⚡️ در كلیسا نویدهای مسیح دربارۀ ظهور پیامبر اسلام ص را مطرح می‌كرد. 🔻 مرحوم آیة الله حاج آقا نصرالله شاه‌آبادی: 🔹در این مدت [اقامت در لبنان] همراه حاج آقا موسی [صدر] در محافل متعددی شركت كردم. از جمله به مجلس مسیحیان رفتیم. آقا موسی در آن مجلس سخنرانی بسیار خوبی كرد. واقعاً بر او غبطه می‌خوردم و از محبوبیت وی در میان سنی و شیعه و مسیحی و سایر مذاهب و ادیان متعجب بودم. مسیحیان در چهره‌اش جمال مسیح را می‌دیدند. قد بلند و چهرۀ جذاب و بیان زیبا و برخورد خوب و پرجاذبه از ویژگی‌های ذاتی آقا موسی بود كه با فضیلت علم و دانش، از او انسانی جامع و محبوب، مصداقِ ((زَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْم‏)) ساخته بود... 🔹آقا موسی در كلیسا مطالبی را كه خودش می‌خواست، بیان می‌كرد، نه آنچه كه آنها می‌خواستند. مثلاً نویدهای مسیح علیه‌السلام دربارۀ ظهور پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله را مطرح می‌كرد. با این حال مسیحی‌ها دست و عبای او را می‌بوسیدند و به او عشق می‌ورزیدند. 📚 حدیث نصر، ص ۵۷۸. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️یک خلاف از ایشان ندیدم 🔻 استاد معظم آقای حاج شیخ مسیح بروجردی دامت برکاته 🔹بعد از وفات مرحوم آشیخ مرتضی حائری خدمت امام رفتم. به ایشان گفتم آقای حائری هم به رحمت خدا رفتند فرمودند بله، من مدتی با ایشان در یک حجره بودم و یک خلاف از ایشان ندیدم. بعد مکثی کردند و مجدد فرمودند یک خلاف ندیدم. من آرام گفتم گویا خیلی هم با انقلاب موافق نبودند! امام فرمودند: از دیانتشان بود. ایشان عقیده شان این بود حالا که کار دست ما افتاده همه چیز باید درست شود، خب نمیشود. ◀️ ۲۴ جمادی الثانی سالگرد ارتحال مرحوم آیة الله حاج شیخ مرتضی حائری @seyyed_hossein_kashfi

⚡️شاگردپروری آیة الله العظمی بروجردی 🔻 آیة الله سید احمد مددی: 🔹 آقای سیستانی برای من نقل می‌کردند: وقتی که درس آقای بروجردی شرکت می‌کردم ۱۸ سالم بود و هنوز محاسن نداشتم و نسبتا قدم کوتاه بود و یک گوشه‌ای می‌نشستم. آقای بروجردی یک قاعده [در درس] داشتند که آقایان سر درس اشکالات را بنویسند، بعد اشکالات را جمع می‌کردند و صبح روز بعد که آقای بروجردی به درس می‌آمدند آن اشکالاتی که نسبتا مهم بود را می‌خواندند. گاهی اشکال من را آقای بروجردی روی منبر می‌خواندند. ایشان که نمی‌دانستند اشکال چه کسی است، اما می‌فرمودند: «بعضی از اعلام این چنین نوشته‌اند». من که می‌دانستم این اشکال برای من هست از خجالت سرم را پایین می‌انداختم. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️کتاب «فقه الصادق» را همراه خودشان آورده بودند ⬅️ شاگردپروری آیة الله العظمی بروجردی /۲ 🔻 از مرحوم آیة الله العظمی سید محمدصادق روحانی شنیدم که فرمودند: 🔹 من قصد داشتم کتاب فقه الصّادق را به آقای بروجردی بدهم، امّا ایشان اظهار داشتند: کتاب حرمت دارد؛ من شخصی را می‌فرستم که کتاب را از شما بگیرد. و این کار را نیز انجام دادند و کتاب تقدیم آقای بروجردی شد. 🔸 بعد از آن، یک روز در جلسهٔ درس خارج فقه، کتاب فقه الصادق را همراه خودشان آورده بودند و نظر مرا دربارهٔ بحث غروب و مغرب نقل کردند. من قول به غروب را اقوی می‌دانستم. [رک: فقه الصادق ج۴ ص۳۵] آقای بروجردی گفتند: اساتید ما در نجف این نظر را داشتند و ما از آنان قبول نکردیم؛ حال از شما قبول کنیم؟! عدّه‌ای خندیدند. 🔹 بعد، آقای بروجردی گفتند: جدای از شوخی، قول به غروب قوی هست، امّا تمام نیست و ما به آن اشکال داریم. پ ن: مرحوم آقای روحانی این بحث از کتاب الصلاة را در سال ۱۳۷۳ قمری (۱۳۳۳شمسی) در سن ۲۸ سالگی نوشته‌اند.‌ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️جمع آوری بعضی عوام را مستند قرار داده بود! 🔻 مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان به نقل از استادش مرحوم محدث نوری: 🔹شیخ ما در کتاب «لؤلؤ و مرجان» فرموده است: که این کلمات [اضافات زیارت وارث] متضمن چند دروغ واضح است، علاوه بر جسارت ارتکاب بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام (علیه السّلام) چنان شایع و متعارف شده که چند هزار مرتبه در شب و روز در عرصه گاه مرقد منوّر ابي عبد الله الحسین (علیه السّلام) و محضر فرشتگان مقرّب و مطاف پیامبران مرسل (عليهم السّلام) به آواز بلند خوانده میشود و احدی به این خوانندگان ایراد نمی گیرد و از گفتن این دروغ و ارتکاب این معصیت نهی نمی‌کند و کم کم این کلمات در مجموعه‌هایی که در زیارت و ادعیه نادانان از عوام جمع می‌کنند _ و گاهی اسمی برای آن می‌گذارند_ راه پیدا کرده و به چاپ رسیده است. و از مجموعه این نادانان به مجموعهٔ آن نادان نقل شده 🔸و کار به جایی رسیده که بر بعضی از طلاب نیز امر مشتبه شده است روزی طلبه ای را دیدم که آن دروغ‌های ناروا را برای شهدا می‌خواند، دست بر کتفش گذاشتم ، ملتفت من شد، گفتم: از اهل علم چنین اکاذیب در چنین محضری قبیح نیست؟ گفت مگر روایت نشده؟ تعجب کردم، گفتم، نه گفت: در کتابی دیدم گفتم در کدام کتاب؟ گفت: «مفتاح الجنان» ساکت شدم. چه اینکه کسی در بی اطلاعی کارش به اینجا رسد که جمع آوری بعضی عوام را کتاب بشمارد و مستند قرار دهد قابل سخن گفتن نیست! @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ چیزی را که سند داشت نوشته‌ام 🔻 آیة الله العظمی شبیری زنجانی 🔹مرحوم والد می‌فرمود: آقای خمینی از حاج شیخ عباس قمی پرسیده بود که شما مفاتيح الجنان را بر اساس روایات و مدارک صحیح نوشته اید یا اعم از صحیح؟ حاج شیخ عباس گفته بود: من چیزی را که سند داشت نوشته ام. 🔸 وی در مقدمه هم نوشته که برخی از اخوان مؤمنین از من در خواست کردند تا کتاب مفتاح را مطالعه و آنچه سند آن به نظرم رسیده ذکـر کنـم و آنچه را کـه سـنـد ندارد حذف نمایم و مطالبی را هم اضافه کنم و من در اجابت این خواسته ایـــن کتاب را نوشته ام. 📆 ۱۳ دی ۱۴۰۳ ، از افادات امشب معظم له در جلسه علمی. نیز رک: جرعه ای از دریا، ج۴، ص۵۱۰. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ الموت باب و کل الناس داخله فلیت شعری بعد الباب ما الدار 🔻بیانات آیة الله نظری منفرد ⬅️ فیلم از جناب آقای محمدقلی ها @seyyed_hossein_kashfi

⚡️مراد از «سند» در کلام مرحوم محدث قمی 🔻روش عالمان سَلَف در اعتبار سنجی روایات فقهی _که متضمن احکام الزامی است_ با نقل ادعیه و زیارات متفاوت بوده است. شیخ طوسی احاديث فقهىِ موجود در كتاب تهذيب الأحكام و استبصار را با دقّت در اسناد گزارش مى‌كند، ولى در نقل ادعيه و زيارات _با توجه به قاعده تسامح در ادّله سنن_ سخت‌گيرى سندى نمى‌کند و در كتاب مصباح‌المتهجّد، شيوه معمول ايشان، گزارش متون ادعيه و زيارت، بدون ذكر اسناد است. 🔹به نظر می‌رسد اعتبارسنجی در ادعیه و زیارات به نگاه فهرستی و کتاب محور اتکا داشته است. یعنی همین که یکی از کتاب‌های معتبر آن را نقل کرده و متن آن نیز با سایر معارف شیعی تضادی نداشته باشد برای اعتبار و عمل طبق آن کافی دانسته می‌شد و دیگر نیازی به بررسی تک تک راویان نبوده است. 🔸به همین جهت بارها در کلام محدث قمی از اعتبار کتبی هم‌چون مصباح‌المتهجد و اقبال در مقابل مجموعه‌های عوامانه هم‌چون مفتاح الجنان سخن به میان آمده است. ایشان در کتاب مفاتیح ذیل زیارت وارث می‌فرماید: 🔹«لا جرم كار به جايى مى‌رسد كه كتابهايى همچون «مصباح المتهجد، اقبال، مهج‌الدعوات، جمال الاسبوع، مصباح الزائر، بلد الامين، جنة الواقية، مفتاح الفلاح، مقياس، ربيع الاسابيع، تحفة، زاد المعاد»‌ و امثال اين كتب متروك و مهجور شود، و اين مجموعه‌هاى احمقانه شايع شود ... كار كتابهاى معتبر دعا به جايى رسيده، كه منحصر به كتاب مفتاح شده كه فى الجمله وصفش را شنيدى، و اين كتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده». @seyyed_hossein_kashfi

⚡️زنان سوگوار 🔻 استاد معظم آقای حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته 🔹جلد پنجم مجموعه کاشوب را می خواندم با نام مهمان گاه، عبارتی در یکی از روایت‌های کتاب دیدم: «همیشه زن‌ها هستند که با سوگواری‌شان قصه را زنده نگه می‌دارند.» ص ۷۰. 🔸یاد سوگواری حضرت حمزه افتادم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از فقدان زنان سوگوار می گوید: و لکن حمزة لا بواکی له. و وصیت امام باقر (علیه‌السلام) پس از شهادت‌شان که زنان ندبه خوان ده سال در منی بر ایشان ندبه بخوانند. 🔹این اقتراح در ذهنم افتاد که چه خوب است درباره زنان سوگوار در عزای اشرف اولاد آدم (علیه‌السلام) پژوهشی گسترده صورت گیرد تا گوشه‌ای از راز ماندگاری قصّه «روز واقعه» مكتوب گردد. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️سوال بپرسید حتی از شماره صفحه! 🔻 استاد معظم آقای سید منیر خباز (دامت برکاته) به نقل از مرجع عالیقدر آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله): 🔹 از استاد سؤال بپرسید چرا که خود سؤال درهای جدیدی از علم را باز می‌کند که افرادی که سؤال نمی‌کنند آن را نمی‌یابند‌، حتی اگر سؤال از شماره صفحه باشد، بپرسید و خجالت نکشید.‌ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️برتری زمین کربلا از کعبه 🔻علامه بحرالعلوم در کتاب الدرة النجفیة _که فقه را به نظم در آورده_ به حدیث مفاخره زمین کربلا با کعبه اشاره کرده و می فرماید: و من حدیث کربلا و الکعبة لکربلا بــان علو الـرتبــة از حدیث مفاخره کعبه و کربلا برتری رتبه و شأن کربلا ظاهر شد. 🔹 عمر بن يزيد بيّاع سابرى از حضرت ابى عبد اللّٰه عليه السّلام، حضرت فرمودند: زمين كعبه در مقام مفاخرت گفت: كدام زمين مثل من است، و حال آنكه خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا كرده و مردم از هر راه دورى متوجه من مى‌شوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده‌ام‌؟!! خداوند متعال به سويش وحى كرد و فرمود: بس كن و آرام بگير، به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را كه تو براى خود فضيلت مى‌دانى در قياس با فضيلتى كه به زمين كربلاء اعطاء نموده‌ام همچون قطره‌اى است نسبت به آب دريا كه سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاك كربلاء نبود اين فضيلت براى تو نبود و نيز اگر نبود آنچه كه اين خاك آن را در بر دارد تو را نمى‌آفريدم و بيتى را كه تو به آن افتخار مى‌كنى خلق نمى‌كردم. [وَ لَوْ لاَ تُرْبَةُ كَرْبَلاَءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَ لَوْ لاَ مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضُ كَرْبَلاَءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَ لاَ خَلَقْتُ اَلْبَيْتَ اَلَّذِي اِفْتَخَرْتِ بِهِ] بنا بر اين آرام بگير و ساكت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمين كربلا استنكاف و استكبار و طغيانى از خود نشان مده و الاّ تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت مى‌دهم. 📚 کامل الزيارات، ص ۲۶۷ @seyyed_hossein_kashfi