عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت که گچه برخی این شعر حافظ را بر اختلاف قرایات تفسیر کرده اند ولی به بیان وتفسیر دیگر منظور از 14 روایت یعنیبه تفسیر 14 معصوم علیه السلام هست
گرچه این اندکی ازاستفاده واهمیت قران در کلام شاعران بود اما در نگاه اهل تفکر وتعمق قرآن از عظمت والایی برخوردار است که همگان را به تعجب واداشته است.کلامی که همگان را به تدبر وحتی مبارزه دعوت میکنديكي از راه هاي شناخت صحت ادعاي هر فرد دلايلي است كه بر صحت مدعاي خود اقامه ميكند، هر چه ادعا مهمتر باشد بايد دلايل از استحكام بيشتري برخوردار باشند. پيامبران در طول تاريخ براي اثبات ادعاي نبوت دلايلي آوردهاند كه در لسان قرآن «آية»[1] يا «بيّنه»[2] ناميده ميشوند كه بعداً مسلمانان بر آنها نام «معجره» نهادهاند و مخالفان خود را به مبارزه و همانند آوري فراخواندهاند كه اين فراخواني در اصطلاح «تحدّي» نام دارد.
یکی از جنبه عظمت قرآن همن تحدی طلبی ومبارز طلبی قرآن است.در سه آیه از آیات قرآن کریم، به تحدی به کل قرآن دعوت شده است:
آیه ۳۴ سوره طور: فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ (پس اگر(مخالفان پیامبر و کافران) راست میگویند سخنی مانند آن بیاورند).
آیه ۴۹سوره قصص: قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (بگو: «پس اگر(شما مخالفان و کافران) راست میگویید، کتابی از جانب خدا بیاورید که از این دو هدایتکنندهتر باشد تا پیرویش کنم).
آیه ۸۸ سوره اسراء؛ قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً (بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هرچند برخی از آنها پشتیبان برخی [دیگر] باشند).
در آیه ۱۳سوره هود، کافران دعوت شدهاند که اگر میتوانند ده سوره شبیه سورههای قرآن بیاورند: أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (یا میگویند این [قرآن] را بهدروغ ساخته است. بگو: اگر راست میگویید، ده سوره برساختهشده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هرکه را میتوانید، فرا خوانید).
در دو آیه از قرآن به تحدی به یک سوره دعوت شده است:
آیه ۳۸سوره یونس: أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ الله إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (یا میگویند: «آن را به دروغ ساخته است.» بگو: «اگر راست میگویید، سورهای مانند آن بیاورید، و هرکه را جز خدا میتوانید، فراخوانید).[۱۳]
آیه ۲۳سوره بقره: وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردهایم، شک دارید، پس اگر راست میگویید، سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیرخدا فراخوانید
تنها کسی که نام او در تاریخ ] به عنوان مدعی معارضه [ثبت شده مسیلمه) مشهور به کذّاب (است که در همان عصر پیامبر) صلی الله علیه وآله (در سرزمین یمامه) از نواحی شرق حجاز (قیام کرد و ادّعای پیامبری نمود.
سخنانی که از او به عنوان معارضه با قرآن نقل شده نشان می دهد که گذشته از همه اینها، او مردی سبک مغز بود و بی آنکه به محتوای سخن بیندیشد به دنبال سجع در کلمات بود.
حدّی و مبارزطلبی برای خود ادبیات و آدابی دارد.
شخص ورزشکاری که خود را در رشته خود تواناترین مییابد، از همان ابتدا با تکیه بر قدرتی که در خود یافته است، پیروزی خود و شکست تمامی حریفان را ادعا میکند و این ادبیات، کاملا معقول و مرسوم است.
ادّعا با تکیه بر علم بی نهایت الهی است، که فوق زمان و مکان است.
بر اساس همین علم بی نهایت است که از همان ابتدا همه را بازنده این مبارزه اعلان میکند. اعلان این مطلب دست و پای کسی را نبسته و موجب نمیشود تا کسی با آن به معارضه برنخیزد، بلکه این مطلب تنها نشان دهنده اعجاز قرآن از یک طرف و علم بی پایان الهی از طرف دیگر است.
چون خداوند به توانائیهای خود از یک طرف و ظرفیتهای طرف مقابل (انسانها و همه مخلوقات عالم)، کاملا آگاهی دارد و یقین دارد کسی را یارای مقابله با او نیست و با تکیه بر علم بی کرانش، از همان ابتدا پیروز مسابقه را اعلان میکند و این هیچ ضرری به مسابقه نمیزند، بلکه مسابقه را شورانگیزتر و حریف را در مبارزه مصممتر و پرانگیزه تر میکند.