جوون به پست من خورد⁉️ همش داشتم به اون فکر می کردم. تو مدتی که عراق بودم وقتی به یه ایرانی🇮🇷 می رسیدم و سر صحبت باز می شد از اون جوون صحبت می کردم☺️ میگفتم یه بود. وقتی رسیدم ایران هم به اطرافیانم گفتم داستان اون جوون رو. جوون عراقی. تو صفحه‌ی اینستا گرام📱 هم داستان رونوشتم و کردم. 🔰چند روز بعد به طور اتفاقی عکس📸 همون جوون رو تو دیدم. اولش خیلی خوشحال شدم😍 اما کمی بعد پایین عکس رو نگاه کردم زده بود . به ادمین اون صفحه پیام دادم که چی می گی❓ من این آقا رو می شناسم. این کجا شده؟! 🔰داستان رو واسش تعریف کردم. بهش گفتم ببین من این عکس . بهم گفت که ۳۱ شهریور تو اهواز شهید شده🌷 بهش گفتم که من اصن ایشون رو ماه دیدم. مطمئنی اشتباه نمی کنی⁉️راستش مخم داشت سوت می کشید🗯 بهش گفتم شهید شده و مفقود و... نیست. 🔰واسم توضیح داد و متوجه شدم. یه کلیپ🎥 هم برام فرستاد. همون جوون که حالا فهمیده بودم اسمش .با همون زبون فارسی و همون لهجه. شک نداشتم که . همون جوونی👤 که کمکم کرده بود. هر چقدر اون کلیپ رو می دیدم آرومم نمی کرد😢 ✍پ ن: وقتی وسعت پیدا کند جریان می یابد. همه جا روان می شود. شاید گام اول پیدا کردن، سیر نشدن از فضیلتها و متوقف نشدن⛔️ در هاست. ما ها که حسین را دیده بودیم برایمان قابل درک تر است این دست ها. ما ها که دیده بودیم حسین هر چه جلوتر می رود بی تاب تر💓 می شود. این آخری ها دیگر نمی توانست یکجا بند بنشیند. اهل سکون نبود اصلا. باید می رفت. ما که ریزش رحمت حسین را برای اطرافیان دیده بودیم، ما که ولا تحسبن الذین قتلوا را شنیده بودیم. راحت تر درک می کنیم اینرا. همان حسین است. فقط کمی دامنه خوبی ها تغییر کرده😊👌 راوی: سیاوش ثباتی 📝 علی علیان @setaregan_velayat313 🌹?
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
<<🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁>> 💖من دوست داشتم با یک پاسدار ازدواج کنم؛ وقتے آقامهدے به خواستگارے‌ آمد معیارهایم برای ازدواج... ایمان، اخلاق و صداقت بود. که شهید تمام این ویژگےها را داشتند. 💐 زمانے که به خواستگارے‌ام آمدند پاسدار بودند و گفتند مأموریت‌هاے سخت مے‌روند و امکان دارد... شهید، اسیر و مجروح شوند. 🔹مهدے ظاهرے جدی و مصمم داشت. اما در باطن دل رحم و دلسوز بود. کارے نبود که به او واگذار شود و با جدیت انجام ندهد. مسئولیت‌پذیرے عجیبے داشت. 🎭 اهل ظاهرنمایے و دورویے نبود. دروغ در کارش نبود حرف حق را همیشه مےزد حتے اگر به ضررش تمام مے‌شد. اگر در اوج ندارے بود و متوجه مے‌شد کسے نیازمند است به دیگران کمک مے‌کرد. 📿در نماز اول وقت اهتمام داشت و همیشه با وضو بود. زیارت عاشورای هر روزش ترک نمے ‌شد. 🔻بار اول که به سوریه اعزام شد،... مجروح شد. ترکش از کنار گردنش رد شد و تیر به دستش اصابت کرد. بعد از سه ماه درمان، انگشتش را پیوند زدند. نگران بود نتواند اسلحه دست بگیرد، 2⃣دو سال نتوانست به سوریه اعزام شود. خیلی دست به دعا شد تا اینکه دوباره قسمتش شد یک روز به من پیامک داد بی‌بی منو طلبید وقتی به خانه آمد... مثل مرغ پرکنده بود. 📜وصیت‌نامه نوشت؛ وضعیت مالے و امانتے ها و کتاب‌هایش را مشخص کرد. روز آخر وصیت‌نامه‌اش را کامل تایپ کرد. 📀عکس‌هایش را داخل CD گذاشت و گفت این عکس‌ها را بعد از شهادتش استفاده کنیم بچه‌ها را مے‌بوسید و من از آنها فیلم مے‌گرفتم. 💨 گفت من یک ماه سوریه هستم. رفتیم بازار به اندازه یک ماه خرید کردیم. بعد به مزار شهدای گمنام کنار دانشگاه امام حسین(ع) رفتیم کنار شهداے گمنام دلم خیلے شکست. 🌹به شهید کریمے که تازه هویتش مشخص شده بود متوسل شدم که... دلم را آرام کند گفتم: از بچگے به شما شهدا ارادت داشتم دلم را راضے کنید تا مهدے را راهی سوریه کنم. ⚡تصور اینکه بدون مهدے بچه‌ها را بزرگ کنم برایم سخت بود. آن شب دلم آرام شد... خداحافظے آخرین بار متفاوت بود. حتی محل کار آقامهدے هم برایش مراسم خداحافظے گرفتند. 💢بعداً همکارانش مے‌گفتند... ما مے‌دانستیم مهدے شهید مے‌شود و رفتنش برگشتے ندارد. وقتے آقامهدے اعزام شد تا شش روز خبرے نداشتیم... تماس گرفت، ابراز دلتنگے کرد. ❓پرسید بچه‌ها مریض نشدند؟ گفتم: همه چیز خوب است شما به کارتان برسید گفت: من به آنچه دلم مے‌خواست نرسیدم اگر اتفاق خاصے نیفتد شب یلدا مے‌آيم پیش‌تان. 👋 آخرین خداحافظے‌اش بود... اما شب یلدا شب هفت مهدے بود. با آنکه من و بچه‌ها کسالت داشتیم... مراسم شب یلدا را کنار مزارش گرفتیم. 🌷 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
شهید مدافع حرم #محرم_ترک 🔹نام: محرم 🔹نام خانوادگی: ترک 🔹نام پدر: حبیب الله 🔹ولادت: 1357/10/1 (لرستان/ازنا) 🔹شهادت: 1390/10/29 🔹نحوه شهادت: در سوریه دو نفر تقاضای ملاقات شهید را میکنند وقتی وارد اتاق میشوند شهید را اسمانی میکنند در اثر انفجار محرم ترک یکی از فرماندهان ایرانی است که در همان روزهای اول درگیری به سوریه رفت و نامش بعنوان اولین شهید #مدافع_حرم ایرانی ثبت شد. او چهار سال قبل در دیماه سال ۱۳۹۰ بشهادت رسید. کلنا عباسک یازینب س 🌷 #سالروز_زمینی_شدنتــ_مبارک_دلاور #یادش_باصلوات https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹خواهر از نگاه کردن به قد و بالای برادر سیر نمیشود... . . خواهر شهید: مادر من یک زن فوق العاده است، خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند ... همه ی ما را مادر آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم، خطاب به جنازه بابا گفت؛ الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم... مثل بابا شده بود خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها... تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم... باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد. وقتی صورت جهاد را بوسید گفت: ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده؛ البته هنوز به ارباً اربا نرسیده... باز خجالت آراممان کرد... . #امان_از_دل_زینب #شهید_جهاد_مغنیه https://eitaa.com/setaregan_velayat313
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیاضےزاده #شهیدفتحی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» « اللّهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی چه می‌داند تا به امروز چند بار فرو‌ ریختم و چند بار #دلتنگ شدم از دیدنِ کسی که تنها پیراهنش شبیه تو بود ...! #مادران_شهدای_مفقودالاثر💔 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
نیمه شب شد، شب خودش هم مدتی خوابیده است من به یادت ، گریان و بیدارم هنوز.... 🌸🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا