- خب ما که نصفه نیمه قرارای سه‌تاپو انجام میدادیم سالای قبل - آره ولی خب امید داشتم امسال باشه دوباره شروع کنم - فکر کنم بخاطر اینکه رفیق نصفه نیمه بودیم، ادامه ندادن - شاید. چمیدونم...

- حالا بیا خودمون دوتایی بریم جلو - باشه پایتم - ولی میگما میگفتن توی سه تاپ چندهزار نفر بودیم و لایو داشتیم و.... - آره. حسم این بود ما با هم داشتیم توی لشکر امام رضا آموزش میدیدیم تا وقت وقتش، امام رضا ما رو ببرن و تحویل لشکر امام زمان بدن

.

.

.

ساعت، کمی مانده به بامداد ششمین روز از رجبِ عزیز

از ارض قدس رضوی از شهری که قبلِ امام‌رضا علیه‌السلام روستایی بیش نبود

اومدیم بگیم ما اهل شماییم ما توی تیم شماییم

ما از تنهایی می‌ترسیم ما از سرما می‌لرزیم ما می‌خوایم آویزون شما باشیم

پس آویزون شما میمونیم با...