eitaa logo
سید‌بشیر ✍️🇵🇸
41 دنبال‌کننده
30 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اے ڪہ‌ هر نوکـر به دربار ٺو خود، شاهے شود من چو خدمٺ میکنم شاهان این در را خوشم... یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۰ @seyyedbashir
عمری به جهاد و مبارزه سرکردی با عزم و تلاش و کوشش و همدردی اکنون که گرفته ای ز حق اجرت را وقتش شده با صاحبمان برگردی... دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ @seyyedbashir
سید‌بشیر ✍️🇵🇸
#شهید_رئیسی عمری به جهاد و مبارزه سرکردی با عزم و تلاش و کوشش و همدردی اکنون که گرفته ای ز حق اجرت
. عمری به جهاد و مبارزه سرکردی با عزم و تلاش و کوشش و همدردی اکنون که گرفته ای ز حق اجرت را وقتش شده با صاحبمان برگردی... @seyyedbashir .
هدایت شده از سید‌بشیر ✍️🇵🇸
🖤🇵🇸 ای قلب سیه پوش چرا باز تپیدی؟ این دفعه مگر گریه ی افلاک ندیدی؟ چون شمع بسوزم ز غم مردم غزه ای مادر اطفال شهیده چه کشیدی؟ من آه کشیدم ز غم و جان نسپردم جز این نبود معنی "احساس پلیدی" ابری شود این بام دل هر بار ببینم زخمی شده خط خبر از نام شهیدی دلشوره ما را بده پاسخ گل زهرا "جان را بفدایت بکنم"،هست امیدی؟ «ما مشق غم عشق تورا خوش ننوشتیم»* بگذر ز سر غفلت ما حضرت مهدی.‌‌.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *: این مصرع از فاضل نظری است. @M_A_N313 @seyyedbashir
ببین ڪہ خستـہ بـہ‌ دࢪگاهٺ آمدم هرباࢪ شبیہ عـہد همیشـہ شکستـہ ام اینباࢪ فقیࢪم و بـہ‌ ڪسۍ جز ٺو ࢪو نخواــہم زد امیرم اࢪ ڪہ‌ نگاهۍ ڪنۍ بـہ‌ من یڪباࢪ جمعه ۱۴۰۳/۰۴/۰۱ @seyyedbashir
سنگ کاغذ قیچی بازی کردی؟ @seyyedbashir
سگ کویت اگر باشد رسول تُرک و امثالش غبار پای سگ هایت به چشمم سرمه خواهد شد @M_A_N313 @seyyedbashir
کاش میشد به دمی زنده کنی جان و دلم را یا که جانم بستانی وسط موج نگاهت با نگاهت بستانی ز تنم جان، چه بگویم آن زمانی که بگیری به برت جسم غلامت؟! شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۰۶ @seyyedbashir
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
. امروز ، روز وصال است ! عاشقانه‌ترین انتظار تاریخ و تلخ‌ترین وصال عالَمِ امکان .. بابایی‌ترین دختر دنیا ، رقیه و دختری‌ترین بابای عالَم ، حسین...! قصهٔ عاشقانهٔ پدرها و دخترهایشان ، این‌بار دل‌ها می‌شکند و بغض‌ها می‌ترکاند .. سه‌ساله‌ای با موی سفید و دست‌برکمرگرفته ، چنان در تمنای پدر اشک ریخت ، تا پدرش با سر مهمان خانه که نه ، مهمان خرابه‌ها شد . . . ! همیشه رقیه در آغوش پدر بود ؛ این‌بار ، نه .. همیشه بابا موی دخترکش را شانه می‌زد ؛ این‌بار ، نه .. همیشه دست پدر بود که نوازش می‌کرد ؛ این‌بار ، نه .. و همیشه این حسین بود که شب‌ها قصه می‌گفت؛ امّا این‌بار ، نه .. این‌بار قصه‌ها را تعریف کرد : قصهٔ آتش و غارت و گوشواره .. قصهٔ سیلی و صورت نیلی و دست عدو .. قصهٔ دویدن های پابرهنه و تازیانه .. قصهٔ شب سرد صحرا و تنهایی .. سفر با حرامی‌ها و مجلس یزید .. قصهٔ اسارت و کوفه و بازارش .. قصهٔ .. .. .. و قصهٔ رقیه به سـ‌ ـر که رسید ، خوابش برد .. « قصه‌ای که به سـ‌ ـر رسید .. » ✍️ تا پدر نیامد ، خوابش نبرد .. ۵ صفر ۱۴۴۶ 🥀 .
ای پرچم تو به بام جهان اباعبدالله ای نام حک شده به دل نوکران اباعبدالله هرکس به غیر تو پناه آورَد خطا رفته اما تویی که با همه کس مهربان اباعبدالله گفتم حسین و جز غم او هر غمی برفت نامت شروع روضهٔ هر روضه‌خوان اباعبدلله گفتم حسین و مادر دریا به گریه گفت ای جان فدای سید تشنه لبان اباعبدالله پایان ندارد از غم تو گریه های ما خون میچکد ز چشم امام زمان اباعبدالله جمعه ۱۴۰۳/۰۶/۱۰ @seyyedbashir
چو سنگ تیره به درگاهت آمدم اما چو دُرِّ کوی توام من کنون که بر گردم تو شاهی و همهْ کون و مکان به فرمانت نظر نما به پیاله که خُم شود مرهم ابوالعجایب اگر شد علی تعجب نیست چراکه که گفته خدا با علی، علی کردم دوشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۹ @seyyedbashir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آه از غمی که تازه شود با غمی دگر... چقدر این روزا داره تند تند داغمون تازه میشه🥀😭 آقا کی میای؟ . @seyyedbashir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. انفجاری عظیم در همه ی مسلمین هم نگران گوش کن این صدای است باز هم می رسد صدای اذان اشهد انَّ لا اله الا الله خبری جان گداز از سیدی می رود به سمت حسین به کجاها که می رسد انسان! چه مقامی بلندتر از این بدهی در مسیر عشقت، جان! چه خداحافظی شیرینی بنده این جا گداست یا سلطان؟ دل من تنگ ربّنا شده است رو به رویم بشین، بخوان قرآن و من المؤمنین که می خوانی دل من باز می شود نگران... نگران چه چیز هستی دل؟ نگران ولیِّ امر زمان؟! فکر بیدی مقابل بادی؟! خم نخواهد شد این کمر، آسان! تا که مردم کنار او هستند بر نمی آید از پس شیطان_ _که بخواهد غلط، اضافه کند یا بخواهد کمی دهد جولان! ای دلا پس چرا پُرآشوبی؟! کم تر این گونه بوده ای حیران! چه کنم از فراق دلگیرم... گریه هایم نمی دهند امان شهدا یک به یک روانه شدند منم امّا هنوز سرگردان... عاشقان را در این جهان دردیست جز نمی شود درمان می شود ما بدون سر برویم...؟ نزد جانان، به جای جاه و جنان جانمان ناقابل است می دانیم بپذیر و بگیر از ما جان آرزو بر جوان که عیب نبود پس چرا عرشیان شدن خندان... ✍🏻مرتضی حدادیان ۷ مهر ۱۴۰۳ @haddadian_com
. عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد‌ و از تو نیامد خبری💔😭🥀 . @seyyedbashir
. عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد‌ و از تو نیامد خبری💔😭🥀 . @seyyedbashir
♦️طوفان الاقصی و مقاومت غزه و لبنان ، رژیم غاصب را به کجا رساند؟ @seyyedbashir
رهایی از قفس تو برای من درد است من آن زمان که به بند تو ام شوم آزاد اگر مرا به غلامی خود نمی خواهی چرا به بر بگرفتی مرا در آن رخداد گره گره زده بودم به چشم سرمستت دو دیده ای که صدایش گرفته از فریاد ولی ز بخت خوش من نظر به من کردی به کام من شد همانچه نشد بدو فرهاد رها شدم ز خودم چون به بندت افتادم همان زمان که به بندت شدم، شدم آزاد جمعه ۱۴۰۳/۰۷/۲۰ @seyyedbashir
نشد که با تو بگویم هرآنچه در دل بود اسیر چشم تو و آن کمان ابرویم... چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۲۵ @seyyedbashir
. 🚕 تاکسی خالی بوق زیاد میزنه... :) @seyyedbashir .
. 🌲کویر یه جنگل بوده... @seyyedbashir .
. 🍂یتیم خواهی ماند... @seyyedbashir .
. 💔عاشقِ محـکـومـ... متن از رفیق خوبم سیدمعین🌹 @Moein_Ch @seyyedbashir .
هدایت شده از سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
InShot_۲۰۲۴۱۱۱۴_۱۹۴۱۲۶۰۰۵_۱۴۱۱۲۰۲۴.mp3
7M
• 🎙️ «۵» | « یــاس ارغـوانے ... 🥀 » " سیلےخوردنت‌راندیدم ، امانیلےشدن‌صورتت‌بی‌دلیل‌نیست..! " روضه‌ای‌ست سخت و جان‌سوز ، با حال مناسب گوش دهید❗️ ✍️ بـه قـلـم 💔 🥀 _________________ 🆔 @Moein_Ch |
بسم الله... 🍂 این روزها دیگر تیتر یک اخبار دنیا را مسئله ای بنام فلسطین فرا گرفته. مردم دنیا که تازه از کما بیرون آمده اند چشم های تارشان را میمالند تا بتوانند بفهمند چه شده و چه میشود. اما... چند وقتی میشود در همین نزدیکی ها، در همین حوالی، در خانه همسایه دیوار به دیوارمان، غزه ای داریم... لکن صدای آن بگوش نمیرسد. کسی نمیداند چه شده و به خبر انفجاری بسنده میشود؛ اما این همه ماجرا نیست... این غزه که صحنه گردانان آن اینبار نه صهیونیست بلکه دواعش وهابی اند در کنارمان درحال رخ دادن است. چندماه است در این غزه که پاچنار نام دارد جنگی ست... جنگی نابرابر که مردان، زنان و کودکان شیعه در آن -بدست وهابیونی که از طرف دولتشان ساپورت میشوند- سربریده و کشته میشوند... 🥀 و ماییم بی خبرانی که با کمال امنیت شب را صبح میکنیم، بدون اینکه بدانیم در همسایگیمان با برادرانمان چه میکنند... 💔 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ @seyyedbashir .
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 | امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه؛ نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار 📝 قصیده‌ای از سیدحمیدرضا برقعی در رثای حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۳ ❤️ عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار بار دل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته، انار فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرش از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینۀ دستان شاخسار در سرزمین گرم، انار آتشین شود یاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر از لبش نریخته، فی اللیل و النهار آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ‌کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار آن نام را می‌آورم، امّا نه بی‌وضو دل را به آب می‌زنم، امّا نه بی‌گدار جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه‌گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت، زخم خورده ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تنِ یارانِ بعد از او آن‌ها که نام «فاطمه» را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطۀ تاریخ بی‌شمار آن‌ها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعۀ فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم می‌کند حسنک را به سنگسار در لمعة دمشقیه جاری‌ست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار و چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار «جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صدهزار بار بمیرم برای یار» فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار ما را چنان مباد که آیندگان ما ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار اینک مدافعان حرم شعله‌پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آب‌دیده‌ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی‌قرار او آن نام را می‌آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرّف به رستخیز پیغمبران پیاده می‌آیند و او سوار فریاد می‌زنند که سر خم کنید، هان تا از صراط بگذرد آیات سجده‌دار هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ این‌ها که گفته‌ایم یکی بود از هزار امّا هنوز شیعه مصمّم، امیدوار... 🔸رسانه KHAMENEI.IR در ایام شهادت حضرت زهرا(س) برگزیده‌ای از اشعار قرائت‌شده در رثای ام‌ابیها(س) در جلسات شاعران با رهبر انقلاب را در قالب مجموعه منتشر میکند. 💻 Farsi.Khamenei.ir.ir