eitaa logo
یاوران‌حضرت‌اباصالح‌المھدے(عج)
851 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
261 فایل
🌱ݕسݦ‌الݪه‌إݪڔځݦݩ‌إڶڔځيݥ🌱 🌴ݥـد؏ےڲـؤيـدڪـه‌‌ݕـآيــڪـ ڴــڶ ݩـݦــےڳــڔددݕــهآڔ🌸! 🌱ݥـــݩ‌ڲــڶــے‌دآرݦ‌ڪـة‌؏آڶــݦ رآ ڲــݪـسٺـآݩ‌ݦـےڪـݩـد🌻🌿 🌻؏ڄّـڶ‌؏ڶــے‌ظهؤڔڪــ يــآصـآحـݕ أڶـݫݦـآݩ🌻 🍃ږوحــے‌ؤݩفســےڶڪـــ‌آڶــفـدآء🌱 :ارتباط با مدیریت @seyeddzaman
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا سید فردی عاقل ، وارسته ،خوشرو ، خوش برخورد، مردم دار و با تجربه بودند ایشون احترام خاصی برای مادر بزرگوارشون و سایر بستگان،آشنایان و حتی همسایگان قائل بودند
یاوران‌حضرت‌اباصالح‌المھدے(عج)
آقا سید فردی عاقل ، وارسته ،خوشرو ، خوش برخورد، مردم دار و با تجربه بودند ایشون احترام خاصی برای م
درحدی که همسایه ها مشکلاتشون رو با ایشون درمیون می گذاشتند و ایشون در حد توان کمک میکردن به همین دلیل در نزد اطرافیان از احترام خاصی برخوردار بودن و با اینکه جوان بودن حکم بزرگ خاندان محله رو داشتن😊
در سال 1351 همسری از خانواده ی سادات اختیار نموده و 2 سال بعد در کارخانه ی ازمایش فارس استخدام شدن
ایشون در اوایل سال1359 کارخانه را که در آن از حقوق و مزایای خوبی برخوردار بود به عشق امام (ره) و انقلاب رها کرد و به خیل سبز پوشان سیّد الشهدا (ع) در سپاه پيوست...
ایشاون از جمله عاشقانی بود که با توجّه به رنجي كه از مجروحيت شیمیائی در عمليات هاي خيبر و بدر مي برد اما همچنان تا جایی که جسم مجروحش روح بلندش را یاری می کرد بمدت60 ماه در جبهه ها ماند و بارها تا سرحد شهادت پیشرفت. (گویا تقدیر آسمانی اش در زمان دیگری رقم خورده بود.)
و سرانجام روز چهاردهم در تاريخ 10/2/ 1369 در بیمارستان نمازی شیراز در حالي كه ذکر یا علی بر لب داشت از همسرش خواست تا آمدن حضرت علی(ع) دستش را بگیرد پس از چند لحظه به ايشان اشاره  می کند حالا مي توانيد دستم را رها کنيد، و دست در دست جدّ بزرگوار به خیل دوستان شهیدش پیوست...
ماجرای زیبایِ جوانی که برات مشهدش رو از این شهید بزرگوار گرفت👇
عصر پنجشنبه ای بود که به اتفاق خانواده به گلزارشهدا ء سر مزار پدر رفتیم تعد ادی جوان که 15نفری بودند آنجا حضور داشتند یکی ازآنها درحال صحبت کردن بود وقتی رسیدیم این برادر جوان صحبتش تمام شد و نشست سنگ قبر پدرم را بوسید وراه افتاد که  برود خودم را به او رساندم و دلیل این کارش را جویا شدم و سپس خودم رامعرفی کردم  آنها خوشحال همدیگررا صدا کردند و برگشتند  او گفت : من کرمانی هستم و در دانشکده شهید باهنر شیراز مشغول به تحصیل می باشم نزدیک 2سال بود که با شندیدن آن ماجرا  هروقت موفق می شدم   به سر مزارشهیدموسوی می آمدم   .  خیلی دوست داشتم به زیارت امام رضا م(ع)مشرف بشوم  ولی هر بار بنا بدلائلی  این امر محقق نمی شد  تا اینکه فکری به سرم زد گفتم این بار از شهید موسوی می خواهم تا اثباب سفرم را فراهم کند  به اتفاق یکی از دوستان که همین جا حضور دارند به سرمزارش آمدیم ومن روبه عکس شهیدکردم و ازاو خواستم تا 3 روزآینده اثباب سفرم را فراهم کند هنوز3 روزتمام نشده بود و که به من خبر دادند خودت را برای زیارت امام رضا(ع) آماده کن و مشرف شدم  و ازآن روز به بعد من وسایر دوستان نسبت به قبل با ایشان انس بیشتری  پیداکردیم👌
این جوانی که اصلا به مسائل دینی اعتقاد نداشت به اصرار یکی از دوستان جوان متدینش به سر مزار شهید بزرگوار اومدن و برات مشهدشون رو گرفتن دوست متدینشون نقل کرد : من نمیدونم این جوان از این سید بزرگوار چه کرامتی دید که بعد از اون 180 درجه تغییر  کرد🌱🌱
شادی روح این شهید بزرگوار صلوات🌹
بزرگواران شهدا دستشون بازه ! ازشون بخواید شفاعتمون کنن ان شاء الله که شفاعتشون شامل حالمون بشه🤲
امیدوارم که مطالب مورد پسند شما سروران واقع بشود مارو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید🙏