هدایت شده از موسسه مصاف
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
🔹روزی که بتونی با پولدارتر از خودت
همنشینی کنی و معذب نشی و صرفا بهخاطر پولدار بودن کسی بهش احترام نذاری
🔸با فقیرتر از خودت بشینی و خردش نکنی
و بدونی یه فقیر ممکنه از تو آدم بهتری باشه
🔹با باهوشتر از خودت بشینی و هم صحبت شی
بهش حسادت نکنی و سعی کنی خودتو تقویت کنی
🔸با کمهوشتر از خودت باشی و مسخرش نکنی
سعی کنی کمکش کنی و بهش اعتماد به نفس بدی
🔹با تفاوتها و سلایق دیگران کاری نداشته باشی
🔸بدونی ممکنه برخی رفتارهاتو دیگران ممکنه دوست نداشته باشن
🔹تو زندگی شخصی بقیه سرک نکشی و تجسس نکنی
🔺اونوقت میتونی بگی رفتار درستی داری...
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
🔹بزرگی را گفتند:
کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید.
🔸فرمود:
لازم نیست یک کتاب باشد، یک کلمه کافیست که بدانی خدا میبیند.
💠أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ یَریٰ (علق/۱۴)
❇️آیا آدمی نمیداند که خداوند همه اعمالش را میبیند؟!
🔅در حدیث آمده است:
خدا را آنچنان عبادت کن که گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی، او تو را به خوبی میبیند.
🔹نقل میکنند بیداردلی بعد از گناهی توبه کرده بود و پیوسته میگریست.
🔸گفتند:
چرا اینقدر گریه میکنی؟ مگر نمیدانی خداوند متعال غفور است؟
🔹گفت:
آری، ممکن است او عفو کند ولی این خجلت و شرمساری که او مرا دیده چگونه از خود دور سازم؟!
🔹به قول شاعر:
گیرم که تو از سر گنه درگذری
زان شرم که دیدی، که چه کردم، چه کنم؟!
🔰 عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنیم.
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
شاهِ نفس و عابد
🔹سلطانی بر عابدی وارسته وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود، سر بر نداشت و به ملکشاه تواضع نکرد، بدان سان که سلطان به خشم اندر شد و به او گفت: آیا تو نمیدانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری هستم که فلان گردنکش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به غل و زنجیر کشیدم و کشوری را به تصرف در آوردم.
🔸حکیم خندید و گفت: من نیرومندتر از تو هستم زیرا من کسی را کشتهام که تو اسیر چنگال بیرحم او هستی.
🔹شاه با تحیر پرسید: او کیست؟
🔸حکیم گفت: آن نفس است. من نفس خود را کشتهام و تو هنوز اسیر نفس اماره خود هستی و اگر اسیر نبودی از من نمیخواستی که پیش پای تو به خاک افتم، عبادت خدا بشکنم و ستایش کسی را کنم که چون من انسان است.
🔹شاه از شنیدن این سخن شرمنده شد و عذر خطای گذشته خود را خواست.
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆#پندانه
همنورد هم باشیم
🔹در فرهنگنامه کوهنوردی به افرادی که با همدیگر کوهنوردی میکنند، میگویند: همنورد...
🔸چه اسم قشنگی، همنورد یعنی تمام پستیها، بلندیها، فرازها و نشیبها را در کنار هم درنوردیدن، پشت و پناه هم بودن، کنار هم و پا به پای هم راه رفتن، در رابطه با دیگران جنسیت نداشتن و جنسیت قائل نشدن، در سختترین مسیرها و دشوارترین گردنهها هوای هم را داشتن.
🔹همنوردها رفتارهای ویژهای دارند که رویای کسانیست که میخواهند با همدیگر و در کنار هم زندگی کنند.
🔸آنها همیشه حواسشان هست که تندتر از دیگران حرکت نکنند، حواسشان هست که یکی از دیگران جا نماند، حواسشان هست که یکی کم نیاورد، یکی فشارش نیفتد، یکی کم و کسر نداشته باشد.
🔹همنوردی صرفا هم تیمی بودن در یک رشته ورزشی نیست، یک معرفت است، یک سبک زندگی است...
🔸چه خوب میشد اگر آدمها به جای هموطن بودن، هم مذهب بودن، هم نژاد بودن، هم جنس بودن، همسر بودن میتوانستند همنورد هم باشند در فراز و نشیبهای زندگی...
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
هدایت شده از موسسه مصاف
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
کجاها نباید خندید؟!
🔹به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را میچیند، نخند.
🔸به پسرکی که آدامس میفروشد و تو هرگز نمیخری، نخند.
🔹به پیرمردی که در پیادهرو به زحمت راه
میرود و شاید چند ثانیه کوتاه معطلت کند، نخند.
🔸به دستان پدرت ...
به جارو کردن مادرت ...
به رفتگری که در گرمای تیرماه کلاه پشمی
به سر دارد ...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی ...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان نخند.
🔹نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمیدانی
چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند آدمهایی که هر کدام برای خود و خانوادهای همه چیز و همه کسند ...
🔸آدمهایی که برای زندگی تقلّا میکنند ...
بار میبرند ...
بیخوابی میکشند ...
کهنه میپوشند ...
جار میزنند ...
سرما و گرما را تحمل میکنند ...
و گاهی خجالت هم میکشند ...
🔻خیلی ساده:
🔹هرگز به آدمهایی که ضعیفتر از تو هستند، نخند. روزی ممکن است تو جای آنها باشی. کسی چه میداند؟
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
✍ زبان گرسنگی در قيامت
🔹روزی لقمان حكيم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزهدار و هر چه بر زبان راندى، بنويس. شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛ آنگاه روزهات را بگشا و طعام خور.
🔸شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. ديروقت شد و طعام نتوانست خورد.
🔹روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد.
🔸روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد.
🔹روز چهارم، هيچ نگفت.
🔸شب، پدر از او خواست كه كاغذها بياورد و نوشتهها بخواند.
🔹پسر گفت: امروز هيچ نگفتهام تا بخوانم.
🔸لقمان گفت: پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت، آنان كه كم گفتهاند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى.
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
✍️ فرهنگ چیست؟
🔹فرهنگ یعنی عذرخواهی نشانه ضعف نیست.
🔸فرهنگ یعنی کینهورز نباشیم.
🔹فرهنگ یعنی لباس گران قیمت نشانه برتر بودن نیست.
🔸فرهنگ یعنی به جای قدرت صدا، قدرتِ کلاممان را بالاتر ببریم.
🔹فرهنگ یعنی القاب ناپسند گذاشتن برای دوست، نشان صمیمیت نیست.
🔸فرهنگ یعنی هر کتاب یک تجربه است، تجربههایمان را به اشتراک بگذاریم.
🔹فرهنگ یعنی وجدان کاری داشته باشیم.
🔸فرهنگ یعنی چشم و همچشمی را کنار بگذاریم.
🔹فرهنگ یعنی تفاوت نسلها را درک کنیم.
🔸فرهنگ یعنی آزادی ما نباید مانع آزادی دیگران شود.
🔹فرهنگ یعنی به دیگران زُل نزنیم!
🔸فرهنگ یعنی برای دیگران دعا کنیم.
🔹فرهنگ یعنی به اندازه از دیگران سوال بپرسیم تا دروغ نشنویم.
🔸فرهنگ یعنی در دورهمیها کسی را سوژه غیبت کردنمان قرار ندهیم.
🔹فرهنگ یعنی در جمع از کسی سوال شخصی نپرسیم.
🔸فرهنگ یعنی کتاب بخوانیم.
🔹فرهنگ یعنی زود قضاوت نکنیم.
🔸فرهنگ یعنی سرزنش نکنیم.
🔹فرهنگ یعنی با نمک بودن اما به معنای مورد تمسخر قرار دادن و تخریب دیگران نیست.
🔸فرهنگ یعنی با فرزندان و ... با احترام برخورد کنیم.
🔹فرهنگ یعنی گذشت.
🆔 @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
🖤 قلبهایمان به ۱۰ دلیل مرده است
🔹اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
🔹دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا را دوست داریم سپس سنتش را ترک کردیم.
🔹سوم: قرآن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
🔹چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
🔹پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
🔹ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
🔹هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
🔹هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
🔹نهم: به عیب مردم مشغول شدیم و عیب خویش را فراموش کردیم.
🔹دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم.
☑️ @Masaf
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
◾️ در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
🔹اول: امام حسین (علیه السلام)
حاضر نیست تسلیم حرفِ زور شود،
برای رضای خدا تا آخر میایستد،
خودش و فرزندانش شهید میشوند و به چیزی که حق نیست تن نمیدهد،
از آب میگذرد، از آبرو نه...
🔹دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد،
مخالف را تحمل نمیکند،
برای امیال نفسانی خود نوه پیغمبر را سر میبرد،
بیآبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که میخواهد برسد.
🔹سوم: عمرِ سعد
گفته میشود تا روزهای آخر نیز مردد بود،
هم خدا را میخواهد هم خرما را،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت را،
هم میخواهد حسین (علیه السلام) را راضی کند هم یزید را،
هم عمارتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم را،
نه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامی،
هم آب میخواهد هم آبرو،
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد،
نه سهمی از قدرت میبرد نه خوشنامی.
🔺 راستش را بخواهید ما آدمهایِ معمولی عموما نه معصومیت، ایمان، جرات و اراده امام حسین (علیه السلام) شدن را داریم،
نه قدرت و قساوت و ابزارِ یزید شدن را؛
اما در درونِ همه ما یک عُمرِ سَعد هست!
⚠️بیش از همه از عمر سعد شدن باید ترسید...
☑️ @Masaf