💠راز شیرین شدن عسل زنبور عسل
✍🏻یک روز حضرت محمد(ص) و امیرالمؤمنین على(ع)، در میان نخلستانها نشسته بودند. که یک
وقت سر و کله زنبورِ عسلى ظاهر شد، و شروع کرد دور پیغمبر اکرم چرخیدن. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: یا على ! مى دانى این زنبورچه مى گوید. حضرت على (علیه السلام ) فرمود:
بفرما یا رسول الله.
پیامبر فرمودند:این زنبور امروز ما را مهمانى کرده و مى گوید: یک مقدار عسل در فلان محل گذاشته ام ، آقا امیرالمؤمنین را بفرستید، تا آن را
از آن محل بیاورد.
حضرت على (علیه السلام) بلند شدند و آن عسل را از آن محل آوردند. رسول خدا(ص)فرمود:اى زنبور، غذاى شما که از شکوفه گل تلخ است. به چه علّتى آن شکوفه به عسل شیرین تبدیل مى شود؟
زنبور گفت : یا رسول اللّه ، شیرینى این عسل،از برکت ذکر وجود مقدّس شما، و (آل) شماست.چون هر وقت مقدارى از شکوفه استفاده مى کنیم ، همان لحظه به ما الهام مى شود که سه بار بر شما صلوات بفرستیم .وقتى که مى گوئیم : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد به برکت صلوات بر شما، عسل ما شیرین مى شود...
از امام صادق روایت شده که پیامبر (ص) فرمودند:از کشتن زنبور بپرهیزید،زیرا خداوند ارجمند به او وحی نمود و نه از شمار جنیان است و نه در زمره ی انسانها
📚 کنزالعمال،۱ ،
@seyyedebrahim
#امام_زمان_عج
حالمان حال خوشی نیست بیا ای جانا
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا...
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین...
طالب خون خدا،،آمدنت دیر شده!!
هادی همتی
#اللهمعجللولیکالفرج
@seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#پس_زمینه ♥️🌿 #شهید_سجاد_عفتی #سالروز_ولادت @seyyedebrahim
#ستارههای_زینبی
سوریه که رفت زنگ زد و گفت مادر امام رضا(ع) #غریب نیست بیایید ببینید حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) چقدر مظلومه😢، هیچ کس جز ما #مدافعین توی حرم نیست. این ها را تعریف میکرد و اشک 😭می ریخت. عکسش کنار ضریح را فرستاد که با چه #مظلومیتی گردنش را کج کرده و به ضریح تکیه داده.😔یکی از اقوام آمده بود خانه و به عنوان #دلسوزی میگفت : چرا گذاشتیم سجاد به جنگ برود⁉️ سجاد را به اجبار بردند. گفتم : بله ، سجاد با اجبار رفت ولی نه به اجبار ما، دو هفته روزه #نذر کرد تا خدا کمک کند و برود. بعد از دو هفته روزه گرفتن خدا حاجتش را داد و😇 رفت. #جوانی بود که خودش میخواست همه جوان هایی که رفتند خودشان میخواستند 💯خیلی از دوستان سجاد الان در #سوریه هستند چند نفری هم تازه برگشته اند ما الان در محله چند شهید و دوتا #جانباز داریم.
✍ به روایت مادر بزرگوار شهید
#شهید_سجاد_عفتی🌷
#سالروز_ولادت
@seyyedebrahim
🌹🌹🌹
«مهدی» در 9 مرداد 1392، در سن 24 سالگی و همزمان با ایام شهادت امیر المؤمنین علی (ع)، همانگونه که میخواست به شهادت رسید.
🌼🌼🌼
او عطشان پر کشید در حالی در دستانش جامی از آب کوثر بود تا روایتگر تشنگیاش باشد.😭😭😭
#زندگینامه
💠💠خورشید زندگیاش در روز میلاد قائم آل محمد (ص) طلوع کرد. قرار بود نامش را #حسن بگذارند اما نامش را با خودش آورد و اسمش #مهدی شد.
🌸🍃مادرش از طائفهای سنی و اهل «عرسال» بود اما خداوند عشق اهل بیت (ع) را در قلبش نهاد و شیعه شد. او فرزندش را از کودکی به جهاد تشویق میکرد و قصههایی از حضرت قاسم (ع) و حضرت اکبر (ع) برایش حکایت میکرد.
🌷🍃«مهدی» به مادرش غبطه میخورد چرا که خداوند به او توفیق خدمت به اهل بیت را داده بود. مادرش مدیر بیمارستان «الحیاه» بود و در روزهای عاشورا مراسم عزای حسینی را در محل کارش برپا میکرد و برانکاردهایی را برای حضور بیشتر زنان در مراسم فراهم میکرد. او بود که در قلب فرزندش بذر معنویت و ایمان را کاشت و از آن مراقبت کرد. تمامی اینها افتخاری برای «مهدی» بود.
🌹🍃 هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که برای نماز راهی مسجد میشد و تمامی واجبات و مستحبات را انجام میداد. با بزرگ شدنش، عشق الهی نیز در قلبش بیشتر ریشه دواند. با پیوستنش به مقاومت اسلامی، به دلیل مهارتهایی که داشت، مسئولیتهای حساس و خطرناکی به او سپرده شد. همزمان تحصیلاتش را ادامه داد. دوست داشت یکی از آرزوهای والدینش که دانشگاه رفتنش بود را هر طور که شده محقق سازد.
❤️«مهدی» به دانشگاه رفت و در رشته مهندسی کامپیوتر مشغول به تحصیل شد اما شرایط سخت کارش، مانع درس و دانشگاه رفتنش شد و درس و دانشگاه را برای رسیدن به سرانجامی زبا زیبا که با هیچ قلمی جز خون سرخش نوشته نمیشد، رها کرد.