eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
747 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
64 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
💥پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلان غرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است 🌟او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد👶 ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید🕯 از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد. 💎ابراهیم دوران دبستان✏️ را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریم‌خان گذراند. او در سال ۵۵ توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود.📜 ✉️ از همان سال‌های پایانی دبیرستان، مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد؛ حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر مرحوم علامه «محمدتقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود. 💫او اهل ورزش بود. ورزش را با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در کشتی‍♂ و والیبال🏐 چیره دست بود و هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه می ایستاد. ⚡️این مردانگی را می‌توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز وگیلان غرب تا دشت‌های سوزان جنوب مشاهده کرد. 🌈حماسه‌های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می‌کند . 🌙این شهید مفقود، در دوران پیروزی انقلاب شجاعت‌های بسیاری از خود نشان داد ☄همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. یکی از کارهای ابراهیم انتقال مجروحان و شهدا از منطقه به عقب جبهه بود. گاهی اوقات پیکرهای مطهر شهدا در ارتفاعات بازی‌دراز بر شانه‌های ابراهیم می‌نشست تا به دست خانواده‌هایشان برسد.🍃
💠💠💠زادگاهش زيدون يکي از بخش های شهرستان بهبهان است، تولدش درسال 1338ه ش و در خانواده اي روستايي 🌹🍃او تربيت شده ي دامان مادري است صالح و صبور و پدري زحمتکش و دلباخته آل علي(ع) 🌺🍃از کودکي درد دين داشت . به گفته پدرش از خردسالي هميشه از ماجراي شهادت امام حسين (ع) و علل آن رويداد بزرگ مي پرسيد و میگفت بزرگ که شدم انتقام خونش را مي گيرم. 🌸🍃 دوران تحصيلاتش در زيدون و بندر ديلم و شهر بهبهان گذشت 💠💠💠پس از اخذ ديپلم رياضي، همزمان با اوج گيري مبارزات مردمي بر عليه حکومت شاه عازم خدمت سربازي شد.
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 💫 ☄️بخش اول☄️ در خرداد 1362 ، در محله ساختمان (کوی شهدا ی فعلی) و در دامان سخت کوش و مؤمن و در چشم به جهان گشود. نامش را "" گذاشتند. دوران کودکی او همزمان با سالهای پر بار بود . صحیح پدر و آموزه های اخلاقی مادر از همان دوران که فضا مملو از بوی بود باعث شد او متفاوت از هم سن و سالانش بار بیاید. دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در اندیمشک و در دبستان "فردوسی" و مدرسه "آزادگان" گذراند. از همان و نوجوانی و پسندیده، نجابت و سخت کوشی، جدیت و نظم و انضباط همراه با در او نمود داشت. تعصب و تقید به از او نوجوانی نمونه و و از همین رو مورد احترام و تحسین همه بود. در نوجوانی او شخصیتی منطقی و معقول داشت و آنچنان و وقاری در رفتارش هویدا بود که او را از دیگر همسن و سالانش .برخورد خوب و لحن کلامش و آرامش در رفتارش سبب برانگیختن احترام و تحسین همگان می شد. ارتباط عمیق با و اقوام و دوستان داشت. ••• 🌹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 💫 ☄️بخش دوم☄️ در این دوران بود که با در هیأت های عرصه دیگری در زندگی پر ثمرش نمودار شد. در راهپیمایی ها و تجمعات و مراسم شرکتی فعال داشت. مسجد حضرت (ع) و (ع) بود . از اقدامات فرهنگی و تبلیغی ایشان روی مسیر اندیمشک – تهران جهت شرکت در ارتحال حضرت (ره) در سال 1378 بود. در انتهای این برنامه بود که موفق به از نزدیک با شدند. در سالهای بعد نیز با پای پیاده رهسپار شد. گفتنی است که همانجا میکند که سالها بعد بنا به با همین سر بر خاک میگذارد.🍂 مجتبی.،،،، ادامه دارد..... 🌹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 💫 ☄️بخش سوم☄️ بعد از پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم با فراوان با وارد این یگان مقدس شده و زندگیش وارد مرحله جدیدی می شود. در او افتاد ، به معنای واقعی. به ، عشق می ورزید. نداشت، همه زندگیش را این عشق خالصانه کرده بود. در بدو ورود به " را برای خدمت برگزید و چندین سال سخت و طاقت فرسا را با موفقیت پشت سر گذاشت این آموزش ها از او ساخته بود در رزم و جنگ به گفته همرزمان و فرماندهانش از نیروهای عملیاتی محسوب می شد و دارای قدرت عملیاتی بالایی بود. دلاور بود که به دلیل توانایی بالای در چندین عملیات سخت و موفق بر علیه دشمنان مرزی نظام مقدس شرکت کرده بود. در سال 1387،،،،،،، ••• 🌹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 💫 🌱 📌در سال 1387 با "پارسا مهر" ازدواج کرد و با برادر بزرگتر خودش باجناق شد. و با صفای مجتبی و همسرش . مجتبی خود این جمله را بر زبان می آورد که من مطمئنم که مرا عاقبت به خیر میکند. در ادب و نزاکت، رعایت شئون ، ادای فریضه کوشا بود و عدم تعلق خاطر به امور دنیایی و مسائل مادی زبانزد بود. همیشه در برخوردها بر چهره داشت حتی اگر از مسئله ای ناراحت بود لبخند میزد. فرزند در تاریخ 1390/6/13 در پاکسازی مرزهای شمال از وجود اشرار و گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات جاسوسان در نبردی سخت به رسید و به فیض 🕊نائل شد. در هنگام شهادت " بر زبانش جاری بود و به خیل شهدا پیوست🕊🌹 تشییع این شهید با شکوهی و که یاد آور سالهای دفاع مقدس بود در روز پنجشنبه 1390/6/17 برگزار شد . روحمان با یادش شاد باد، وراهشان پررهرو 🌹 🌹
💠💠خورشید زندگی‌اش در روز میلاد قائم آل محمد (ص) طلوع کرد. قرار بود نامش را بگذارند اما نامش را با خودش آورد و اسمش شد. 🌸🍃مادرش از طائفه‌ای سنی و اهل «عرسال» بود اما خداوند عشق اهل بیت (ع) را در قلبش نهاد و شیعه شد. او فرزندش را از کودکی به جهاد تشویق می‌کرد و قصه‌هایی از حضرت قاسم (ع) و حضرت اکبر (ع) برایش حکایت می‌کرد. 🌷🍃«مهدی» به مادرش غبطه می‌خورد چرا که خداوند به او توفیق خدمت به اهل بیت را داده بود. مادرش مدیر بیمارستان «الحیاه» بود و در روزهای عاشورا مراسم عزای حسینی را در محل کارش برپا می‌کرد و برانکاردهایی را برای حضور بیشتر زنان در مراسم فراهم می‌کرد. او بود که در قلب فرزندش بذر معنویت و ایمان را کاشت و از آن مراقبت کرد. تمامی این‌ها افتخاری برای «مهدی» بود. 🌹🍃 هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که برای نماز راهی مسجد می‌شد و تمامی واجبات و مستحبات را انجام می‌داد. با بزرگ شدنش، عشق الهی نیز در قلبش بیشتر ریشه دواند. با پیوستنش به مقاومت اسلامی، به دلیل مهارت‌هایی که داشت، مسئولیت‌های حساس و خطرناکی به او سپرده شد. همزمان تحصیلاتش را ادامه داد. دوست داشت یکی از آرزوهای والدینش که دانشگاه رفتنش بود را هر طور که شده محقق سازد. ❤️«مهدی» به دانشگاه رفت و در رشته مهندسی کامپیوتر مشغول به تحصیل شد اما شرایط سخت کارش، مانع درس و دانشگاه رفتنش شد و درس و دانشگاه را برای رسیدن به سرانجامی زبا زیبا که با هیچ قلمی جز خون سرخش نوشته نمی‌شد، رها کرد.
◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️◾️ ◾️▪️🌷🌷🌷🌷🌷◾️ ◾️🌷▪️ ◾️◾️ ◾️🌷▪️ ◾️🌷▪️ ◾️🌷▪️ ◾️◾️ ◾️🌷🌷🌷🌷🌷🌷◾️ ◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️◾️ فرمانده ی دلاور گردان خط شکن عمار لشکرفاطمیون بانام جهادی : سید ابراهیم تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۶/۱۹ محل تولد : شوشتر وضععیت تاهل : متاهل دارای ۲ فرزند فاطمه و محمد علی روزی که محمد علی متولد شد آقا مصطفی برای چندمین بار مجروح و در همان بیمارستان بستری شده بود . سید ابراهیم با شوخ طبعی همیشگی خود و برای فرار از نگاه پرستاران که نگران سلامت ایشان بودند و با پهلوانی تیر خورده نزدیک هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم برداشت تا محبت همیشگی خودرا نثار همسرش کند . شهید غریب به هشت بار در راه دفاع از حریم اهل بیت با مجروحیت جسمش حریم حضرت زینب سلام الله علیها را علمدار بود .. شهادت :ظهر جمعه روز تاسوعا آبان ماه ۱۳۹۴ شهادت : شهر حلب واقع در سوریه مزار ... شهید : گلزار شهدای رضوان کهنز (شهریار) ... مورد علاقه : شهید ابراهیم هادی، شهید قدرزاده و یک دنیا معرفت و اما چقدر از تو نوشتن سخت است که سرمشق از انوار الهی معصومین داشتی ... شجاعت بی حد تو درس گرفته از علمداری بود که تو فدایی زینبش شدی . وجودت مملو از عشق و احترام به پدر عزیز و مهربانت ؛ اخلاص عجیبت در کارها و رفتار زبانزد همگان بود و در نهایت همه ی وجودت را برای عمه جان سادات خرج یک کاشی حرم بی بی کردی (ای شهید) ◾️🌷▪️◾️▪️🌷◾️ ◾️▪️🌷 🌷▪️◾️ @seyyedebrahim
❤️سیاح طاهری در سال ۱۳۳۶ در شهرستان آبادان به دنیا آمد. دوران نوجوانی او مصادف با اوج‌گیری مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی بود. وی پس از انقلاب نیز در عرصه‌های مختلف دفاع از کشور، از جمله غائله ضدانقلاب در کردستان، خط التقاط و فتنه منافقین و بنی‌صدر مشارکتی فعال داشت.❤️
💛پیش از آن نیز وی در عملیات‌های فتح المبین و آزادسازی خرمشهر حضور داشت. وی پس از دوران جنگ عراق با درجه جانبازی ۷۰ درصد به کار خود پایان داد و وارد عرصه فعالیت‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی شد. او با وجود هفتاد درصد جانبازی با توان و جدیت به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت که برگزاری جشنواره‌های فیلم دفاع مقدس دانش آموزی در مناطق محروم و ساماندهی یادمان ۱۷۷ شهید گمنام گلزار شهدای آبادان، برگزاری مسابقات کتابخوانی دفاع مقدس نمونه ای از تلاشهای اوست.💛
🧡سیاح طاهری بعد از تشکیل بسیج به فرمان خمینی، در زمان فرماندهی «حمید قبادی‌نیا» به عضویت بسیج آبادان درآمد و در آغاز جنگ تحمیلی، از آبادان دفاع کرد. وی در سال ۶۰ به عضویت سپاه آبادان درآمد و پس از قبادی‌نیا، فرماندهی سپاه آبادان را عهده‌دار شد، در آذر ماه سال ۶۰ نیز طی یک عملیاتی مجروح شد و یکی از انگشتان دستش را از دست داد، چندی بعد دوباره به جبهه آبادان بازگشت و همواره پرتلاش و در اغلب عملیات‌ها حضور مستمر داشت. وی در پنجم آذرماه سال ۶۵ در خلال عملیات کربلای ۵، دچار مجروحیت شدیدی شد که منجر به از دست دادن چشم راست و شنوایی گوش چپ شد، همچنین عصب دست چپ وی نیز در این عملیات منقطع شد.🧡
💚با شروع جنگ سوریه، سعید به‌طور داوطلبانه برای حضور در این نبرد و آموزش نیروهای جوان سوری و لبنانی اعلام آمادگی کرد و موفق به اخذ اجازه جهت حضور در سوریه شد. وی در آنجا وارد تیپ سیدالشهدا شده و کار خود را با آموزش تخصصی موشک‌های هدایت شونده تاو، کورنت و مالیوتکا در رزم زمینی آغاز کرد.💚
💙وی همچنین در مقطعی آموزش موشکی نیروهای پاکستانی و افغانستانی واقع در منطقه حلب را برعهده داشت که در نهایت ظهر روز ۲۳ دی ماه ۱۳۹۴ در حالیکه جهت بازدید منطقه خان طومان به همراه جابر زهیری عازم شده بود با گلوله خمپاره معارضین سوری مورد هدف قرار گرفت و هردو کشته شدند.💙