eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 با تبریک میلاد یازدهمین پیشوای همام حضرت امام حسن عسکری صلوات‌الله‌علیه؛ (۸ ۲۳۲ق) 🔹 شاعر می‌گوید که خدا به من یک پسری داد در حالی‌که‌ وضع مالی‌ام خوب نبود. نامه‌هایی به بعضی آشناها نوشتم که مخارجی دارم و دستم خالی است و هیچ‌یک جواب مثبتی به من ندادند. به خودم گفتم بروم اطراف خانه‌ی امام قدم بزنم، شاید فرجی شد. همان‌جا یک نفر پیدا شد و کیسه‌ای آورد؛ درونش چهارصد درهم بود و به من گفت: «یقول لک سیدی: أنفق هذه علی المولود، بارک الله لک فیه»*؛ این را خرج فرزندی که خدا بهت داده بکن. خدا دهد!. در حالی‌که‌ نه به کسی گفته بودم، نه در زدم و نه حرفی زدم!. آن‌وقت وقتی پدر که این‌گونه مخالفین را رفع می‌کند، پسر (امام علیه‌السلام) چقدر به حوائج اهمیت می‌دهد؟. ۸۵٫۶٫۱۳ ________ * [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد ۲ ص ۲۶۸ تألیف: علی محمد علی دخیل] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز وفات شاعر حکیم سنایی غزنوی؛ (۱۱ ۵۴۵ ه‌ق) 🔹 در رساله‌ی اربعين خيلی مطالب عميق و خوبی را انتخاب کرده‌اند و در ابتدا هم ده کرده و ده خواسته‌اند که حاجت اول‌شان هم آن است که: «خداوندا، آينه‌ی دل را به نور اخلاص روشنی بخش»؛ [ ص۱] اينها هيچ‌کدام مطالبی نيستند که با گوش و نسل جوان آشنا باشد که آيينه‌ی را به نور روشنی بخش، يعنی چه؟ اصلاً دل چيست؟ آيينه چيست؟ نور اخلاص چيست؟ اين‌ها همه مطالبی است که بايد دل‌سوز، آن‌ها را استخراج کنند، مانند استخراج گاز و نفت، و از آن به نفع نسل و ، در و و و هر جايی‌که می‌شود استفاده کنند که: ای بشر! تو يک گوسفند نيستی، تو يک اسب نيستی، تو بشری و خواسته‌هايی دارد و يکی از آن‌ها اين است که می‌خواهد پاسخ چراهايی که در ذهنش می‌آيد را بفهمد؛ من چرا آفريده شدم؟ اين چيست؟ برای کيست؟ سرانجام من چه خواهد بود؟ چرا با من مشورت نکرده‌اند و مرا آفريده‌اند؟ و از اين‌جور مسائل که در می‌آيد و حل آن خيلی ثمربخش و اميدوارکننده است و را با يک جايی گره می‌زند. اگر اين سؤالات جوانه نزند و انسان را تحريک نکند، آدم هميشه مثل يک ميز، مثل يک صندلی، يک کتاب، يک جَمادی است، مثل يک نهال، يا مثل يک درخت است، اما انسان نيست و همين چيزهاست که انسان را جنبش می‌دهد و در انسان خواهش‌هايی ايجاد می‌کند و به اين هاست که يک‌وقت به نتيجه‌ای می‌رسد. اين شعر که به نظرم برای باشد می‌گويد: «طلب ای عاشقان خوش‌رفتار طرب ای شاهدان شیرین‌کار در جهان شاهدی و ما فارغ» یک شاهدی وجود دارد که چشمان ما او را نمی‌بیند. ما غائبيم و او است. «در جهان شاهدی و ما فارغ در قدح جرعه‌ای و ما هشیار» و کاسه‌ای از در مقابل همه‌ی ماست ولی حيف که ما نياشاميديم و هشيار هستيم، در صورتی‌که اگر بياشاميم، جهان برای ما جهانِ، خوشی می‌شود، همان‌طور که بر مست ديگر غم و غصه دست نمی‌دهد، بر انسان آشامنده‌ی از جرعه‌ای از اين باده ، و ، ديگر دنيا گلستان می‌شود. نه برایش بی‌پولی مسئله است. نه برایش غنا و پول‌داری مسئله است. و او از اين چيزها بيرون می‌آيد و می‌شود و حُرّ واقعی می‌شود. را می‌فهمد که يعنی چه: آزادی اين است که انسان گرفتار یک چيزی‌که به هيچ دردی نمی‌خورد، نشود. پای فکرش از زنجيرها در بيايد و آزاد شود، بتواند فکر کند. بتواند به نتايجی برسد و را بر اساس آن قرار بدهد. ۸۵٫۱۱٫۲۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 اهمیت ایمان 🔹 آدم نمی‌داند ایمان یعنی چه؟ خیلی از شما الآن از فلان یا سال آخر بپرسید کدام کار در بهتر و فاضل‌تر است؟ ببینید آیا می‌تواند جواب دهد که مهم‌ترین کار، یک کار قلبی است. همان‌طور که انسان باید سواددار بشود؛ همان‌گونه هم باید دار شود. باید ایمان‌دار بشود و این خیلی مشکل است. در آیاتی درباره‌ی آمده که اگر و مأیوس شدن نباشد، امثال بنده اصلاً باید از ایمان خودمان مأیوس شویم؛ چون یکی از علاماتش این است که انسان نسبت به خدا و رسول بیشتر از خودش، جان و فرزندان و مال و اموالش علاقه داشته باشد. وقتی بیشتر علاقه داشت، اگر در قرار گرفت، و و جانش را فدا می‌کند. این معنی ایمان است. خوب آیا این‌طور مسائل همین‌طوری به دست می‌آید؟ همین که ما فرزندمان را فرستادیم و گرفتند، از ایمان هم چیزی گیرشان آمده؟ بعد که رفتند آیا شدند؟ این‌ها اصلاً دو بحث است، دو کتاب است، دو رساله است، دو صحبت است و با هم ارتباطی ندارند. این‌که خدا ما را تا به حال نگه داشته باید ببینیم برای چه بوده. از چه بوده؟ از برکت امام علیه‌السلام بوده؟ از برکت حضرت بوده؟ وإلّا شما همین آیه‌ای که می‌فرماید: «قُل اِن کُنتم تُحبّونَ اللهَ فَتَّبِعونی یُحبِبکُمُ اللهُ»¹ یا این آیه: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»²؛ که خلاصه می‌فرماید: هرگز ایمان ندارید مگر این‌که خدا و رسول پیش شما محبوب‌تر از همه‌چیز باشد که اگر این‌گونه نباشد، خدا تهدید کرده است؛ فلذا این‌ها خیلی کار مشکلی است. مشکل آن این است که ما به آن اهمیت نمی‌دهیم!. ۸۴٫۱۱٫۲۸ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۳۱] ۲) [ :۲۴] @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 با عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت یازدهمین پیشوای همام حضرت امام حسن عسکری صلوات‌الله‌علیه؛ 🔹 شاعر می‌گوید که خدا به من یک پسری داد در حالی‌که‌ وضع مالی‌ام خوب نبود. نامه‌هایی به بعضی آشناها نوشتم که مخارجی دارم و دستم خالی است و هیچ‌یک جواب مثبتی به من ندادند. به خودم گفتم بروم اطراف خانه‌ی امام قدم بزنم، شاید فرجی شد. همان‌جا یک نفر پیدا شد و کیسه‌ای آورد؛ درونش چهارصد درهم بود و به من گفت: «یقول لک سیدی: أنفق هذه علی المولود، بارک الله لک فیه»*؛ این را خرج فرزندی که خدا بهت داده بکن. خدا دهد!. در حالی‌که‌ نه به کسی گفته بودم، نه در زدم و نه حرفی زدم!. آن‌وقت وقتی پدر که این‌گونه مخالفین را رفع می‌کند، پسر (امام علیه‌السلام) چقدر به حوائج اهمیت می‌دهد؟. ۸۵٫۶٫۱۳ ____ * [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد ۲ ص ۲۶۸ تألیف: علی محمد علی دخیل] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 شاعر می‌گوید که خدا به من یک پسری داد در حالی‌که‌ وضع مالی‌ام خوب نبود. نامه‌هایی به بعضی آشناها نوشتم که مخارجی دارم و دستم خالی است و هیچ‌یک جواب مثبتی به من ندادند. به خودم گفتم بروم اطراف خانه‌ی امام قدم بزنم، شاید فرجی شد. همان‌جا یک نفر پیدا شد و کیسه‌ای آورد؛ درونش چهارصد درهم بود و به من گفت: «یقول لک سیدی: أنفق هذه علی المولود، بارک الله لک فیه»*؛ این را خرج فرزندی که خدا بهت داده بکن. خدا دهد!. در حالی‌که‌ نه به کسی گفته بودم، نه در زدم و نه حرفی زدم!. آن‌وقت وقتی پدر که این‌گونه مخالفین را رفع می‌کند، پسر (امام علیه‌السلام) چقدر به حوائج اهمیت می‌دهد؟. ۸۵٫۶٫۱۳ ____ * [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد ۲ ص ۲۶۸ تألیف: علی محمد علی دخیل] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama