ستاره شو7💫
ولادت #امام_جواد
امروز که تولد هست نشون بدیم با روزهای دیگه یه فرقی میکنه
مثلا دوتا بستنی بگیریم با خواهر یا برادرمون به عشق امام جوادجان بخوریم 😋
دهم #ماه_رجب #میلاد_امام_جواد علیه السلام مبارک
╭┅──────┅╮
࿐༅📚༅࿐#احکام
#حجاب
╰┅──────┅🦋
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
⏰╲\╭┓
╭🌺🍂🍃#روانشناسی_تایم💭🧠👨⚕️
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚
گاهی تو خونه 🏠یه اتفاقی 🚨میفته و مامان👩🦱 خانواده میخواد تا اول اطلاعات کسب کنه بعد درموردش حرف بزنه اما.........🧐🙈
🍂👨🦰بابا از اتفاق ها یه چیزی برداشت کرده
🍂👩🦰خواهر فکر میکنه مقصر داداش👱♂ بزرگی هست
🍂👧خواهر کوچیکه حس میکنه نکنه تقصیر منه و شروع میکنه به دفاع از خودش
🍂👱♂داداش بزرگه از خراب کار بودن خواهر اولی 👱♀میگه
🍂👱♀خواهر اولی به داداش کوچیکه 👦مشکوک هست و...
حسابی همه پچ پچ😶🌫 میکنن و
حرف میزنن🗣 و نظر میدن 👅
همه از طرف مامان 👩🦱یه حرفی میزنن
و آرامش😇 خونه رو بهم میریزن😵💫
و این بد☠ ترین کار هست برای اعضای خانواده👨👩👧👧
چون هیچی مهم تر❇️ از امنیت و آرامش نیست⭕️
و بهتر بود هر کسی فکر🧠 هاشو برا خودش نگه میداشت تا ...
تا مامان👩🦱 بیاد و اصل مطلب رو بگه
اینجوری هم آرامش😇 برقرار بود
هم استرس🙄 کمتر بود
یادمون باشه هر وقت اتفاقی ☠میفته که به آرامش🙃 و امنیت خانواده ربط داره
برای فهمیدن اتفاق☠ صبر کنیم و دنبال زرنگی 🤠و مسابقه🎮 و به رخ کشیدن خودمون🥇 نباشیم
وگرنه....
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
💐💐💐💐
درسته داداش و پسر های خانواده
خواهر ها رو گاهی اذیت میکنن
ولی خب
امسال ؛ امروز رو ؛؛ روز پسر اعلام کردن و تصویب شده
بهشون تبریک بگید 😜❤️
💐💐💐💐💐
ستاره شو7💫
❌🔻❌🔻❌🔻 👌یه بار خوندنش بین شش تا یازده ثانیه طول میکشه 👀 حتی کمتر😁 🌺پس صد تاش نهایت🔸 هجده دقیقه🔸 ط
تولد دردونهٔ امام رضا جانمون مبارک🎈
یکسوم ماه رجب گذشت
کسی از دریای رحمتِ خدا جانمونهها
تا میتونیم باید جمع کنیم😇✋
و استارتِ کارای خوب رو بزنیم🚗
و ترمزِ کارای بد رو بکشیم
#قرارمون
#ستارهشو
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ازتوزرنگتره🤣🤣🤣
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↻✂️📏✏️••||
.
.
#حوصلتون_سر_نره🙃🙂
#کاردستی
#نقاشی با قاشق👌
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
ستاره شو7💫
#چالش من هم میتوانم رزق شهادت داشته باشم اگر...
یه #چالش داشتیم که بعضی از دوستای گلم جواب دادند...
#چالش
من هم میتوانم رزق شهادت داشته باشم اگر در تمام مراحل زندگیم فقط یاد خدا باشه و بس..
چون تقدیر و سرنوشت ما آدم ها را خودش نوشته..
و منم دوست دارم و کاش بهش برسم و اینکه لیاقت داشته باشم تا به شهادت برسم
امام حسین بطلبم به پابوست بیام و به آرزوم برسم🤲🏻
فاطمه زهرا احمدی
من هم میتوانم رزق شهادت داشته باشم
اگه عاشق خدا باشم ⚘
اگه خدا دوسم داشته باشه ❤
اگه لیاقت شهید شدنمو داشته باشم💔
اگه بتونم زحم⚘ات شهدا رو با شهید شدنم⚘
🖤
🖤
🖤
🖤
💔💔💔💔جبران کنم💔💔💔💔
حدیثه قدیری
🥰🥰🥰
#چالش
من هم میتوانم رزق شهادت داشته باشم اگر...
فقط برای
۱- امام زمان سلام بدیم
۲ودعای فرج بخوانیم
۳وکارهایی که درقران گفتندعمل کنیم.....
محمد عرفان صدارت
😍😍
ان شاالله همه سرباز اقا باشیم و در رکابشون شهید بشیم 🙏
محمدسلمان؛الموسوی لكخذني - yasfatemii _142.mp3
3.95M
" #نماهنگ؛ لک خذنی...#فارسی🌱•』
#محمدسلمان
#سیدمصطفیالموسوی
#امام_زمان_عج
#صیقل_روح🌱
❀͜͡🥀
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه حرکتی قشنگ برای نوجوانهای 11تا 14سال
کلیپ را تا آخر ببین و برای دوستانت ارسال کن
و با معرفی و توجیه دوستانت در #رقابت #سفیر_قرآنی _شو شرکت کن
و سفر مشهد رایگان را برنده شو 👏👏👏
مشاهده با کیفیت در کانال آپارات 👇
https://www.aparat.com/v/IVcAT
#تلاوت_نور
#معرفی_طرح_موسسه
#تولید_گروه_رسانه
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
ستاره شو7💫
#رمان #نوجوان #فرشتههاازکجامیآیند #قسمت_سیزدهم 🧖♀🧖🧖♀🧖 بیرون را نگاه کردم، دیدم حسینمخ دوروبر
#رمان
#نوجوان
#فرشتههاازکجامیآیند
#قسمت_چهاردهم
🧖♀🧖🧖♀🧖
شنیده شد و شیشهی سه در سهی بنگاه ریخت پایین. یک پاره آجر آمد تو بنگاه، خورد به کاپوت یک ماشین و تا ته بنگاه رفت. علیرضا از وسط خیابان فریاد کشید: «زورتان به یک بچه میرسد؟!»
دست از سر من برداشتند و هاجوواج خیره شدند به تکههای شیشه. حسینمخ پرسید: «این دیگر کیست؟»
ــ همانی که میخواست ماشین بخرد.
حسینمخ گفت: «حالا پول ماشین را ازش میگیرم بابت خسارت. رفتم دنبالش!»
اهل محل جمع شده بودند جلو بنگاه. هیچکس نمیدانست چه شده. همه حیران مانده بودند. حسینمخ پایش را که از بنگاه بیرون گذاشت، علیرضا فرار کرد. حسینمخ فریاد زد: «بگیریدش!»
و دنبالش دوید. مظفر هم دنبالشان. بهترین موقعیت بود که من هم فلنگ را ببندم. یواشکی از تو بنگاه سُر خوردم بیرون. کسی حواسش به من نبود. چند قدمی دنبال مظفر دویدم و بعد خودم را کشیدم پشت یک ماشین. مظفر نتوانست خیلی ادامه بدهد. چاق بود و شکم گنده و نفس کم میآورد. موقع راه رفتن هم به خسخس میافتاد. من پشت ماشین ماندم تا او برود. بعد دویدم دنبال حسینمخ. حسین و علیرضا با هم فاصلهی کمی داشتند اما به هم نمیرسیدند.
علیرضا گاهی سرش را برمیگرداند و پشتسرش را نگاه میکرد. به گمانم مرا دید. تصمیم گرفته بودم کمکش کنم. آنقدر توی کوهوکمر دنبال گوسفندها دویده بودم که دویدن توی خیابان و روی آسفالت صاف برایم مثل آب خوردن بود. فاصلهای با حسینمخ نداشتم. از پشتسر بهش پشت پا زدم. سکندری خورد و شیرجه رفت تو جوی آب. داد و فریادش پشتسرم به هوا رفت. نایستادم ببینم چه بلایی سرش آمده. سر پیچ خیابان بعدی، رسیدم به علیرضا. هر دو از نفس افتاده بودیم. او بریدهبریده پرسید: «زیر چشمت چی شده؟»
گفتم: «حسینمخ زد!»
پرسید: «همین بود که دنبال من میآمد؟»
گفتم: «آره.»
گفت: «چه نفسی داشت... خوب بلایی سرش آوردی! حقش بود نامرد! اسمت چیست؟»
گفتم: «غلام!»
پرسید: «تو پیش این نامردها چه کار میکردی؟»
و من داستان خودم را برایش تعریف کردم: «مادرم مریض شده بود. بابام آوردش تهران، بیمارستان. گفتند باید عملش کنند. دویستوپنجاه هزار تومان خرجش بود. بابام نداشت که بدهد. میخواست زمینش را بفروشد. مشتری دست به نقد نداشت. مظفر پسرعموی بابام، حاضر شد پول را بدهد به شرط اینکه من یک سال برایش مجانی کار کنم. شبها توی بنگاه بخوابم و مواظب ماشینها باشم. روزها هم چای بدهم و نظافت کنم. یک ماه بود اینجا بودم که امروز اینجوری شد.»
ــ پس بهخاطر من، خودت و بابات را انداختی توی دردسر!
ــ هر کی میآمد تو بنگاه یکجوری سرش کلاه میگذاشتند. بالاخره یک روز این کار را میکردم نمی دانم امروز چه شد که فکر کردم نباید بگذارم پول را از چنگت دربیاورند.
علیرضا رفت توی فکر، لبخندی زد و گفت: «حتماً حکمتی دارد.» بعد به من نگاه کرد و گفت: «با این حساب اینجا کسی را نداری، جایی را هم نداری که بخوابی؟»
من سکوت کردم و او ادامه داد: «عیبی ندارد. بیا برویم، به گمانم کار تو هم راه میافتد. برویم ببینم عموحیدر چه میگوید.»
ادامه دارد...
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↻✂️📏✏️••||
.
.
#حوصلتون_سر_نره🙃🙂
#کاردستی
باکس کاغذی لوازم به شکل کتاب
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی
و کاش میمُردم، بعد از «فمن یمت یرنی»
مقام و شأنش را غیر از خدا که میداند
که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند.
ایلیا | علی اکبر قلیچ
#روز_پدر
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂
سلام عزیزان عیدتون مبارک
تبریک به باباهای مهربون 😍
امشب دست پدرهای مهربونتون را ببوسید 😘😘
یکی از خصوصیات بی نظیر باباهاتون رو در قالب
شعر، نقاشی، متن و... برامون ارسال کنید 😁
#چالش
#تست_هوش
کدام در جای خالی قرار میگرد ؟
✅پاسخ یکشنبه قبل از ظهر
ᘜ⋆⃟݊🍁🪸🪺🌻•✿❅⊰'••'•'━━━•─
@setaresho7 اینجا ستاره شو
─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋♂