eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
765 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
66 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@seyyedebrahim با اذن از برادر شهیدمان🌟 مصطفی صدر زاده 🌟 🌻قدم برمیداریم برای شهدایِ مظلوم مان زندگی زیباست شهادت زیباتر.. به کانال فرهنگی شهیدمصطفی صدر زاده خوش امدین ... راهتان ادامه دارد.... جهت ارتباط با خادم کانال و تبادل به ایدی زیر مراجعه کنید @Sarbazheidar @seyyedebrahim
‍ 💠زیارت امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در روز 🍃بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اللهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَى آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقا مُصَدَّقا فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ🍃✨ @seyyedebrahim
پدرمیگفت: محبتت را به برگ ها سنجاق مزن که باد با خود می بَرد... محبتت را به آب جویی بریز که با ریشه ها عجین شود... ریشه ها هرگز اسیر باد نیست... مادر میگفت: پروانه ی محبتت را به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد... محبتت را به خانه ی دلی بنشان که خیال بیرون شدن ندارد... و یاد معلمم بخیر... هر وقت به آخر خط میرسیدم میگفت: نقطه سر خط... مهربان تر از خودت با دیگران باش @seyyedebrahim
... شڪــر ڪه در قلبمان مویرگی هست متصل به خون گرم شهیدان و از همان خـــون است ڪه گاه قلبمان به یادشان می تپد... سلام! صبحت بخیرعلمدار...🌹 @seyyedebrahim
همیشه از چشمهایت گفتم…🌸 غافل از اینکه وقتی میخندے دل ها را بهم میریزی…❣ @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
بچه‌ها داشتند عقب می‌کشیدند. رو دیدم لنگون‌لنگون با سروصورت خاکی داره برمی‌گرده... 🔺 گفت: "چیزی نمونده بود!!!رسیده بودیم بالا...فقط چند قدم دیگه قله رو گرفته بودیم."😔 🔹 بغض نذاشت ادامه بده...😔 🔺 گفتم: "خیره انشاالله، دوباره برمی‌گردیم دلاور...غصه نخور" 🔹 چیزی نگفت، سرش رو پایین انداخت و رفت پایین... 🌸🌸🌸 💠 برگشتیم عقب تو مقر مرکزی. 🔺 برنامه‌ریزی برای حمله دوباره شروع شد، یک هفته‌ای تا شروع دوباره عملیات زمان لازم بود. 🔹 هر روز رو می‌دیدم، انگار حالش خوب نبود. ✅ فردا قرار بود دوباره بزنیم به قله. 🔺 دوست صمیمی مصطفی که با هم مثل برادر بودند اومد پیشم. گفت: "مسئله‌ای هست درباره‌ی مصطفی می‌خوام بگم" 🔺 گفتم: "چیه؟" 🔺 گفت: "مصطفی تو عملیات قبلی شده ولی به‌خاطر اینکه برنگرده دمشق چیزی نگفته!!" 🔹 شوکه شدم.😳 سریع رفتم پیشش. گفتم: "مصطفی ببینم کجات مجروح شده؟" 🔺 خندید و گفت: "نه‌ بابا چیزی نیست. یه خراش جزئی بوده."😉 🔹 گفتم: "ببینم زخمت رو!!!" 💠 پاچه‌ی شلوارش رو بالا زد. دوتا ترکش نارنجک...یکی به زانوش و یکی به ران پاش خورده بود. 🔺 گفتم: "باید بری درمانگاه و برگردی دمشق" ✨ سرخ شد. گفت: "اذیت نکن فلانی...من تا امروز درد این ترکش‌ها رو تحمل کردم تا تو حمله دوباره شرکت کنم. 🔸 دیدم قبول نمی‌کنه. رفتم پیش و قضیه رو بهش گفتم. 🔺 ابوحامد مصطفی رو صدا زد پیش خودش تا باهاش حرف بزنه‌. نمی‌دونم بینشون چی گذشت. وقتی مصطفی از اتاق آمد بیرون با لبخند گفت: "حاجی اجازه داد بمونم"😊 🌹🌹🌹 ✅ حالا تازه می‌فهمم که چه چیزی بین حاجی و مصطفی بوده...حاجی خودش رو شناخته بود... @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا