🔴حقوق متقابل مردم و رهبری
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#نهج_البلاغه
💠ای مردم ، مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است ،
حق شما بر من ، آن که از خیر خواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم , و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید ، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید.
و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید ،ودر آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید ،هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید.
📘#خطبه ۳۴
#کلام_یار ❤️🎤
گاهی اوقات دوستانش سربه سرش میگذاشتند که مصطفی شغل جدید پیدا کردی و از این حرف ها. روزی به او گفتم پسرم ناراحت نمیشوی به تو این حرفها را میزنند؟ بالاخره پسری در این سن و سال اوج غرور را سپری میکند. مصطفی هم در جواب خیلی راحت گفت: نه مامان اتفاقا برای خدا گدایی کردن نمیدونی چه لذتی داره.
راوی ✍ مادر بزرگوار شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@seyyedebrahim
XiaoYing_Video_1595058512440_high_quality.mp3
7.04M
📚کتاب صوتی #قراربیقرار
🔺قسمت اول از فصل دوم
✨چقدر پدرشهیدبودن به شما میآید✨
از زبان #پدر بزرگوار شهید...
@seyyedebrahim
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی...
تو را سپاس میگويم
از اينکه دوباره خورشيد مهرت
از پشت پرده ی
تاريکی و ظلمت طلوع کرد
و جلوه ی صبح را
بر دنيای کائنات گستراند
" سلام صبح عالیتان متعالی "
❤️خدایا ...
تو کــافے هستے برایم
مـشکلاتم را به تو می سپارم
و دلـم قرص می شود ...
کمکم کن خرابے ها را
از نو بسازم بودنت را
از من نگیر خـوب من!
🌱?🍂🌱🌱🍂🌱🌱🍂🌱
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
گفتم که خدا مرا #مرادی بفرست
توفان زده ام🌫 مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا #مهدی
نذر گل نرگسـ🌸 #صلواتی بفرست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
گلایه امام زمان(عج)
.
شهید آیتالله سید اسدالله مدنی در سال ۱۲۹۳ شمسی در آذرشهر دیده به جهان گشود.
.
سرانجام در ساعت 13:45 بیستم شهریور ۱۳۶۰ پس از اتمام مراسم نماز جمعه در تبریز، توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید.
.
.
سالهای قبل از شهادت، آیت الله مدنی در یکی از جلسات درس گفته بود:
.
من در دو موضوع نسبت به خود شک کردم.
یکی اینکه آیا من سیداسدالله هستم؟
دیگر اینکه آیا شهید میشوم یا نه؟
.
یک شب امام حسین علیهالسلام را در خواب دیدم که بالای سر من آمد و دستی به سر من کشید و این جمله را فرمود:
«یا بنیانت مقتول».
«پسرم تو شهید میشوی»
که جواب دو سؤال من در آن بود.
.
.
عزیزان گرامی ...
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی نقل میکردند:
.
یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیتالله مدنی، دیدم که ایشان شدیدأ دارند گریه میکنند و شانه هایشان از شدت گریه تکان میخورد؛
رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم:
ببخشید اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادید؟
.
ایشان فرمودند:
یک لحظه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:
.
آقای مدنی نگاه کن!
شیعیان من بعد از نماز، سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچ کدام برای فرج من دعا نمیکنند، انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!
و من از گلایه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گریه افتادم.
.
.
عزیزان ...
مرحوم حاج محمدعلي فشندي تهراني يکی از تشرف یافتگان محضر امام زمان روحی فداه مي گويد:
.
در مسجد جمکران سيدي نوراني را ديدم با خود گفتم اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه است ظرف آبي به دست او دادم تا بنوشد و گفتم:
«آقا! شما از خدا بخواهيد تا فرج امام زمان (ع) نزديک گردد.»
فرمودند:
«شيعيان ما به اندازه آب خوردني ما را نمي خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما مي رسد.»
.
عزیزان...
تا ما نخواهیم، او نخواهد آمد ...
.
بعداز هر نماز دعای فرج (الهی عظم البلاء) را قرائت کنیم.
.
#نکته_های_ناب
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده ❣📝
#خاطرات_دوستان_شهید
🔷 وقتی مسجدامیرالمومنین داشت ساخته میشد، اون موقعی که مسجد فقط چندتا ستون داشت و خیلی هم سرد بود، شبایی که کسی نگهبان نبود، ما با مصطفی توی مسجد می خوابیدیم و نگهبانی میدادیم.
🔹توی اون شب ها خیلی هامون پیش مصطفی تو مسجد خوابیدیم. من توی اون شبا و توی اعتکاف نماز شب خوندن های مصطفی رو دیدم.
🔶 توی گعده هایی که توی مسجد داشتیم درباره ی همه چیز صحبت میشد.
✅ مصطفی روی یک چیز خیلی حساس بود، اون هم غیبت کردن. هرکسی غیبت میکرد سریع میگفت غیبت نکن.
🔸یک خصوصیتی که داشت این بود که زبان شیرینی داشت، آدم از صحبت هاش خسته نمیشد.
صحبت های زیادی میشد ولی واقعا نمیشد که ما پیش مصطفی پشت کسی حرف بزنیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@seyyedebrahim
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مسخرهاش میکردند و میگفتند برو در خانهها کارگری کن، دختر چادری را به چه به دانشگاه!
👈 دکتر طاهره لباف از پزشکان حاذق کشور و یکی از متخصصان برجسته زنان و زایمان در ایران است، او تعریف میکند که وقتی در 17 سالگی وارد دانشگاه شیراز شد، همه او را مسخره میکردند و میگفتند با این چادر و این لباس، باید بروی در خانهها کارگری کنی، ولی او میدانست مسئولیت سنگینی دارد و به قول یکی از اساتیدش، حجت خدا برای دیگران است
🎥#زن_بودن_به_روایت_طاهر_لباف