او در بیست و سوم بهمن سال 1394 دختر عموی خود را به همسری برگزید و صیغه موقت خوانده شد. چند صباحی از دوران نامزدی نمیگذشت که عزم سفر به سوریه کرد. سردار اباذری به او گفت شما تازه صاحب همسر شدی، ولی او با اصرار زیاد داوطلبانه در اول اردیبهشت سال 1395 عازم سوریه شد. دوستانش به او گفتند شما چگونه در مدت دو ماه نامزدی میخواهی به سوریه بروی او گفت میترسم زمینگیر شوم و توفیق از من سلب شود. او اعتقاد داشت حضور در جبهه مقاومت واجب عینی است و باید از حرمین شریفین با تمام توان دفاع کنیم.
روزهای پایانی مأموریت او بود مدت 50 روز در محورهای متعدد درگیری حاضر میشد و در سختترین شرایط در نزدیکی دشمن دلاورانه میجنگید. .
او در بیستم خرداد 1395 در حالی که 23 بهار از سن او میگذشت در منطقه خلصه در حومه جنوبی استان حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در دانشگاه امام حسین(علیه السلام) به زادگاهش سمنان آورده شد و در شهرستان سمنان هم پس از تشییع مردم شهید پرور در امامزاده حضرت علی اشرف(علیه السلام) به خاک سپرده شد.
مادر عباس: 15 ساله بودم که با آقای دانشگر ازدواج کردم. پدر عباس پاسدار و بیشتر اوقات را در جبهه بود. او حتی هنگام تولد فرزند دومم هم در جبهه بود و بعد از 3-4 ماهه شدن بچه آمد. شرایط سختی بود، اما من با شرایط جبهه و جنگ بیگانه نبودم. دائی خودم هم پاسدار و در جنگ به شهادت رسیده بود. راستش را بخواهید خودم زندگی با یک پاسدار را خیلی دوست داشتم، اما برکات معنویای در زندگیم وجود داشت که تحمل این شرایط را برایم آسان میکرد. یادم هست از همان اوائل زندگی بیشتر اوقات نمازهایمان را به جماعت میخواندیم. حتی اگر گاهی مسجد نمیرفتیم درخانه نماز جماعت دو نفره برپا میکردیم. همسرم چند روز قبل از تولد عباس، به مجلس عزای اهل بیت رفته بود. با شنیدن روضه حضرت ابوالفضل دلش لرزیده و نیت کرده بود نام پسرش را عباس بگذارد. ما 4 فرزند داشتیم. دخترم اولین و بعد از او سه پسر داشتم که عباس آخرین پسرم بود. عباس متولد 18 اردیبهشت 73 و بچه بسیار باهوش و زرنگی بود. از همان بچگی سئوالاتی میکرد که پاسخ آنها را نمیدانستم. عباس از کودکی شجاع و نترس بود. وقتی کوچک بود او را با خودم به مسجد و مراسم اهل بیت میبردم. از 8-9 سالگی بهصورت مرتب نماز خواندن را شروع کرد. بزرگتر هم که شد بیشتر وقتش را در مسجد بود. در جلسات بسیج شرکت میکرد و یا در حال تدارک مراسمات و پشتیبانی هیئتهای مذهبی بود. عباس جوان خوشرو و شوخطبعی بود، همه اهل محل و مسجدیها دوستش داشتند. اهل مطالعه هم بود. علاقه زیادی به داستان انبیا و قصههای قرآنی داشت
تا جایی که میتونید این شهید عزیز رو به دوستان و آشنایان و کانال هاتون معرفی کنید
مطمئن باشید شهید کم نمیزاره😍
زنده نگه داشتن یاد#شهدا کمتر از شهادت نیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرزمین نمیخوردمرگش حتمی بود👆
✨فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا (نساء 19)
چه بسا چيزى را خوش نمى داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد (۱۹)✨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شهید عباس دانِشگَر ♡
اگرزمین نمیخوردمرگش حتمی بود👆 ✨فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَث
خدایا میان ناشُکری هایم در آغوشم بگیر!
محکم تر!
زیرا آنجاست که بسیار بیشتر از قبل به تو احتیاج دارم🌸
تا بدانم ...تنها تو...مرا دوست داری.
و می دانی آنچه نمی دانم🌱
هدایت شده از 🏵️کانال مهدویت 🏵️
✍مردم هر وقت کار تون جایی گیر کرد ،
امام زمانتون رو صدا کنید یا خودش میاد ،
یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه...
#شهید_تورجی_زاده...🌷🕊
سلام خدمت شما وچشمان شما منور به دیدار مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف )باشه ..خانم ۳۴ ساله هستم ۴ ساله که خداوند توفیق چادرسر کردن رابه بنده حقیر عطا نموده واین رامدیون دعای خانم فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )وشهدا میدونم والبته ....سرور همه شهدا آقا امام حسین (علیه السلام )...از آشنا بودنم باشهدا نمیتونم چیزی بنویسم به خاطر قرص هایی که مصرف میکنم ...ولی این خاطره را هیچ موقع از یادم نمیره ..دختر حدود ۳ سال داشت تب خیلی سختی گرفته بود زمستان با اون حال وهوای .سردش منو همسرم رامریص کرده بود تازه با ابراهیم هادی اشنا شده بودم ....فقط گاهی برایشان صلوات میفرستادم وصداشون می کردم تا اون شب که دخترم تب داشت وبنده اصلا سه شب کامل چشم روی هم نگذاشتم .شب سوم نیمه گذشته بود توان برای اینکه چشمانم باز بمونه وبتونم از دخترم پرستاری کنم نداشتم گریه کردم وبه این شهید گفتم من توان ندارم وبچه ام مریضه ومن کسی راجز شماندارم چشمانم را به دخترم وتپش های تند تند دخترم دوختم واشکهام سرازیر هنوز به صدم ثانیه نشد وقتی چشمام را از اشک پاک کردم ...دخترم یک نفس راحتی کشید ودست وپاهاش سرد شد .....ودیگه تب نداشت ومن اون شب معجزه رادیدم ولی به کسی نگفتم
شهید عباس دانِشگَر ♡
سلام خدمت شما وچشمان شما منور به دیدار مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف )باشه ..خانم ۳۴ ساله هستم ۴ س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به شهید بزرگوار و شهدای اسلام
صلوات های بالا را نذر ظهور امام زمان علیه السلام می کنیم💚
شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند☺️🌸
سلام آقا ابراهیم باوفا .
یادتون کردیم یادمون کنید پیش ابا عبدالله الحسین علیه السلام ❤️
شهید عباس دانِشگَر ♡
تا جایی که میتونید این شهید عزیز رو به دوستان و آشنایان و کانال هاتون معرفی کنید مطمئن باشید شهید
سلام عزیزان این پست آماده بوده ارسال شده
تاریخ شهادت شهید آبان ۹۶ هست
#اصلاحیه
💚 امیرالمومنین على عليه السلام
🌹زبانت را به نرم گويى و سلام كردن[به ديگران] عادت ده، تا دوستدارانت زياد شوند و بد خواهانت اندك.;
📝غرر الحكم : 6231.
┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅┄
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
حکمت ۱۹.mp3
2.39M
✍ حکمت ۱۹
✅ قَالَ امیر المومنین علیه السلام:
مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ.
✅ امیر المومنین علیه السلام:
آن كه در پى آرزويش بشتابد به اجل خويش به سر درآيد.
#نهج_البلاغه
🎧|حجت الاسلام حامد محقق
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@ahkam_yar
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #استاد_شجاعی
✘ فکر گذشته داغونم کرده!
ضربههایی که از بقیه خوردم!
کارهای اشتباهی که خودم انجام دادم و شکست خوردم،
بدبختیا و سختیهایی که کشیدم،
آخه حق من این گذشته نبود ✘
🌐 آپارات | یوتیوب
@Ostad_Shojae