داشتم فکر میکردم امروز چی بگم!
ولی یهو یه چی در گوشم گفت
_اخہ فقط #سہسالش بود ...!💔
کوچولو ... دوست داشتنی!
دیدی چه زبونی برا باباشون میریزن؟💔
نازدونهی قصهی مام
اینقدررر برا باباش زبون میریخت!
اینقدرر شیرین زبون بود :)!💔
البته این آخرا ...
شیرین زبونی که میکرد!
صداش بغض داشت "☹️
دختر باشی!🌱
شیرین زبون باشی "
سہ سالہ باشی💔
بری بہ بابات یہ چیزی بگی
_نہ نمیگہ!💯
گرفتی چی میخوام بگم!؟...
اگر از امامحسین چیزی میخوای!🌿
برو در خونهی حضرت رقیہ :)✨