eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
749 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
66 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگر تنها گریه حالم را میداند........ جاماندیم آه ای دل....
29.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 اعتراف دشمن به برنامه ریزی قبلی برای اغتشاشات در ایران 🚫دارای جملات خشونت آمیز🚫 🔅 دشمن از کجا میدانست که مهسا امینی میمیرد؟ 🖋 این کلیپ را به همه ایرانیها مخصوصا مستضفانی که دائما میگویند «کارخودشونه» نشان دهید.
45.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمار باشید تا کربلا تکرار نشود خطری که از قم در حال شکل گیری هست فتنه اکبر در پیش است نشر حداکثری... ➖➖➖➖
حاج احمد متوسلیان : وقتی صحبت از جنگیدن و شهید دادن می‌شود، صحبت از جنگیدن در ۹ متر برف است ! جایی که انسان یخ می‌ بندد و امکانِ تحمل ۱۰ دقیقه نگهبانی سخت می‌باشد. یاد شهدا با صلوات 🌷
20.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛 برخورد عجیب حاج قاسم با خانم ضعیف الحجاب در هواپیما😳 😲وقتی مسافرین هواپیما از برخورد حاج قاسم انگشت به دهان ماندند... 🎬 انتشار برای اولین بار
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امروز چادر یک پرچم است، 🔺 یک ستون است، 🔺 از این ستون محافظت بکنید ... 🎙 استاد ماندگاری ✍ هر کسی هر کاری از دستش بر میاد بسم الله ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشـ🌷ـهداء و الصّدیقین شـ🌷ـهید صدرزاده:تو زندگیم لحظه ای از این قشنگتر نداشتم بخدا... شـ🌷ـهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇@seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸سرهنگ محمدی: ماه رمضان بود و ما در سوریه بودیم که یکی از افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت افطار دعوت کرد؛ با تعدادی از دوستان از جمله شهید بیضائی به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛ دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و می‌خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما محمودرضا منصرف شد و گفت: «من برمی‌گردم» رزمندگان لبنانی اصرار داشتند که با آن‌ها به افطاری برود و من نیز مصر بودم که دلیل برگشتنش را بدانم شهید بیضائی به من گفت: «شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از افطار که برگشتید دلیلش را برایتان می‌گویم» بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت: «اگر خاطرت باشد؛ این افسر قبلا نیز یک‌بار ما را به میهمانی ناهار دعوت کرده بود؛ آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده غذای ما را به سربازانشان داده‌اند و آن‌ها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را می‌خورند! امروز که داشتم وارد سالن می‌شدم فکر کردم اگر قرار است ته مانده غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند، من آن افطار را نمی‌خورم» 🍃🌸شهید محمودرضا بیضایی