eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
689 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 مهمان به تنور... 🔺 حضرت علیه‌السلام مطلبی را قبل از ﻭﺭود به فرمودند که با شنیدن آن توسط فهیم و با تعمق و ژرف‌نگر ولو نباشد، موی بر بدنش راست می‌شود؛ آن ﺣﺮﻑ ﭼﻪ است؟ آن این است که پیامبری را برای خاطر یک زناکار سر از بندنش جدا کردند!. 💔 یعنی نظیر یک چنین پیامبری، اﻳﻦ بر سر من خواهد آمد و سر مرا از حلقوم من در راه دین و جدا خواهند کرد ﻛﻪ دل و دوستانش و هر کسی‌که با خبر از آن گفته ﺷﺪ، شکست. تا آن‌جا رسید که خواهرش از دیدن آن وضع آتش گرفت که وقتی نگاه کرد دید بله، همین سر مبارک بر سر نیزه رفته! تا جهان باشد و بود است که داده‌ست نشان میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور این سر مبارک علاوه بر این‌که جدا شد، در جایگاهی رفت که سر هیچ و نرفته بود و آن در تنور ملعون در شهر بود. خدایا به آبروی آن سر مبارک، فرزندش را نزدیک بفرما. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 با عرض تسلیت به مناسبت حلول ماه المظفر و تازه شدن مصائب خاندان رسالت 🔹 دشمن بود و برای از بین بردن دین به بهانه‌ی خون‌خواهی بر سر کار آمد و با این حربه که (علیه‌السلام) نیز در کشته شدن عثمان دخالت داشته، جنگ را به راه انداخت و سبب کشته شدن هزاران نفر از هر دو طرف گردید. بنابراین ترین و خطرناک‌ترین فرد برای اسلام و که خطر او از سایر بیشتر می‌باشد؛ همین معاویه، پایه‌گذار دولت بود و بعد از او (لعنة‌الله‌علیه) که به ناحق برجای پدرش نشست و با و خاندان او آن‌گونه رفتار کرد و را به اسارت گرفت و تمام ماه و را با کشتار و اسارت و به رساندن پیامبر سپری کرد. بنابراین ماه محرم و صفر ماه خود است. آن حضرت با معاویه و پدر او در و به دلیل جنگیده بود و آن‌ها به زور شده و به‌دنبال فرصتی برای تلافی بودند وإلّا هیچ اعتقادی به خدا و قرآن و حتی به هیچ دینی نداشتند! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️شهادت رسول الله و امام مجتبی (علیهما و آلهما السلام) تسلیت باد 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا درس بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهم‌السلام 🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که ها و و ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از دل‌ها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( علیه السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه و ها و ها به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید، ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 وصیتی بسیار مهم از مرحوم علامه میرزا ابوالحسن شعرانی؛ ( ۷ ۱۳۹۳ ق=۱۲ آبان ۱۳۵۲ش) 📜 خوانندگان جوی را که کتاب برای آموختن می‌خوانند نه برای یاد داشتن الفاظ و خودنمایی، نصیحت می‌کنم که در سلوک راه خدا جز از خدا استمداد نجویند... و به دعا و توجه و فیض خواستن از ارواح علیهم‌السلام به پی در پی طلبند که بی دستگیری آنان از ورطات نجات نتوان یافت ... و همیشه چند روشن و واضح خاتم انبیاء و ائمه هدی را در خاطر داشته باشند... چون همه شیطانی و و راجع به هر یک از به ادله نبوت دفن می‌شوند... (مقدمه‌ی مرحوم بر ص ۳۹) 💠 خلاصه‌ی بحث مرحوم استاد علامه در مقدمه این است که به ما توصیه کرده‌اند که و (صلی الله عليه وآله) را جمع‌آوری کنید و همواره در خاطر داشته باشید. ❎ چون از طرفی انسان مشغولیات می‌خواهد، و از طرفی هم مانع انتخاب احسن می‌شود. مثلاً وقتی به یا مجلس و… دعوت می‌شود، شیطان خیلی تلاش می‌کند که آن‌ها را طوری مشغول کند که این یک ساعتی که دور هم هستند چیز مفیدی عایدشان نشود. لذا طبق وصیت استاد شعرانی همیشه باید از آن مطالب همراه‌مان باشد. اگر توانستیم مجلس یا اطرافیان را مشغول کنیم وگرنه خودمان با آن‌ها در شرکت نکنیم. ۸۷.۱۲.۲۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ @seyedololama 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ @seyedololama 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ @seyedololama 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🏴 با عرض تسلیت به مناسبت حلول ماه المظفر و تازه شدن مصائب خاندان رسالت 🔹 دشمن بود و برای از بین بردن دین به بهانه‌ی خون‌خواهی بر سر کار آمد و با این حربه که (علیه‌السلام) نیز در کشته شدن عثمان دخالت داشته، جنگ را به راه انداخت و سبب کشته شدن هزاران نفر از هر دو طرف گردید. بنابراین ترین و خطرناک‌ترین فرد برای اسلام و که خطر او از سایر بیشتر می‌باشد؛ همین معاویه، پایه‌گذار دولت بود و بعد از او (لعنة‌الله‌علیه) که به ناحق برجای پدرش نشست و با و خاندان او آن‌گونه رفتار کرد و را به اسارت گرفت و تمام ماه و را با کشتار و اسارت و به رساندن پیامبر سپری کرد. بنابراین ماه محرم و صفر ماه خود است. آن حضرت با معاویه و پدر او در و به دلیل جنگیده بود و آن‌ها به زور شده و به‌دنبال فرصتی برای تلافی بودند وإلّا هیچ اعتقادی به خدا و قرآن و حتی به هیچ دینی نداشتند! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️شهادت رسول الله و امام مجتبی (علیهما و آلهما السلام) تسلیت باد 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا درس بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ الحرام ۱۴۰۲=۲۴ ۱۳۶۰) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله‌ی مرحوم علامه طباطبایی (رضی‌الله‌عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض اگر نه گندم ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً -در اثر نداشتن مکان مناسبی- قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه مما ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنما نصيبه من البقاء بقدر ما لله فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله أنه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أن متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»¹؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و ادبیات عرب- تعَلُّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره‌ی تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی‌که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
سیدالعلماء
🌺 در سالروز نزول سوره انسان در شأن امام علی و همسر و دو فرزندشان علیهم‌السلام (۲۵ ذی الحجه) 🔺 تذکری
🔺 بیان فضیلت حضرت زهرا سلام الله علیها در آیه‌ی تطهیر 🔹 کردار و هم‌چنین گفتار اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) درباره‌ی حضرت (علیهاالسلام) خیلی عجیب است که مثلاً حضرت این‌ها را زیر یک و عبایی جمع می‌کند و دست‌شان را بلند می‌کنند -یک دست‌شان را به این عبا گرفته‌اند که این‌ها زیرش هستند و یک دست‌شان را به آسمان بلند می‌کنند- و می‌گویند: خدایا این‌ها من هستند: «فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهيراً». من درباره‌ی این‌ها از تو می‌خواهم، پاکی می‌خواهم؛ آیه نازل می‌شود: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‌الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»¹. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۳۳] @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 این که حضرت این‌گونه دانشمندان را نفرین کرده و فرموده: «فأعمی الله علی هذا خبره و قطع من آثار العلماء أثره» برای چیست؟ [ترجمه:خداوند بصیرت و بینایی او را کور کند و آثار او را از دفتر علما محو نماید] برای اینکه زیانشان خیلی زیاد است. مردم عوام و بازاری و این‌ها اگر هم بخواهند ضرر بزنند ضررشان بیشتر به خودشان می‌خورد؛ اما کسی که دنبال افتاده و لااُبالی هم هست، واویلا... 🔹این یک سرمایه‌ای برای جلب انظار پیدا می‌کند و سرمایهٔ ترقی ظاهری در قضاوت یا سایر مناسب اجتماعی پیدا می‌کند، آن‌وقت با همین حال بی‌پروایی و بی‌تقوایی در آن مقام و منصب وارد می‌شود، می‌رود و روی آن صندلی می‌نشیند. لذا امامی که مایهٔ برای خلق است، به این‌طور افراد نفرین می‌کند. ضررهای فعلی و نقدیِ چنین افرادی ممکن است جلب نظر نکند و خطر زیادی حس نشود ولی به مرور زمان خطراتش آشکار می‌شود. مثلا در روزی که اکرم صلی الله علیه وآله می‌خواستند رحلت کنند یک عمل بی‌تقوایی بی‌ادبی صادر شد که آن شخص گفت- نعوذ بالله- این که پیامبر فرموده وسائل بیاورید تا من وصیتی بکنم به خاطر غلبه‌ی مرضش است! 🔸آن شخص بی ادبِ خود نساخته از یک وصیت کردن جلوگیری کرد. میلیاردها جمعیت بشریت تا زمان ظهور همه در سیاهی و بدبختی رفتند به خاطر یک عملِ انسانِ نادان... این است که در رفتن این‌‌گونه خطرات را به دنبال دارد. وکیل مردم شدن، رئیس مردم شدن این‌طور خطرات را دارد. اگر رأی زیادی برای فردی ریخته شود و وارد محیطی بشود، ممکن است با یک جمله کار او تمام شود. مثلاً یک قانونی را پیشنهاد کرده‌اند این هم تأیید کرده. یا خواسته‌اند یک کاری را بکنند این جلوگیری کرده. این واویلاست. چقدر این عمل آثار پیدا خواهد کرد؟ تا چند سال در اجتماعات در امور معنوی و ظاهری اثر خواهد داشت... مشکلاتش اصلاً قابل تصور نیست. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama