eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می‌کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا؛ ارواحنا لک الفداء ▪مصائب امام رضا علیه‌السلام 🔹 وقتی امام علیه‌السلام دعوت شدند که به تشریف بیاورند، به حسب ظاهر روی فشار تشریف آوردند، ولی در واقع حضرت می‌توانست از خدا بخواهد که خدایا من این را نروم و قبول هم می‌شد، ولی این کار را نکردند. سفر غریبانه‌ای بدون رفتند. وقتی هم که خواستند حرکت کنند، دستور دادند اهل و عیال‌شان جمع شدند. فرمودند یک قدری برای من کنید که دیگر مرا نمی‌بینید و آن‌ها هم مجلس درست کردند. سپس حضرت علیه‌السلام را کنار جدّشان بردند و آن را به سپردند که در خدا قرار بگیرد. و این راه طولانی را یِکه و تنها و بدون فرزند و عیال آمدند. در مشهد هم خیلی آزارشان می‌داد؛ و شاید هم که گاهی دچار زحمت می‌شوند، در اثر آن برکاتی باشد که خدا به آن حضرت در غربت و رنج‌ها داد که یک سهمی هم به زائرین داده می‌شود، مثل گیر نیامدن جا یا گیر نیامدن جای راحت، غذا، خواب‌گاه و گاهی هم در راه ماندن. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. 🔺 راهی برای کم کردن مشکلات زیارت 🔹 پیش‌آمدها هم هرچه شده یا خدای نکرده می‌شود، باید ازشان خواست که خودشان جلوگیری کنند. از این جهت به ما دستور دادند که هر وقت خواستید جایی بروید، اول بروید پیش آن یا ای که در جوار شماست مثل حضرت علیه‌السلام یا حضرت علیهاالسلام، سلامی عرض کنید و ازشان بخواهید که ما می‌خواهیم فرستاده‌ی شما به خدمت پسر عموی‌تان باشیم، به خدمت برادرتان باشیم و شما را ببریم و به ایشان بدهیم. این باعث می‌شود که فیض علی حدّه‌‌ای نصیب بشود و انسان یک قدری پیش‌آمدش رفع بشود. وقتی هم می‌خواهد برگردد باز خدمت حضرت می‌رود و سلام و می‌کند و می‌گوید می‌خواهم خدمت پسر عموی شما یا خواهر شما در یا در برسم و سلام شما را برسانم. آن‌وقت او که حامل پیام حضرت شد، ان‌شاءالله از ناراحتی‌ها محفوظ می‌ماند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 وقتی ، که یکی از افرادی است که درک تاریکی درونی خویش را نکرده بود، خدمت حضرت (علیه‌السلام) می‌رسد، و او را دعوت به بیعت با (لعنه‌الله) می‌کند؛ حضرت چنین می‌فرمایند که: چه ارزشی دارد؟! تمام دنیایی که یزید شان است چه ارزشی دارد؟! مگر نمی‌دانی را (حضرت سلام الله علیهما) به خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. ۸۸/۸/۲۴ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ارتباط با سرپرست دین! 🔹 #آمریکای جنایتکار، #شیطان بزرگ است و نماد دینی است که صاحب و سرپرست ندارد. و در این #دین فقط به این دل‌خوشند که یک‌شنبه‌ها بروند #کلیسا و پول بدهند تا گناهان‌شان آمرزیده شود!. 🔹 دین #اسلام بی سرپرست نیست و سرپرست این دین، در زمان ما، #امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشند. 🔹 راه ارتباط با #امام زمان علیه‌السلام به هیچ وجه بسته نیست و توسلات و زیارت #جامعه کبیره راه #توسل به ایشان است. 🔹 وقتی که ما جوان بودیم، رفیقی همدانی داشتیم که برایمان تعریف می‌کرد: من در اوایل طلبگی در مدرسه وقتی شب‌ها توسل می‌کردم و می‌خوابیدم، تمام وقایع روز بعد را به طور کامل می‌دیدم و فردا همان اتفاقات عیناً می‌افتاد!. 🔹 این رفیق همدانی ما همسایه‌ای داشت که خیلی او را آزار می‌داد، به خاطر همین از جناب شیخ #رجبعلی خیاط راه چاره خواست؛ ایشان دستور داد که #نماز حاجت و #زیارت عاشورا را بخوان و بعد هم #دعای علقمه را بخوان. می‌گفت: وقتی خواندم آن #همسایه از آن‌جا رفت و شرَّش کم شد. 🔹 بنده به همین خاطر می‌گویم: الآن ما همسایه‌های موذی زیاد داریم، مثل #ترکیه و #امارات و ... که زیر دست #آمریکا هستند. و ما این دعای علقمه را بخوانیم تا شرّ این‌ها کم بشود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به #کربلا فرمودند که با شنیدن آن توسط #انسان فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو #مسلمان نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ #ﺑﻼ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین #اسلام و #قرآن جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل #شیعیان و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( #نیّر تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ #پیامبر و #امام، نرفته بود و آن در تنور #خولی ملعون در شهر #کوفه بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، #ظهور فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🛤 راه میان‌بر 🔺 راه میان‌بر برای وارد کردن به این که از غیرِخدا پر شده، به امام حاضر (علیه‌السلام) می‌باشد. هر فردی از ما می‌توانیم با و بر مظلومیت جدّ بزرگوارشان راهی برای اصلاح عقب‌ماندگی‌هایمان پیداکنیم. در ماه شریف یک راه میان‌بر در * ذکر شده‌ است؛ بدین‌صورت‌که در روز یکشنبه ماه ذی‌القعدة عملی وارد شده که هر کس آن را انجام دهد؛ خدا را قبول می‌فرماید. و چاشنی این عمل را هم در جاهای دیگری روشن کرده‌اند که دستور فرموده‌اند قبل از دعا کردن بر محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) بفرستید. پس می‌تواند قبل از انجام این عمل با حال صد مرتبه این شریف را تکرار کند. و بعد از آن هم زیارت مختصری بخواند و یادی از آن عطشان که در راه خلق خدا این همه رنج بر او وارد شد، بنماید و عرض کند: "یا أباعبدالله" من جوانی هستم که نتوانستم به بیایم ولی الآن وجودم کربلایی شده و و و اعصاب و زبان من می‌گوید: "السلام علیک یا أباعبدالله . لبیک داعی‌الله". من حاضر و آماده‌ام برای خدمت به شما و فرزند غائب‌تان و و دانشی که شما می‌خواهید. ۸۸.۸.۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 راه میان‌بر 🔹 راه میان‌بر برای وارد کردن به این که از غیرِخدا پر شده، به امام حاضر (علیه‌السلام) می‌باشد. هر فردی از ما می‌توانیم با و بر مظلومیت جدّ بزرگوارشان راهی برای اصلاح عقب‌ماندگی‌هایمان پیدا کنیم. در ماه شریف یک راه میان‌بر در ¹ ذکر شده‌ است؛ بدین‌صورت‌که در روز یک‌شنبه‌ی ماه ذی‌القعدة عملی وارد شده که هر کسی آن را انجام دهد؛ خدا او را قبول می‌فرماید. و چاشنی این عمل را هم در جاهای دیگری روشن کرده‌اند که دستور فرموده‌اند قبل از دعا کردن بر محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) بفرستید. پس می‌تواند قبل از انجام این عمل با حال صد مرتبه این شریف را تکرار کند. و بعد از آن هم زیارت مختصری بخواند و یادی از آن عطشان که در راه خلق خدا این همه رنج بر او وارد شد، بنماید و عرض کند: "یا أباعبدالله" من جوانی هستم که نتوانستم به بیایم، ولی الآن وجودم کربلایی شده و و و اعصاب و من می‌گوید: "السلام علیک یا أباعبدالله . لبیک داعی‌الله". من حاضر و آماده‌ام برای خدمت به شما و فرزند غائب‌تان و و دانشی که شما می‌خواهید. ۸۸٫۸٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «در روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَآله روایت کرده که مجملش آن است که هر که آن را به‌جا آورد توبه‌اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و خصماء او در روز قیامت از او راضى شوند و با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانى گردد و والدینش از او راضى گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه‌ی او گردد و توسعه‌ی رزق پیدا کند و ملک‌الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانى جان او بیرون شود. و کیفیت آن چنان است که در روز یک‌شنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد؛ در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه و مُعَوَّذَتَین (فلق و ناس) یک مرتبه، پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به "لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ"پس بگوید: "یا عَزیزُ یا غَفّارُ اغْفِرْ لى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ فَاِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ". فقیر گوید ظاهر آن است که این استغفار مذکور و دعاى بعد را بعد از نماز باید به‌جا آورد.»؛ [ ] @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم ، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به #کربلا فرمودند که با شنیدن آن توسط #انسان فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو #مسلمان نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ #ﺑﻼ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین #اسلام و #قرآن جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل #شیعیان و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( #نیّر تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ #پیامبر و #امام، نرفته بود و آن در تنور #خولی ملعون در شهر #کوفه بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، #ظهور فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می‌کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
مهمان به تنور... 🔺 حضرت علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به فرمودند که با شنیدن آن توسط فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بدنش جدا کردند!. یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین و جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور ( تبریزی) این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ و ، نرفته بود و آن در تنور ملعون در شهر بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ". نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. 🔹 «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان و نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه جا خدا با من است! حال که این‌طور است می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که دولت‌های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود یک دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی حیایی پخش می‌شود! آن وقت می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کمتر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 راه میان‌بر 🔹 راه میان‌بر برای وارد کردن به این که از غیرِخدا پر شده، به امام حاضر (علیه‌السلام) می‌باشد. هر فردی از ما می‌توانیم با و بر مظلومیت جدّ بزرگوارشان راهی برای اصلاح عقب‌ماندگی‌هایمان پیدا کنیم. در ماه شریف یک راه میان‌بر در ¹ ذکر شده‌ است؛ بدین‌صورت‌که در روز یک‌شنبه‌ی ماه ذی‌القعدة عملی وارد شده که هر کسی آن را انجام دهد؛ خدا او را قبول می‌فرماید. و چاشنی این عمل را هم در جاهای دیگری روشن کرده‌اند که دستور فرموده‌اند قبل از دعا کردن بر محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) بفرستید. پس می‌تواند قبل از انجام این عمل با حال صد مرتبه این شریف را تکرار کند. و بعد از آن هم زیارت مختصری بخواند و یادی از آن عطشان که در راه خلق خدا این همه رنج بر او وارد شد، بنماید و عرض کند: "یا أباعبدالله" من جوانی هستم که نتوانستم به بیایم، ولی الآن وجودم کربلایی شده و و و اعصاب و من می‌گوید: "السلام علیک یا أباعبدالله . لبیک داعی‌الله". من حاضر و آماده‌ام برای خدمت به شما و فرزند غائب‌تان و و دانشی که شما می‌خواهید. ۸۸٫۸٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «در روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَآله روایت کرده که مجملش آن است که هر که آن را به‌جا آورد توبه‌اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و خصماء او در روز قیامت از او راضى شوند و با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانى گردد و والدینش از او راضى گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه‌ی او گردد و توسعه‌ی رزق پیدا کند و ملک‌الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانى جان او بیرون شود. و کیفیت آن چنان است که در روز یک‌شنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد؛ در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه و مُعَوَّذَتَین (فلق و ناس) یک مرتبه، پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به "لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ"پس بگوید: "یا عَزیزُ یا غَفّارُ اغْفِرْ لى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ فَاِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ". فقیر گوید ظاهر آن است که این استغفار مذکور و دعاى بعد را بعد از نماز باید به‌جا آورد.»؛ [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵٫۵٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می‌کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 راه میان‌بر 🔹 راه میان‌بر برای وارد کردن به این که از غیرِخدا پر شده، به امام حاضر (علیه‌السلام) می‌باشد. هر فردی از ما می‌توانیم با و بر مظلومیت جدّ بزرگوارشان راهی برای اصلاح عقب‌ماندگی‌هایمان پیدا کنیم. در ماه شریف یک راه میان‌بر در ¹ ذکر شده‌ است؛ بدین‌صورت‌که در روز یک‌شنبه‌ی ماه ذی‌القعدة عملی وارد شده که هر کسی آن را انجام دهد؛ خدا او را قبول می‌فرماید. و چاشنی این عمل را هم در جاهای دیگری روشن کرده‌اند که دستور فرموده‌اند قبل از دعا کردن بر محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) بفرستید. پس می‌تواند قبل از انجام این عمل با حال صد مرتبه این شریف را تکرار کند. و بعد از آن هم زیارت مختصری بخواند و یادی از آن عطشان که در راه خلق خدا این همه رنج بر او وارد شد، بنماید و عرض کند: "یا أباعبدالله" من جوانی هستم که نتوانستم به بیایم، ولی الآن وجودم کربلایی شده و و و اعصاب و من می‌گوید: "السلام علیک یا أباعبدالله . لبیک داعی‌الله". من حاضر و آماده‌ام برای خدمت به شما و فرزند غائب‌تان و و دانشی که شما می‌خواهید. ۸۸٫۸٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «در روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَآله روایت کرده که مجملش آن است که هر که آن را به‌جا آورد توبه‌اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و خصماء او در روز قیامت از او راضى شوند و با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانى گردد و والدینش از او راضى گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه‌ی او گردد و توسعه‌ی رزق پیدا کند و ملک‌الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانى جان او بیرون شود. و کیفیت آن چنان است که در روز یک‌شنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد؛ در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ سه مرتبه و مُعَوَّذَتَین (فلق و ناس) یک مرتبه، پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به "لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ"پس بگوید: "یا عَزیزُ یا غَفّارُ اغْفِرْ لى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ فَاِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ". فقیر گوید ظاهر آن است که این استغفار مذکور و دعاى بعد را بعد از نماز باید به‌جا آورد.»؛ [ ] @seyedololama
🔺 سابق اهل منبر من يادم هست- خدا رحمت کند، آن‌هايی که رفتند با امام حسين (علیه‌السلام) محشور کند و آن‌هايی که هستند توفيق بيشتری بدهد- اول کلمه‌شان من بچه بودم در کرمانشاه منزل عمويم يک آقایی می‌آمد روضه می‌خواند شب‌های جمعه، اول کلمه‌اش اين بود: "يا رحمة الله الواسعة و يا باب نجاة الأمّة" باب نجات امت همان آیه‌ی «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً»¹ است. 🔹 «يا رحمة الله»؛ ای رحمت الهی که خداوند زمينش را برای کورها نيافريده که نتوانند حرکتی بکنند. اگر خدای نخواسته در يک بيمارستان، چشم‌ دردهايی را بياورند آن‌جا، اگر پرستارها نباشند که آن‌ها نمی‌توانند از جايشان بلند شوند. اين دنيا اين‌جوری است؛ بدون ، بدون نور امام، بدون زيارت امام، بدون توسل به امام کور بازی است!. 🔸 الآن تمام اروپايی‌ها، آمريکايی‌ها، آسيايی‌ها، هندی‌ها، تمام کور هستند؛ چون نمی‌دانند جهان برای چی بر پا شده تا آن را انجام بدهند؛ تا سفر راه بياندازند به سوی آن محل درخشندگی آن نور و خود را به نور برسانند، غير از شيعه. ♦️ اين است که ما بايد دعا کنيم برای پدر و مادرهای خودمان که خدا به آن‌ها توفيق داده که اين مذهب نصيبشان شد و به امانت به ما سپردند و ما هم به ديگران از دوستان و آشنايان ذريه و بچه‌ها و دختران خود، به آن‌ها برسانيم، چه از خودمان چه از ديگران، اين مطالب را هضم‌شان کنيم و تزريقشان کنيم و حالی‌شان بکنيم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
السلام علیک یا ابالحسن الرضا 🔺 «فأکمَلتُ بأستِخلافِهِم رسالة المنذرین کَما أوجَبتَ ریاستهم فی فطر المکلّفین»* 🔹 اگر ان‌شاءالله فرصتی شد و شما موفق شوید که این علوم را ادامه دهید، این بخش از اذن دخول مطالبی است که طبق فرمودهٔ مرحوم امام در چهل حدیث در حدیث دهم و یازدهم، این مطلب ثابت شده که این حرف‌ها، حرف‌هایی است که از درون جگر و دل انسان‌ها بیرون می‌آید. 🔸 ما مفطور شدیم به این فطرت‌ها، یعنی اگر دستگاهی داشته باشیم که از فطرت انسان‌ها عکس‌برداری کند، درونش ارادت به معصوم و خلیفهٔ خدا خوابیده است. همان‌گونه که وقتی طفل به دنیا می‌آید اگر از او عکس‌برداری بکنند، ارادت به پستان مادر و شیر و علاقه به پدر و مادر در درونش هست؛ اما نمی‌فهمد و فقط لبش را این طرف آن طرف می‌برد. لذا مادر هم به او توجه می‌کند و یک پستانکی به دهان او می‌گذارد. این‌ها با هم ربط دارند. ما تمام وجودمان در پی یک چنین رؤسا و ملوک و آقایانی است، چون خودمان می‌بینیم خالی هستیم، هیچ‌چیز نداریم، هیچ‌چیز نمی‌فهمیم. اگر یک‌چنین انوار روحانی در جهان نباشد، جهان می‌پاشد. هیچ‌چیزی برقراری ندارد. از اول تا آخرشان، این جهان با نیروی جاذبهٔ معنویت و در نظم و انتظام در آمده است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______________ *) بخشی از اذن دخول، مفاتیح الجنان @seyedololama