💠💠💠💠
🌺🍃خانم ها را با حجاب و فواید آن آشنا کنید
🌸🍃حجاب، ارزشی است منطبق با طبیعت انسان... ممکن است کسانی بیخبر و بیاطّلاع باشند بایستی این ها را با حجاب آشنا کرد.
🌹🍃من در همین سالهای اوّلِ انقلاب بهوضوح دریافتم که بعضی از زنانی که محجّبه هستند و خیلی قدر حجاب را نمیدانند، اینها اصلاً از حکم حجاب و فلسفهی حجاب و فواید حجاب اطّلاعی ندارند؛ یعنی با اینها کمتر صحبت شده است.
۱۳۷۷/۱۲/۰۴
@seyyedebrahim
﷽
♥«#دوست_شهیدت_کیه...؟؟؟»♥
🔴شهید #مصطفی_صدرزاده همیشه تاکید داشت يه #شهید انتخاب کنید
🔹 برید دنبالش بشناسیدش
🔹 باهاش ارتباط برقرار کنید
🔹 شبیهش بشيد
🔹حاجت بگیرید شهید میشید
🔴تا حالا فکر کردی با یه شهید رفیق شی؟؟
از اون رفیق فابریکا؟؟
از اونا که همیشه باهمن؟؟
امتحان کردی؟؟
هرچی ازش بخوای بهت میده!!
آخه خاطرش پیش خدا خیلی عزیزه
میخوای باهاش رفیق شی؟؟!!
1⃣گام اول:
انتخاب شهید
به یه گردان نگاه کن
به صورت شهدا نگاه کن
به عکسشون، به لبخندش
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری
با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!
2⃣گام دوم:
عهد بستن با دوست شهیدت
یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره.
با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم.
3⃣گام سوم:
شناخت شهید
تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن.
عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه..
4⃣گام چهارم:
هدیه ثواب اعمال خود به شهید
از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی،
فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم."
طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه!
بچه ها! شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه!
تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی!
5⃣گام پنجم:
درگیر کردن خود با شهید.
سریع همین الان بک گراند گوشیتو عوض کن و عکس دوستتو بزار!!
در طول روز باهاش درد دل کن.باهاش حرف بزن.آرزوهاتو بهش بگو..
6⃣گام ششم:
عدم گناه در حضور رفیق
روح شهید تا گام پنجم بسیار از شما راضیه
ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟
حجاب، رابطمون با نامحرم، چت با نامحرم، غیبت، دروغ، نمازامون و .....
7⃣گام هفتم:
اولین پاسخ شهید
کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما خواهد داشت که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه..
خواب دوست شهیدتو میبینی، دعایی که کرده بودی برآورده میشه، دعوت به قبور شهدا و راهیان نور و ...
8⃣گام هشتم:
حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ)
گام های سختی رو کشیدین!درسته؟!
مطمئنا با شیرینی قلبی همراه بوده
@seyyedebrahim
هدف زندگی
زندگی یک کاروان طولانی است که منازل و مراحلی دارد، هدف والایی نیز دارد. هدف انسان در زندگی باید این باشد که از وجود خود و موجودات پیرامونش برای تکامل معنوی و نفسانی استفاده نماید.
اصلاً ما برای این به دنیا آمدهایم. ما در حالی وارد دنیا می شویم که از خود اختیاری نداریم. کودکیم و تحت تأثیر هستیم، اما تدریجاً عقل ما رشد می کند و قدرت اختیار و انتخاب پیدا میکنیم. این جا آن جایی است که لازم است انسان درست بیندیشد و درست انتخاب کند و بر اساس این انتخاب حرکت کند و به جلو برود.
اگر انسان این فرصت را مغتنم بشمرد و از این چند صباحی که در این دنیا هست خوب استفاده کند و بتواند خودش را به کمال برساند، آن روزی که از دنیا خارج میشود، مثل کسی است که از زندان خارج شده و از این جا زندگی حقیقی آغاز میشود.
@seyyedebrahim
شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانوادهای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقههای عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد.
@seyyedebrahim
در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتابها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت.
@seyyedebrahim
📣📣 برای اولین بار در ۷۰ سال اخیر:
آمریکا رسماً اعلام عقبنشینی کرد... ✌️
#اقتدار_رهبری
#انقلاب_اسلامی
@seyyedebrahim
🗒شش درس از شش شهید📩✅
🕊💌شهید محمود رضا بیضائی🌷: شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم.
🕊💌شهید رسول خلیلی🌷: به برادر برادر گفتن نیست، به شبیه شدنه.
🕊💌شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌷: ظهور اتفاق می افتد، مهم این است که ما کجای ظهور ایستاده ایم.
🕊💌شهید_روح_اله_قربانی🌷: (شهادت خوب است اما تقوی بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند.
🕊💌شهید مصطفی صدرزاده🌷: سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.
🕊💌شهید_حسین_معز_غلامی🌷: در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی و .. ، پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید.
🔆یاد شهدا باصلوات❣
@seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
بوی بهار می دمدم یا نسیم صبح باد بهشت میگذرد یا پیام اوست ؟ شهید مصطفی صدرزاده صبحتون بخیر
رفقا...
✨آقا مصطفي به ما گفت خودسازی دغدغه ی اصلیمون باشه....✨
#وصیتنامه
دغدغه ی ماها دقیقن چیه الان؟؟؟!
یه کم فکر کنیم...
بخشی از کتاب اسم تو مصطفی است🌷
با انگشت اشاره روی گل های قالی می کشید. صحبت های مقدماتی شروع شد: آب و هوا و سیاست روز و وضعیت اقتصادی، و کم کم رفتند سر اصل مطلب. حرف از تاریخ عقد و عروسی که شد، از پس چادر به مامان که کنارم نشسته بود گفتم: بگو بدم میاد دوره ی عقد طولانی بشه.
قرار عقد را برای سیزده اردیبهشت گذاشتند و عروسی را برای تابستان. صحبت مهریه که شد پدرت گفت: مهر دختر و عروسم هر دو ۳۱۳ سکه س.
پدرم سکوت کرد. تو از جا پریدی: ولی من این قدر ندارم، فقط یکی دو تا سکه دارم.
پدرت دستت را کشید: زشته مصطفی!
- آقا جون حرف حساب رو باید زد و همین حالا هم باید زد. اگه حرف مهریه دادن پیش بیاد حداکثر دو یا سه سکه رو می تونم بدم، بقیه می افته گردن خودتون!
پدرت خندید: شما کاری نداشته باش!
@seyyedebrahim
#لبیڪ_یا_خامنہ_اے
دشمن بداند،هفتآسمـــان و اوجفلــــک را که رد کند
قدش نمیرسد که سید علی خامنهای را رصد کند
@seyyedebrahim
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
*شهید مصطفی صدرزاده در خاطرهای چگونگی مجروحیت خود و شهادت حاج «حسین بادپا» در عملیات «بصرالحریر» را روایت کرده است.*💫
*شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» با نام جهادی سید ابراهیم، 😍نهم محرم الحرام سال 94 در سوریه به شهادت رسید. 🌹او از فرماندهان ایرانی لشکر فاطمیون بود 😎که در کنار شهدای سرشناس ایرانی و افغانستانی به جهاد برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) پرداخت.❤ شهید صدرزاده در خاطره ای از لحظه شهادت شهید حاج حسین بادپا و مجروحیتش در عملیات بصرالحریر اینطور روایت می کند:*🍃
*هنگامی که برای رفتن به عملیات آماده می شدیم، گفت حسم نسبت به این عملیات با بقیه عملیات ها فرق می کند،❤ گفت دلم روشن است. ☺شب اول ماه رجب بود که وارد منطقه شدیم، به حاجی گفتم منطقه سخت است، 😖می خواهیم از کوه بالا برویم، 😥شما با گردان های دیگر برو، گفت می خواهم با شما باشم.😊 این از نشانه های مومن است که خودش را در زحمت می اندازد تا دیگران راحت باشند،💫 گفت تا آنجایی می آیم که زحمت و خطرش بیشتر است.*😍
*اواسط شب از من خواست گردان را نگه دارم و شروع به خواندن نماز شب کرد،😍 در مسیر سنگلاخی کوهستانی به زیبایی نماز شبش را خواند.*❤
*در بهترین لحظات اول ماه رجب بعد از خواندن نماز شب، زمانی که در حال حرکت بودیم مدام تذکر می داد که وقتی به منطقه رسیدیم مراقب باشید مالی از مردم ضایع نشود،👌🏻 خانه ای خراب نشود،👌🏻 عشایری در مسیر هستند، نکند گاو و گوسفندی از آن ها تلف شوند، بچهای نترسد، 👌🏻گفتم چشم حاجی.☺ خیلی مراقب این حرف ها بود.*
*وارد منطقه شدیم، جایی که می خواستیم پس بگیریم را با شهامت و سیاست حاجی گرفتیم.😍 قرار بود نیروهایی برای کمک به ما برسند اما نرسیدند و به اجبار در منطقه ماندیم. 😟پشت یکی از خانه ها فضایی بود که پناه گرفتیم، نیروهای کمکی زمانی آمدند که هوا روشن شده و دشمن بر ما مسلط شده بود. تعداد زیادی از ماشین هایی که برای کمک آمده بودند مورد هدف قرار گرفتند و تعداد زیادی از نیروها به شهادت رسیدند.🌹🌹🌹🌹🌹🌹 تعداد کمی خودشان را به پشت دیواری رساندند. شهید بادپا اشاره کرد که خیلی از بچه ها زخمی شده اند این ها را به عقب ببر، گفتم خطرناک است،😥 دشمن می زند، گفت هیچ طوری نمی شود افوض امری الی الله، به خدا بسپار طوری نمی شود.*👌🏻
*چند تا از بچه ها کمک کردند مجروح ها را سوار کردیم و با یک ماشین از مجروح ها به سمت عقب رفتیم، برای برگشت به خط به یکی از نیروها گفتم پشت فرمان بنشیند تا سمت حاجی برویم، در مسیر مدام دشمن می زد، طوری که نمی توانستیم حرکت کنیم، از پشت بی سیم هر چه حاجی اصرار می کرد، بیا، می گفتم حاجی می زنند، دوباره گفت چیزی نمی شود، بیا افوض امری الی الله بگو.*👌🏻👌🏻
*رسیدم پیش حاجی، گفت این گردان از بچه های من نیستند😕 حرفم را گوش نمی دهند،😥 جواب دادم از گردان من هم نیستند حرفم را گوش نمی دهند. گفت بگو بروند اگر نروند کشته می شوند. همین کار را کردم، تعدادی گوش کردند و تعدادی پشت دیوار خانه ای ماندند، حاجی هم رو به روی من ایستاده بود. همینطور داشتم برای نیروها استدلال می آوردم که این خانه را دشمن به راحتی می گیرد، باید برگردید گلوله ای به پهلویم خورد و افتادم.*😥
*حاجی بی سیم زد و گفت اگر سید ابراهیم را دوست دارید❤ نفربر بفرستید یک نفربر آمد اما نتوانست کاری کند،😕 نفربر دیگری آمد. دشمن هم همینطور جلو می آمد. حاجی کمکم کرد که توی نفربر قرار بگیرم، گفتم حاجی انگشت هایم کار می کند بگذار بمانم،😊 گفت اتفاقا خوشحالم اینطور شدی، می روی پیش خانواده و فرزندت که دارد به دنیا می آید.*😍😍
*خود حاجی کمک کرد سوار نفربر شوم، سوار که شدم دیدم همه افتادند.😥 خود حاج حسین و دوستانی که گفتم سنگر بگیرید روی زمین افتادند،😔😔 هرچه گفتم حاجی دستت را توی دستم بگذار و بلند شو کاری نکرد. 😔وقتی هم که تیر خورد و روی زمین افتاد هیچ حرفی نزد و از کسی کمک نخواست. 😒کسی که غرق خداوند است از کسی کمک نمی خواهد.👌🏻 هرچه گفتم یک «یا علی» بگو فقط توانست بنشیند. 😔من یک تیر دیگر خوردم😢 و داخل نفربر افتادم وقتی دستم از دستش جدا می شد حس کردم خودش با انگشت شصت دستش را جدا کرد.😕 نفربر حرکت کرد و حاجی ماند.*🌹
*یاد شهدا با صلوات*🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@seyyedebrahim