eitaa logo
کانال رسمی حاج سید محسن بنی فاطمی
619 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
465 ویدیو
16 فایل
اطلاع رسانی جلسات و برنامه ها و کلیپهای صوتی و تصویری مداح اهل بیت حاج سید محسن بنی فاطمی
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸شرح گوشه‌ای از مصیبتِ « وَ الْمُعَذَّبِ في قَعْرِ السُّجوُنِ، وَ ظُلَمِ الْمَطامير » در صلوات بر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام، این فراز معروف آمده است: 📋 « ... وَ الْمُعَذَّبِ في قَعْرِ السُّجوُنِ، وَ ظُلَمِ الْمَطامير » ▪️ سلام و دورد خدا بر آن امامی که در کنج زندان ها و در تاریکی سیاهچال ها، عذاب کشید ...(مصباح‌الزائر،ص۵۸۹) 🥀 در برخی از نقل‌ها آمده است: در آن طاموره‌ای (سیاهچال) که امام علیه‌السلام در آن زندانی بود، به راحتی امکان نفس‌کشیدن نبود ... 📋 وَ كانَ عليه‌السلام إذا ضاقَ نَفَسُهِ لِضيقِ الطامُورَة يَأتي إلىٰ بابِها و یَستَنشِقَ الهَواء ▪️هرگاه که نفس‌کشیدن، بر آن حضرت سخت می‌شد، خود را به کنار درب آن سیاهچال می‌رساندند تا اندکی تنفس کنند. 📋 فإذٰا رآهُ السِنديُّ لَطَمَ الإمامَ عليه‌السلام عَلَى وَجهِهِ وَ رَجَعَهُ إلىٰ داخلِ الطّامُوَرة. ▪️اما همینکه که سِندی بن شاهک ملعون، آن حضرت را در کنار در می‌دید، می‌آمد و با دست نحسش بر صورت مبارک امام علیه‌السلام سیلی می‌زد و آن حضرت را به داخل سیاهچال برمی‌گرداند. 📚مجمع مصائب اهل‌البیت, ج۴ ص۲۴۷ 📚المجالس المعصومیه, ص۲۴۹ 📚العبرة الساکته, ج۲ ص۴۹۷ ✍ به شاخهٔ‌ی گلِ احساس من لگد می‌زد ز روی دشمنی و كينه و حسد می‌زد مرا به جرم خطايی كه مرتكب نشدم هزار مرتبه با تازيانه حدّ می‌زد درون سينهٔ خود عقده‌ها ز خيبر داشت به استناد همان مدرك و سند می‌زد هميشه موقع سيلی‌زدن‎‏‏‎‎، به لبخندی به اهلبيت نبی حرف های بد می‌زد اگر اجل به سراغم نمی‌رسيد آنجا گمان كنم كه مرا تا إلی الأبد می زد سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸پیکر مطهر «غریب بغداد» را، گُل‌باران کردند و پیکر مطهر «غریب کربلا» را، تیرباران ... در نقل‌ها آمده است: بعد از آنکه عده‌ای از شیعیان متوجه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شدند، جمع قابل توجهی آمدند و آن‌قدر شاخه‌های گُل بر روی جنازه مطهر ریختند که آن بازاری که پیکر مطهر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را از آن عبور داده و در آن قرار داده بودند، 📋 سُمِّيَ بَعدَ ذَلكَ بِسوقِ الرَّياحِين ▪️از آن به بعد به "سوق الرياحين" (بازار گُلها) معروف شد. 📋 وَ بنَي عَلى المَوضعِ الَّذِي وُضِعَ فيهِ الجُثمانُ المُقدّسُ بِناءً لِئَلَّا تَطَأهُ الناسُ بِأَقدامِهم تَكريماً لَه ▪️و از آن به بعد، در آن محلی که پیکر مطهر آن حضرت را گذاشته بودند، شیعیان یک بنایی ساختند تا مردم، آن محل را با لگدهایشان، پایمال نکنند. 📚الأنوار البهيّة، ص۹۹ 📚حیاة الامام موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام،قرشی،ج۲ ص۷۸۳ ✍ آه... یا موسی بن جعفر! این جا بر روی جنازه مطهر شما، در آخر بارانی از گُل بارید ... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن غریبی که مقاتل نوشته‌اند: 🥀 ... وقتی که شمر لعین دید، در جنگ تن به تن حریف سیدالشهداء علیه‌السلام نمی‌شوند، 📋 أمَرَ الرُّماةَ أن يَرموهُ، فَرَشَقوهُ بِالسِّهامِ حَتّى صارَ كَالقُنفُذِ، ▪️به تیراندازان گفت: او را تیر باران کنید! پس از زمین و آسمان تیر به سمت آن حضرت پرتاب کردند به گونه‌ای که بدن مبارکش، در اثر آن بارش تیر، همانند خارپُشت شده بود ... 📚الارشاد، ج۲ ص۱۱۱ سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5931644431877801943.mp3
36.93M
آسمان را به روی تخته در میبردند ... ویژه شهادت امام کاظم علیه السلام بانوای سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
4_5931644431877801944.mp3
17.53M
مولا تو ابالرضایی... ویژه شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام بانوای سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
37.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سایه سار ‌کوکب موسی بن جعفریم ... بانوای امامزاده سید اسحاق ابن امام موسی کاظم علیهما السلام .ساوه شب شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
44.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسمان را به روی تخته در میبردند ... بانوای امامزاده سید اسحاق ابن امام موسی کاظم علیهما السلام .ساوه شب شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
37.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام موسی بن جعفر علیه السلام بانوای امامزاده سید اسحاق ابن امام موسی کاظم علیهما السلام .ساوه شب شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸شرح گوشه‌ای از مصیبتِ « وَالجَنازَةِ المُنادیٰ عَلَیها بِذُلِّ الاستِخفافِ‌ » در صلواتی که مرحوم سید بن طاووس برای حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام نقل می‌کند، این فراز آمده است: 📜 «وَالجَنازَةِ المُنادیٰ عَلَیها بِذُلِّ الاستِخفافِ‌» ▪️سلام و درود خدا بر آن جنازه‌ای که با خواری و خفت بر سر آن جنازه فریاد می‌زدند ... 👈 اما شرح گوشه‌ای از این مصیبت: وقتی که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسیدند، 📋 فَحُمِلَ عَلَی نَعْشٍ وَ نُودِیَ عَلَیْهِ هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ ▪️جنازه مطهر را روی تختی گذاشته و می‌بردند و می‌گفتند: این امام رافضی هاست؛ بیایید و او را ببینید. 📋 فَلَمَّا أُتِیَ بِهِ مَجْلِسَ الشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الْخَبِیثَ بْنَ الْخَبِیثِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ ▪️وقتی بدن ایشان را به مجلس شُرطه‌ها آوردند، سندی بن شاهک چهار نفر را گماشت تا (العیاذ بالله) فریاد بزنند: «آگاه باشید که هر که می‌خواهد آن خبیثِ خبیث زاده، یعنی موسی بن جعفر "علیهماالسلام" را ببیند، از خانه‌اش بیرون بیاید.» 🥀 سلیمان بن أبی جعفر(پسر منصور) از قصر خود که در حاشیه شطّ بود، بیرون آمد و صدای فریاد و همهمه شنید؛ به فرزندان و غلامان خود گفت: چه خبر است؟ گفتند: سندی بن شاهک است که بدن آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را بر تختی گذاشته و ندا می‌دهد. 🥀به فرزندان و غلامانش گفت: بروید و با کمک غلامان خود بدن ایشان را از دست آن‌ها بیرون بیاورید. اگر مانع شما شدند، آن‌ها را کتک بزنید و پرچم‌های سیاه آن‌ها را پاره کنید. آنان آمدند و هرگونه که بود بدن مبارک را از آن نانجیبان گرفتند و چند نفر را گماشتند که فریاد بزنند: 📋 أَلَا مَنْ أَرَادَ الطَّیِّبَ بْنَ الطَّیِّبِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ ▪️ آگاه باشید که هر که می‌خواهد آن پاک نهاد پاک نهادزاده، یعنی آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانه‌اش بیرون بیاید. 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج١ ص٩٩ ✍ آه... یا موسی بن جعفر! در اینجا که - العیاذبالله - نسبت "خبیث" به شما دادند، قلب شیعه از این مصیبت آتش می‌گیرد؛ اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر عمّه‌های شما، زینب کبری و ام‌کلثوم و دیگر مخدّرات، در آن زمانی که مَقاتل نوشته‌اند: 🥀 وقتی که کاروان اسرای آل الله، نزدیک کاخ یزید لعین رسید، ملعونی به نام "مُخفّر بن ثعلبة" به کنار کاخ یزید آمد و صدای نحسش را بلند کرد و گفت: 📜 هَذَا مُخفَّرُ بن ثَعلَبة، أَتَى أميرَالمؤمنينَ باللِّئامِ الفَجَرة... ▪️این مُخفّر بن ثعلبه است ؛ كه به نزد اميرمؤمنان (یزید لعین) - العیاذبالله - افرادی پَست و فاجر را آورده است... 📝 من که کمتر ز گُل از هیچ کسی نشنیدم بشنو این رَذل حرامی چه به من می‌گوید ... 📚كامل بهايى، ج۲ ص۲۹۱ 📚مثير الأحزان، ص۵۳ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۱۳۱ ✍ قاسم نعمتی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸وقتی که لب‌های جنازه مطهر موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام، به سخن باز می‌شود ... در نقل‌ها آمده است: سندی بن شاهک ملعون دستور داد به مردم اعلام کرد که موسی بن جعفر علیهماالسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، مردم بر آن حضرت نگاه می‌کردند و اثر جراحت در او نمی‌دیدند. 🥀 در این هنگام یکی از مُخلصین از شیعیان کنار جنازه آمد و شنید که مردم می‌گویند: موسی بن جعفر علیهماالسلام کشته نشده بلکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. 🥀 او به حاضران گفت: من این موضوع را از خود موسی بن جعفر علیهماالسلام می‌پرسم. گفتند: او از دنیا رفته است! چگونه تو را از حال خود آگاه سازد؟ 🥀 او نزدیک جنازه آمد و گفت: ای فرزند رسول خدا! تو راستگو و پدرت راستگو بوده است! به ما خبر بده آیا شما را کشته‌اند یا خود از دنیا رفته‌اید؟! 📋 فَنَطَقَ عَلَیْهِ‌السَّلاَمُ وَ قَالَ: قَتْلاً قَتْلاً قَتْلاً، ▪️امام "علیه‌السلام" لب به سخن گشود و سه بار فرمود: مرا کشته‌اند... مرا کشته‌اند... مرا کشته‌اند... 📚‌اثباة الهُداة، ج٤ ص٢٧٥ 📚الأنوار البهیة، ص ۲۰۲. ✍ آری... هيچ جای تعجب نیست که لب های جنازه مطهر امام، به سخن باز شود؛ حتی بالاتر از این معجزه هم رخ داده است ... در همان جایی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها حیران و سرگردان در پی جنازه مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام می‌گشت که از حلقوم بریده برادر، ناله‌ای به گوشش رسید که: 📋 إِلَیَّ إلیَّ... اُخَیَّّة اُخَیَّّة ▪️بیا بیا خواهرم... که من اینجایم ... 📝 ُگلی گم کرده‌ام می‌جویم اورا به هر گل می‌رسم می‌بویم اورا گل من یک نشانی‌ در بدن‌داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اگر پیدا کنم زیبا گلم را به آب دیدگان می‌شویم او را گل گم کرده‌ات خواهر منم من سُرور سینه‌ات خواهر منم من نشانی را که گفتی جان خواهر که دارد در بدن خواهر منم من در آندم زینب غم دیده‌ی زار روان اشک از دو چشمان گهربار شتابان رفت و آن محزون نالان بسوی قتلگه با حال افکار صدای آشنائی آمدش گوش که‌شد از کف‌برونش طاقت و هوش بسوی آن صدا شد زار و نالان گل خود را بدید و کرد افغان ... سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi