رفته بودیم مهمونی چند ماه پیش
طرف درباره پدرش داشت حرف میزد میگفت پیره و ناتوانه و اینا
گفتم خدا بیامرزدش
طرف من و چپ چپ نگاه کرد گفت
دستی دستی پدر منو کشتین😐😂
گفتم : خدا بیامرزه یعنی گناهانش آمرزیده بشه چه ربطی به مرگ داره😐😂
بعد گفت اهان حق با شماست😂
دختره تو خيابون ازم پرسيد!
آقا؟؟
خيابون شريعتي ميخوام برم!
من بهش گفتم:
اشکال نداره برو زود برگرد!
ديونه يه حرفی زد که 20 روز تو گوگل دنبال معنيشم!😂😂😄😃
آقا یه بنده خدا گفت خیلی بد قولین😕
من بگم اینو که بنده حرفی بزنم پاش وایمیستم😂
خوب حرفی و قولی ندادم که زیرش بزنم
بعد از ۴۸ ساعت ناشتا بودن
بلاخره ساعت ۱۶ غذا خوردم 😂
الان سید علی ببینه میگه اینکه چیزی نبود من یه بار یه ما بدون آب و غذا زنده موندم عگگگ😂😂