دعا، نردبان تقرب به سوی خدای سبحان و نهر همیشه جاری شستشو دهنده گناهان آدمیان است. دعا ارتباط آگاهانه، خالصانه و خاشعانه با پروردگار است. دعا قبل از آن که ابزار زندگی باشد، ابزار بندگی است
شیوههای تبلیغی و مبارزاتی امام سجاد علیه السلام تبیین معارف اسلام در قالب دعا است. یکی از مضامین مهم سیاسی ـ دینی صحیفه، طرح مسئله امامت است، مفهوم امامت به صورت یک مفهوم شیعی، که علاوه بر جنبة احقّیت برای خلافت و رهبری، جنبههای الهی عصمت و بهرهگیری از علوم انبیاء و مخصوصاً حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در حدی والا نشان میدهد.
مفهوم امامت در صحیفة سجادیه از دو سو حائز اهمیت است از یک سو معرفت حقیقی به امام جز از راه امام ممکن نمیباشد و از سویی دیگر نیاز هر چه بیشتر ما به شناخت جایگاه امامت امام است که امروز امام زمان ما حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
حضرت میفرماید:
«خداوند این مقام ارجمند که از آن جانشینان و برگزیدگان توست و این مرتبة امناء تو که از درجات بلندی است که به آنان اختصاص دادهای مورد غصب و دستبرد قرار گرفته است، … و سرانجام برگزیدگان و جانشینان تو مغلوب و مقهور و مورد غضب قرار گرفتند و می بینند که فرمان تو تبدیل یافته و کتاب تو مورد دستبرد قرار گرفته و احکام تو از راههای شریعت تو منحرف گشته و سنتهای پیامبرت ترک شده است.
امام سجاد علیه السلام در دعاهای خویش بر ولایت پیشوایان از اولاد رسول خدا صلی الله علیه و آله که استوارترین ارکان هدایت و محکمترین دستگیرههای ایمان است؛ تاکید میکند:
«رب صل علی اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرک و جعلتم خزنة علمک، و حفظة دینک، و خلفائک فی أرضک»
بارالها! آن گونه که قلبهای ما را حامل علوم قرآن قرار دادی و فضل و شرافت قرآن را به لطف خویش به ما شناساندی بر محمد صلی الله علیه و آله که هماره زبانش به قرآن گویا بود، درود فرست، و همچنین بر خاندان محمد صلی الله علیه و آله که گنجینهداران قرآن و علوم قرآنند».
این فراز های دعای ۴۸بصورت کلی امام رامعرفی میکند
جایگاه ومقام امام
پاک بودن مقام ایشان
بعنوان ولاتی که عامل ومانوس بقرآن وآشنای بقرآن هستند
زمانی که بین مردم وامام با تبلیغات مسموم فاصله افتاده ومردم غافل از جایگاه امامت هستند امام بازبان دعا مردم رابه باور وشناخت حقیقت امام سوق میدهد
اللهم فکما جعلت قلوبنا له حملة، و عرفتنا برحمتک شَرَفَهُ و فضله، فصل علی محمد الخطیب به، و علی اله الخزّان له»[۶]»
دراین فراز سخن متوجه حضرت است
وقتی امامت رامعرفی میکند که چه ویژگی در وجود امام است جایگاهش چیست
میفرماید ( جعلت قلوبنا )خود وخاندانش رابعنوان امام معرفی میکند
در فراز های پیشین خطاب غایب است
اما اینجا امام سخن راماوجه خود وخاندانش مینماید تا مردم مصداق راگم نکنند
ولفظ جمله جعلت باصیغه ماضی وبا قطعیت از این جعل الهی سخن میگوید وفاعل را خدای سبحان خطاب میکند
خاندانش رامتصف به لطف ومدد الهی میکند
خدایا تویی که دینت را در هر دورهای به وسیله پیشوایی که او را برای بندگانت راهنما و در شهرهایت مشعول هدایتی قرار دادی، تأیید و کمک کردی، پس از آن که پیمان وی را به پیمان خود، پیوسته و او را سبب خشنودی خویش گردانیدی و فرمانبردی از او را واجب ساختی و از مخالفت فرمان او مردم را بر حذر داشتی و به امتثال فرمان او و ترک منهیّاتش دستور فرمودی و به این که کسی از او پیشی نگیرد و از او پس نماند، فرمان دادی.»